در يکی از عملیات ها تیر به شکم حاج حسین اصابت کرد، آن روز خون بدن حاج حسین را گرفته بود؛ بچه ها تصور کرده اند حاج حسین در حال شهادت است، ناگهان حاج حسین چشمانش را باز کرد و گفت من هنوز زنده ام.
به گزارش نوید شاهد از کرمان، بارها پیش می آمد که خمپاره ای کنار حاج حسین بادپا به زمین ميخورد و جمعی از رزمندگان را شهید می کرد، اما حاج حسین در کمال ناباوری فقط لباس هایش خاکی می شد.

یادم می آید زمان شهادت علیرضا توسلی (ابوحامد) حاج حسین زانو به زانوی ابوحامد نشسته بود و خمپاره دقیق کنار ابوحامد به زمین خورد، به طور معمول ترکش خمپاره باید با حاج حسین همان کاری می کرد که با ابوحامد کرد.

آن خمپاره دست و سر ابوحامد را قطع کرد و نفرات پشت سر او هم شهید شدند اما عجیب بود که برای حاج حسین هیچ اتفاقی نیفتاد و فقط لباس هایش خاکی شد.
در يکی از عملیات ها تیر به زیر قلب حاج حسین اصابت کرد، آن روز خون بدن حاج حسین را گرفته بود؛ بچه ها تصور کرده اند حاج حسین در حال شهادت است و شهادتین او را می گفتند، ناگهان حاج حسین چشمانش را باز کرد و گفت من هنوز زنده ام. همه این اتفاقات موجب شده بود اعتقاد خاصی به حاج حسین بادپا پیدا کنم.

"نقل از شهید مصطفی صدر زاده"

سردار حسین بادپا در دفاع از حریم حضرت زینب سلام الله علیها به همراه همرزم خود شهید هادی کجباف، طی عملیاتی که در منطقه بصری الحریر استان درعا در سوریه صورت گرفت، توسط تکفیری‌ها به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

شهید حسین بادپا از افراد مخلص لشکر 41 ثارالله بود که بیش از 4 سال در دوران دفاع مقدس به عنوان مسئول محور شناسایی و در مقاطعی نیز فرمانده گروهان و معاون گردان در جبهه های نبرد حق علیه باطل مشغول فعالیت بود.

با وجود اینکه سردار بادپا در دوران دفاع مقدس یک چشم خود را از دست داد، ولی در ماموریت‌های جنوب‌شرق لشکر 41 ثارالله در مبارزه با عناصر ضد انقلاب و اشرار در سال 70 پیشتاز بود.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده