تقديم به مجاهد بزرگ، سيد حسن نصرالله
ای سید مجاهد! من همواره با سرافرازی و افتخار، نخستین دیدارمان را که 22 سال پیش در محله برج البراجنه بیروت اتفاق افتاد، به یاد مي‌آورم. در آن روز، شرایط بسیار سخت‌تر از امروز بود.
دشمنان به دره سقوط غلتيدند و تو در انديشه عمل برتري يافتي


دکتر عبد القادر حسین یاسین ؛ اُسلو

درود و سلام خداوند و رحمت و مهربانی گسترده او شامل حال شما باد.
بیش از هر چیز باید از شاعر بزرگ فلسطینی، برادر محمود درویش، عذرخواهی کنم، زيرا به خود اجازه دادم تعدادی از ابیات حماسی فلسطینی¬ او را با نام «مديح الظل‌العالی» که 24 سال پیش نوشته است، در شعر خود بگنجانم. یقین دارم که او این جسارت مرا می¬بخشد. از شوربختی جهان عرب است که امروز هم این شعر ارزشمند را به یاد آورد و آن را تکرار کند، آن گونه كه گویی دوست من محمود درویش، دیروز آن را سروده است.
پس از گذشت 40 سال از شکستهاي پی در پی و ذلت وخواری و حقارتی که در رگها ریشه دوانده است، اعراب، به ویژه فلسطینیها چاره¬ای ندارند جز آنکه شعر بلند «مدیح‌ الظل العالی» را برای مرثیه‌خوانی و سوگواری امتی سراسر پیرایه و فساد عقل به یاد آورند. 16 سال است که با افتخار، اقدامات رزمندگان مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین یعنی عملیات قهرمانانه آنان علیه‌تروریسم رژیم صهیونیستی را که از همه نظر توسط آمریکا حمایت می شود، پیگیری می کنم. خسارتها و آسیبهایی که به لبنان و لبنانیها و ساختار زیربنایی این کشور و روستاهای جنوب و حومه بیروت و بقاع و هرمل وارد شد و دردمندی ها و زیان ها و ویرانی ها و آوارگی هایی که بر سر سالمندان و کودکان و زنان آمد، از صمیم قلب مرا آزرده خاطر ساخت. این ویرانیها لبنان را پنجاه سال به عقب باز می گرداند.

کاری از دست انسان ساخته نیست جز آن که در برابر شکوه و عظمت این رزمندگان سر تعظیم فرود آورد. آنان که بر پایه ایمان به آرمان و عقیده خویش، بر سرپیمان ماندند و زیباترین حماسه‌های فداکاری و دلاوری را به نیابت از سوی امتی که خود را بهترین امت (خیر امه اخرجت للناس) می‌داند، خلق کردند.
ای سید مجاهد!

من همواره با سرافرازی و افتخار، نخستین دیدارمان را که 22 سال پیش در محله برج البراجنه بیروت اتفاق افتاد، به یاد مي‌آورم. در آن روز، شرایط بسیار سخت‌تر از امروز بود. آن روزها مقاومت اسلامی در تکاپوی آن بود که مردم، فداکاریها و جانبازیها و دلاوریهای رزمندگان مقاومت و نقش رهاییبخش آنان را باور کنند، اما هنوز برخی نسبت به این موضوع، تردید داشتند.

حزب‌الله به وعده ای که داد وفا و در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی از مردم حمایت كرد، آنان را سرجایشان نشاند، همه شرایط را برای پایداری و آزادسازی سرزمینهای اشغالی مهیا ساخت و به همه آنان که دستی بر آتش دارند نشان داد که لبنان، ضعيف و ناتوان نیست. کسانی که لبنان را هتلی پنج ستاره در فصل گردشگری ‌مي‌دانستند، چنين می¬پنداشتند، قدرت لبنان در ضعف آن است، اما حزب‌الله ثابت کرد قدرت لبنان در مقاومت آن است.

ای سید مجاهد! حزب‌الله به تعهدات خود عمل کرد و دل مردم را به دست آورد، به طوری که ارزشمندترین داراییهای خود را به پای حزب‌الله ریختند ودر راه آرمانهای حزب‌الله از هیچ تلاشی فرو گذار نکردند. 

پیروزی آشکار سال 2000 و مجبور کردن رژیم صهیونیستی به عقب‌نشینی و فرار از سنگرها و استحکامات «قلعه الشقیف» و دیگر مناطق آزاد شده جنوب لبنان، بدون عزم و اراده و پایداری و قدرت ایمان و جانبازی و فداکاری رزمندگان حزب‌الله میسر نبود. شما صداقت نشان دادید و قدم در جاده راستی نهادید و صداقت، ویژگی مؤمنان است. اینک مردم نسبت به وعده¬های شما اعتماد و اطمینان کامل دارند و جلب این اعتماد، هزینه زیادی در برداشته است.

و امروز، خویش را غریب می¬بینم و این شعر متنبی، شاعر بزرگ عرب در دوره عباسیان را به یاد می¬آورم که گفت، «من از امتی هستم که مورد عنایت الهی است و خداوند، او را به کمال رهنمون شده است. من درچنین امتی، غریب و تنها هستم، همانگونه که صالح در میان قوم ثمود، غریب بود.»
این امت، گرفتار حاکمان و رهبرانی شده كه باعث شدند در چهار دهه گذشته، عربها و کشورهای عربی یکدیگر را بدرند، بايكدیگر دشمن باشند و به حضیض عجز و ناتوانی بيفتند. در چنین شرایطی که عربها دوره ذلت باری را پشت سر می¬گذاشتند، یک ملت، با طنین یک حقیقت ساده كه فرياد را در گلوي صهيونيستها خفه كرد به پا خاست. آن حقيقت، اين بود: نبرد ما با دشمن صهیونیستی، هیچگاه نبرد برای خاک نبوده است. ما برای هویت خویش می¬جنگیم. تا زمانی که اسرائیل با حمایت آمریکا، حقوق تاریخی و خدشه‌ناپذیر ده میلیون فلسطینی را که قدس پایتخت آن باشد، نمی¬پذیرد، روی صلح و آرامش را نخواهد دید. کشور فلسطین به عنوان كشوري مستقل،  حکومتی بی‌هویت نيست که زیر سایه اسرائیل زندگي كند و هیچ اختیاری نداشته باشد. از آن زمانی که رهبران عرب در کنفرانس فاس سال 1982، راه‌حل بیمارگونه خود را اعلام کردند و پنداشتند که اگر عربها، رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسند، سران رژیم صهیونیستی سر عقل خواهند آمد و حقوق فلسطینیها را به آنان باز خواهند گرداند، این حقیقت را نادیده انگاشتند که حتی اگر صلحی عادلانه و فراگیر به منصه ظهور برسد، باید با توان نظامی و دیگر اهرمهای قدرت، از آن حمایت و صیانت کرد، در غیر این صورت، چنین صلحی، چیزی جز تسلیم و سازشی ذلت‌بار و حقارت‌آمیز نخواهد بود.

24 سال پس از سازش اعراب و 13 سال پس از صلح شجاعانه! امروز ما به چشم خویش می-بینیم که این صلح پوچ، این دروغ بزرگ، هزینه ای را به ما تحمیل کرد که توان پرداخت آن را نداشتیم، لذا در گرداب این ناتوانی و ضعف و خواری و حقارت فرو رفتیم و به جایی رسیدیم که باید با دشمنان ملتمان دوست باشیم و با آنان گرم بگیریم و دشمن صهیونیستی حتی یک روز هم از ارتقاي توان نظامی و ماشین جنگی خود، دست برندارد و خود را با سلاح هایی تجهیز کند که در قانون بین‌المللی، ممنوع به شمار مي‌آیند.
ای سید مجاهد!

تو به وعده ات وفا کردی و اکنون در کنار رزمندگان لبنانی و فلسطینی، مسئولیتهای بزرگ و مهمی را بردوش داری. و شما باید دوشادوش یکدیگر با دشمن صهیونیستی و همپیمان بزرگ آن که ابرقدرت جهان است، بجنگید. از این جنازه¬های مومیایی شده، انتظار هیچ گونه یاری و کمکی نداشته باش.
آنان در خوابی عمیق غوطه‌ورند،
این هجرتی دیگر است
پس واپسین وصیت خویش را بنویس
سفلگان به دره سقوط غلتیدند
و تو در اندیشه و عمل و خصلت، برتری می¬یابی
زمین
چیزی جز نیرويی نهفته در بازوان تو نیست
و دریا
 همان ابهام نهان در درون توست
پس به رنگ اشیا درآی
تا اشیا به رنگ گام جسورانه تو درآیند
سایه¬هایت را از دربار حاکمان عرب، بیرون بکش
تا بر آن، مدال نیاویزند
همه سایه¬هایت را بشکن
تا آن را چون فرش نگسترانند
و به تاریکی نکشانند.

پس از همه فجایع و کشتارها و ویرانیها و آواره کردنها  و50 سال به عقب بازگرداندن لبنان، سران کشورهای عربی به فکر برگزاری کنفرانس سران افتادند و الحمدالله هنوز هم رایزنیها ومشورتها برای تجسم بخشیدن به این پیروزی بزرگ عربی ادامه دارد:
تو را شکستند، چه تبرهايی که بر پیکر تو نزدند
تا بر پایه¬های تو
تخت سلطنت خویش را بنا کنند
تو را صد پاره و هویت تو را انکار کردند
و برای دستهای تو
لشکری را تدارک دیدند
تو را زیر سنگ نهادند و گفتند:
تسلیم مشو
تو را در چاه افکندند و گفتند:
تسلیم مشو
و تو چنان کردی ای برادر
که نبردت
هزار سال، هزار سال به طول انجامد
هزار سال در روز
اما آنان تو را نشناختند
زیرا فقط خطابه و گریز به چشمان آنان آشناست
آیا ما واقعاً بهترین امتی هستیم که به سوی مردم گسیل شده¬ایم؟
نقابها افتادند
و اعراب
به هوسهای نفسانی خویش تن دادند
اینان عربهایی هستند که روح خویش را فروختند
عربهايی که گم شدند
نقابها افتادند
ای که مرا در این لحظه¬های تهی از تجلی آفریدی
شاید من خدایی داشته باشم و او را بپرستم
شايد تو نامها را به من آموختی
اگر این کشورها سر راهی (حرامزاده) نبودند
بانوی بیروت، داغدار نبود

ای سید مجاهد! سخن را به درازا نمي‌کشم. تو بیش از من می¬دانی و فکر نمی¬کنم به پارس سگان و زوزه شغالان اهمیت بدهی و چنین تلاشهای مذبوحانه¬ای بتواند آسیبی به تو برساند، زیرا دل مستضعفان با توست. اینان به گفته مسیح، نمک زمین هستند و زیر بیرق تو گرد آمده¬اند و با خون پاک خویش، سطرهای شرف و بزرگی وکرامت را بر برگهای زرین تاریخ خواهند نگاشت.
طاقت فرسا‌ترین و تیره‌ترین قسمت شب، لحظه¬های پیش از دمیدن سپیده سحر است، آگاه باش که حزب‌الله، پیروز است.
السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 11
در همین زمینه بخوانید:


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده