چهارشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۵
شهيد عالي مقام، مجاهد گرانقدر حجت اسلام والمسلمين سيد علي اندرزگو در 13 رجب (ميلاد حضرت علي) در سال 1318 در تهران متولد شد و بر همين اساس نام وي را سيد علي نهادند...

کرامات شهیدان؛(78) شفا در توسل به حضرت زينب (س)


نوید شاهد، شهيد عالي مقام، مجاهد گرانقدر حجت اسلام والمسلمين سيد علي اندرزگو در 13 رجب (ميلاد حضرت علي) در سال 1318 در تهران متولد شد و بر همين اساس نام وي را سيد علي نهادند.
وي که از شخصيت هاي بسيار مؤثر در شکل گيري نهضت اسلامی به رهبري امام خميني است از سال 1342 در مبارزه وارد شد و در قيام 15 خرداد نقش فعالي داشت. در ادامه فعاليت هاي خود به هيأت هاي مؤتلفه اسلامی پيوست و در شاخه مسلحانه آن فعاليت نمود. اولين حرکت مسلحانه ايشان شرکت در عمليات بدر در سال 1343 بود که با کسب اجازه از محضر آيت الله ميلاني، حسن علي منصور نخست وزير رژيم شاه را به جرم خيانت به ملت و اسلام و کشور به قتل رساندند. پس از اين عمليات جمعي از هيأت هاي مؤتلفه دستگير و ايشان مخفي شد که با زيرکي و هوشمندي خاصي تا سال 57 توانست به رغم تعقيب و مراقبت گسترده و شديد ساواک که عکس هاي مختلفي از او را به سرتاسر کشور فرستاده بودند به فعاليت هاي گسترده مخفي خود ادامه دهد که از جمله در اين دوران مسؤوليت مهم تجهيز گروه هاي مسلمان به اسلحه هايي بود که از خارج از کشور وارد ايران ميکرد و در اختيار آنها قرار ميداد.
شهيد اندرزگو در دوران اقامت امام خميني در عراق يکي از منابع اصلي ورود اطلاعيه هاي امام از عراق به ايران و توزيع آنها در سطح گروه هاي مسلمان بود. از تاکتيک هاي ايشان در دوران 14 ساله اختفا، ظاهر شدن با قيافه هاي متعدد با عمامه سفيد و استفاده از عناويني همچون دکتر حسيني، ابوالقاسم نحوي، شيخ عباس تهراني و ... بود که با اين شيوه ها نيروهاي امنيتي ساواک را در همه جا به استيصال کشانده بود.
ايشان در ادامه فعاليت هاي خود به لبنان، اروپا، عراق و افعانستان رفت و از اولين کساني بود که در لبنان دوره چريکي ديد. سرانجام اين شهيد عزيز در مورخ 2/ 6/ 57 در حالي که از کوچه سقاباشي در خيابان ايران عازم منزل يکي از دوستان خود جهت صرف افطار بود در حلقه محاصره مأموران ساواک که تلفن منزل آن فرد را کنترل و با پي بردن به اسم رمزي که در تلفن گفته شده بود به آنجا مراجعه مي نمايد قرار گرفت و با شليک 21 گلوله در غروب 19 ماه رمضان در شب شهادت اميرالمؤمنين به فيض شهادت نائل آمد. هم اکنون مزار اين عزير در قطعه 39 بهشت زهراي تهران مطاف عاشقان راه خداست.

**********

سال 1356 که مرتضي فرزند چهارم ما سه ماهه بود همسرم که مرتب در کار ورود اسلحه براي گروه هاي مبارز و معتقد به خط امام و نهضت اسلامي بود و سال ها بود زندگي مخفي سختي را سپري مي کرد به صورت قاچاقي و پاسپورت جعلي به پاکستان رفت.
خود سيد بعداً برايم تعريف مي کرد در پاکستان به هنگام عبور از خيابان ماشيني به من زد و پايم را شکست تا جايي که ناچار شدم دو عصا بخرم و با آنها به سختي حرکت کنم.
همسرم به دليل شدت رعايت مسايل امنيتي که ساواک در داخل و خارج به دنبال ايشان بود هيچ گاه رضايت نمي داد در چنين مواقعي او را براي عمل جراحي بيهوش کنند. ايشان مي گفت نگران آن هستم که در عالم بيهوشي حرف هايي از من بکشند که اسرار مبارزه و گروه هاي مبارز براي رژيم فاش شود. وقتي تصميم مي گيرد براي شفاي خود از پاکستان به سوريه برود در بازار دمشق، يکي از همسايه هاي دوران اقامت ما را در مشهد مي بيند. پس از سلام و احوالپرسي از آنها (که او را به نام دکتر حسيني مي شناختند و نمي دانستند يک انقلابي فراري است که در همه جا نام مستعار خاصي دارد و ساواک لحظه به لحظه به دنبال او مي گردد) مي خواهد مقداري سوغاتي را که خريده از او بپذيرند و به ما برسانند. سيد سپس به آنها ميگويد خواهش ميکنم به همسر و فرزندانم نگوييد مرا با عصا ديده ايد تا اين امر موجب ناراحتي آنان شود. خود سيد بعدها به من گفت پس از اين به زيارت قبرحضرت زينب(س) مشرف شدم و به او گفتم عمه جان من براي راه شما اين همه رنج و محنت و دربدري را تحمل مي کنم و حالا هم شفاي خودم را از شما ميخواهم چون مصلحت ايجاب نميکند در چنين وضعيتي تحت عمل جراحي قرار گيرم.
ايشان ميگفت بالاخره توسل به اين بانوي فداکار به نتيجه نشست و روز بعد احساس کردم اثر هيچ گونه ناراحتي اي در پاهاي من ديده نمي شود. همان روز که همسايه مورد نظر مرا به طور اتفاقي در خيابان ديدند که بر خلاف روز گذشته با عصا حرکت نمي کردم با تعجب سؤال کردند آقاي دکتر حسيني چطور پاهاي شما زود خوب شد. من هم که نمي توانستم از جريان توسلم به دختر اميرالمؤمنين (ع) چيزي به آنها بگويم خيلي کلي و بسته پاسخ دادم الحمدلله ديگر نيازي به عصا ندارم و پايم بهتر شده است.

راوی: همسر حجت الاسلام والمسلمين مبارز شهيد سيد علي اندرزگو
منبع: لحظه های آسمانی کرامات شهیدان(جلد دوم)غلامعلی رجایی1389
نشر: شاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده