شهيد امان الله رضائی در سال 1328 در روستای شيخ عبودبیضاء ديده به جهان گشود و در سی و یک اردیبهشت 1363 به شهادت رسید.
مروری بر زندگی نامه شهيد امان الله رضائی

نوید شاهد فارس: شهيد امان الله رضائی در 20 اردیبهشت سال 1328 در خانواده اي مستضعف و محروم اما متدين و مذهبی در روستای شيخ عبودبیضاء ديده به جهان گشود .
 دوران طفوليت را در محيط پاک روستا سپری نمود و در سن 6 سالگی جهت تحصيل علم وارد مکتب خانه محل شد و تا کلاس ششم ابتدائی نظام قديم، در مکتب خانه تحصيل نمود اما پس از آن به علت فقر مادی نتوانست به تحصيلات ادامه دهد و لذا تحصيل را رها نمود و به ياری پدر در امر کشاورزی پرداخت و تا قبل از اعزام به سربازی همچنان به کار کشاورزی مشغول بود .
در سال 1346 به خدمت زير پرچم احضار گرديد و دوران آموزش خود را در شهر آبادان گذراند و سپس بقيه خدمت خويش را در جزيره خارک به پايان رساند و مجدداً به روستا بازگشت و مدتی بعد زنی مؤمنه را به همسری خود برگزيد که ثمره اين ازدواج دو پسر و سه دختر بود.

امان الله پس از ازدواج به شيراز آمد و در ميدان تره بار شيراز مشغول به کار گرديد و مدت زيادی را در آنجا مشغول به کار بود، تا اينکه در سال 1355 مادر خويش را از دست داد.
با شروع انقلاب اسلامي به رهبری امام خمينی در کشور اسلامی ايران برادر شهيد امان الله مانند ديگر مستضعفان بخوبی دريافته بود که اين انقلاب اسلامی، انقلابی است که متعلق به مستضعفين اين وارثين حقيقی زمين است. لذا مانند ديگر مردم مسلمان کشورمان، به صحنه مبارزه با رژيم مزدور پهلوی شتافت و با شرکت در راهپيمائی ها و تظاهراتی که بر عليه رژيم منحوس پهلوی صورت می گرفت انقلاب اسلامی را ياری می نمود. باری انقلاب اسلامی در کشورمان ايران به برکت خون پاک شهدا پيروز شد و برادر شهيد امان الله نيز همچنان در صحنه مبارزه با دشمنان انقلاب ماند.

او در سال 1359 پدر خويش را از دست داده و به سوگ پدر نشست.
با شروع جنگ تحميلی بر عليه کشور اسلاميمان ايران امان الله با اينکه علاقه زيادی به شرکت در نبرد با مزدوران بعثی را داشت اما موفق نمی شد و در اين حال سعی می نمود با شرکت در مراسم دعای کمیل و توسل خودسازی خود را کامل کند.

پس از چندی نتوانست تحمل کند و سرانجام در24 دی ماه 1361به آرزوي خود دست يافت و پس از طي دوران آموزش، از طرف بسيج مستضعفين به جبهه های حق عليه باطل اعزام شد و در جبهه تنگ ابوغريب مشغول ستيز با مزدوران بعثی گرديد .
پس از پايان رسيدن مدت مأموريت به روستا بازگشت و به کار روزمره خود پرداخت و درهمین حین در پايگاه مقاومت محل نيز فعاليت مي کرد .
از آنجایی که فردی مذهبی و مقید بود بعنوان مسئول آموزش عقيدتی پايگاه مقاومت برگزيده شد، اما روح پاک اين برادر با فضاي خونين جبهه خو گرفته بود و او طاقت دوری از جبهه را نداشت لذا بار ديگر در تاريخ 23 آذر ماه1362از طرف بسيج مستضعفين به جبهه دشت عباس اعزام گرديد و دلاورانه با بزدلان بعثی پيکار کرد.

امان الله عشق فراوانی نسبت به امام در قلبش بود، با مردم با اخلاقی بسيار خوب برخورد می کرد و برای انجام فرائض دينی اهميت خاصي قائل مي شد و سعي مي کرد به نحو احسن اين فرائض را بجاي آورد، آري او به راستي يکپارچه عشق به اسلام بود.
 . پس از مدتي مجدداً براي بار سوم جهت اعزام به جبهه ثبت نام نموده و در تاريخ 15 فروردین 1363 به جبهه عزيمت کرد و اين بار در کربلای جزيره مجنون مشغول ستيز با مزدوران بعثی گرديد. اما اين بار او حال و هوای ديگری را در سر داشت و گويی خود می دانست که بزودی به پاداش اين مجاهدتها خواهد رسيد و بالاخره در تاريخ سی و یک اردیبهشت 1363 روح بی قرارش پرواز جاودانه خويش را آغاز کرد و برادر عزيزمان بر اثر اصابت گلوله مزدوران بعثي، به شرف شهادت نائل آمده و به جوار دوست رسيد.
 پيکر پاک و مطهر اين شهيد بزرگوار در تاريخ هفت خرداد1363بر دوش امت شهید پرور شيخ عبود تشييع و در قطعه شهداي اين روستا بخاک سپرده شد.

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکز اسناد ایثارگران فارس  
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده