شعر منا (87)
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۴۹
مسلمان‌اند اینان؟ نه، مسلمانی نمی‌بینم / ابوذر، مالک و عمار و سلمانی نمی‌بینم / غریب افتاده کعبه در بیابانی که می‌بینی / میان ظلمت این قوم، بارانی نمی‌بینم

مسلماناند اینان؟ نه، مسلمانی نمیبینم

ابوذر، مالک و عمار و سلمانی نمیبینم

غریب افتاده کعبه در بیابانی که میبینی

میان ظلمت این قوم، بارانی نمیبینم

حرم را خادماند! اما نشسته دستشان در خون

برای جاهلیت خط پایانی نمیبینم

کجا؟ آل سقوط! این بار دنبال چه میگردید؟!

که بر دیوانگیتان راه درمانی نمیبینم

شما را میشناسم از تبار جهل و سفیانید

درون سینههاتان ردّ ایمانی نمیبینم

فقط جلدی به روی نیزههاتان مانده چون صفین

که در اعمالتان آیات قرآنی نمیبینم

محمد(ص) دارد از سمت حجاز انگار میآید

کنارش لشکر یار خراسانیست، میبینی؟

سروده علی شهودی

منبع: طواف عشق، مجموعه اشعار برگزیدهی کنگره ملی شعر منا، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده