این وصایای شهدا انسان را بیدار می کند
امام خمینی اين بزرگوار تبر بر دوش را خوب بشناس كه چگونه بجان بتها افتاده و صداى شكستن و سوختن بتها ست صداى تبر ابراهيم (ع)را هنوز بايد شنيد بتهائى غير از بتهاى چوبين و گلين و آهنين بتهائى به نام (علم) ( تاريخ) ( طبقه) (نژاد) (انسان) .
                                        بسم الله الرحمن الرحيم

 وصیتنامه شهید سیاوش اسدی فارسانی

قل ان الصلاتى و نسكى و محياى و مماتى لله رب العالمين اى يغمبر بگو بدرستيكه نماز و زندگى و مرگ و كليه اعمال من همه براى خداست كه پروردگار جهانيان است.
با سلام و درود بر روان پاك آزاد مردانيكه براى دفاع از حقوق مظلومين شربت شهادت نوشيدند و به روان پاك بنيانگذار عدالت و پايه هاى جاويدان حقايق تابناك اسلام و به روح پاك مردميكه كاخ قدرت زمامدارى طاغوتى را متلاشى و واژگون ساختند بويژه على (ع) آن پيشواى پاكان و امام حقيقت كه كشته عدالت گرديد و محراب خونين كوفه را سندى زنده بر رسوائى خوارج امت تا تاريخ بداند وقتى دسته اى ولايت را از امام بگسلند تا مرز گفتن امام نيز پيش مى روند و امام را بى امام مى گذارند و اين ستمى است بزرگ به امت.
       اينك ما بر دوش خويشتن سنگينى رسالتى را احساس مى كنيم كه به پهناى فلك  بر چهارده ستون قرنهاى اين هزار و چهار صد سال استوار شده است كه ما خود را عاشق و شيعه سينه چاك تو مى دانيم بار سنگينى خون و حماسه و شهادت و ايثار را بدوش مى كشيم توانائيمان بده كه زير بار اين مسئوليت سنگين نلغزيم و هوشياريمان بده تا رگه هاى باريك و جويبارهاى كوچك ( حرفها و دعوتها ) و ( راهها و هدفها) باشيم و تقوى و اخلاصمان بده تا قدرت مغرورمان نكند و حمايت خالق از خدمت به خالق بازمان ندارد.
       على اى كه عظمت را در سادگى و فروتنى را در خاكسارى و فخر خود را در بند بودن براى خدا مى ديدى اى قضاوت داود اى تحمل ايوب اى شكوه ابراهيم اى حقيقت روشناى و اى غروب جلوه داد. اى طلوع در ظلمت و ... سخن بسيار است و مجال اندك بگذار تا من بگزرم از اين سختيها و دردم  فزون غمنامه تلخم مفصل اما بگذار تا چند حرف او آنچه كه از تو آموخته ام باز گويم. آموخته ام كه انسان را با حق بسنجم كه حق را با انسانها آموخته ام كه پيشواى مردم بايد پيش از ديگران خود را تعليم دهد و مربى خويشتن باشد آموخته ام كه مستبد به راى نابود است و آنكه با مردم مشورت كند در عقل آنان شريك است آموخته ام كه جهاد درى از درهاى بهشت است. و اما اى حسين از گذشته خونبار تو چه گويم زيرا در گفتنش ناتوانم ياريم كن كه بسوى تو بشتابم و سرگذشت را از عاشقانت بشنو و لمس كن و اينك سختى با تو وبرادر و خواهر...
اسلام و درود بر انبيا و اوصيا و ائمه طاهرين سلام بر مهدى منجى انسانها و سلام بر نائب امام خمينى اين ابراهيم زمان اين بت شكن قرن و ابر مرد زمان اين حلقوم هميشه رزمنده و فريادگر اسلام و رسالت تداوم پيروزى انقلاب و امانت بزرگ خدا در روى زمين.
    بنده كوچكتر از آنم كه براى شما پيام دهم اما وصييت من اين است كه اى برادران و خواهران امام را درك كنيد  نه از ديدگاه محدود و نگاه تنگ بلكه از ديدگاه نامحدود و امام را در معيارهاى محدود مادى نسنجيد.
     اين بزرگوار تبر بر دوش را خوب بشناس كه چگونه بجان بتها افتاده و صداى شكستن و سوختن بتها ست صداى  تبر ابراهيم (ع)را  هنوز بايد شنيد بتهائى غير از بتهاى چوبين و گلين و آهنين بتهائى به نام (علم) ( تاريخ) ( طبقه) (نژاد) (انسان)
هر چه بينى جز هوا آن دين بود در دل نشان  
                                            هر چه بينى جز خدا آن بت بود درهم شكن
هر كس اين خصوصيات را داشته باشد مجاهد است مبارز است و جهادگر است و رهرو و رهبر. ( اين ماتكونو ايد ركم الموت و لوكنتم فى بروج) هر كجا باشيد اگر كه در كاخهاى بسيار محكم باز هم مرگ شما را فرا مى خواند اما چه بهتر كه خود انتخاب كنى. پدر و مادر عزيزم نور دو چشمانم مرا ببخشيد كه نتوانستم زحمتهاى شما را پاسخ گويم و هميشه محبتهاى درحقم كرديد كه نتوانستم جبران كنم مى دانم كه اكنون عصاى دست شما باشم اما بدانيد كه عشقى جانسوز تر از آن دارم سعى مى كنم عاشق واقعى او شوم و من اميدوارم كه همه شما به صف خونين شهدا بپيوندند.
از همه دوستان و آشنايان و هر كسى كه به نحوى با ايشان آشنائى داشته ام مى خواهم كه هر بدى كه از بنده ديده به خاطر رضاى خدا بر من ببخشند .
 

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۱
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۲
رضا امیری فارسانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۵
0
0
به نام خدا
به خدا قسم زیراین وصیت نامه نوشتن کار حقیری چون من نیست. یکی رامی خوهداز جنس امام راحل یا از جنس حاج قاسم تا بتوانند زیرنویسی برای این محتوا بگذارند. این نیست که بی سروپایی چون من ازسیاووش اسدی بنویسد. از سیاووش امیری بنویسد، از سعید یدالهی بنویسد، از عبدالصمد امیریان بنویسد،از راه خدا امیریان، ازحبیب الله معین، از غلامرضا اسلامی، از از از از از بهرکدام ازشهدانگاه می کنی. به هرکدامشان رجوع می کنی می بینی که مظلومیتی درعین شجاعتی بی بدیل داشته اند. نوشتن از اینها سخت است اما رسالت چیز دیگری می گوید. عقل و منطق می گویدخیلی زمان خواهد برد تا منی حقیر بتوانم سیاووش ها را باز کنم، بیوگرافی کنم و استنباطی داشته باشم. اما رسالت ما که حاصل خواسته همین شهدااست مطلب دیگری می گوید.
رسالت به ما می گوید اگر حسینی نشدی لااقل زینبی عمل کن. بخوان خطبه شهدا را؛ شهدایی که با آنها نشستی، خوابیدی، بیدار شدی، می شناختی، هم محله ایی بودی. بنویس از این گمنامان نامدار. این عاشقان عارف که راه صدساله را یک شب رفتند. وقتی محتوای پیام وصیت نامه سیاوش را می خوانی و مرور می کنی به زندگی ساده و عاشورایی جواد اسدی و خاله هوا و مروری می کنی زندگی نوشاد برادر سیاووش آن مرد روشندل نابینا تکانی می خوری که چراسیاوش شهید شد و این فیض بزرگ نصیب تو نشد.
زندگی سیاووش سراسرش معنویت بود خانه ایی پشت اولین و قدیمی ترین مسجد شهر ،مسجدجامع که افتخار گردانندگی این مسجد را خدای تبارک و تعالی به این خانواده داده بود. کلیدداران مسجد بودند و از همان ابتدای صبح یعنی پخش اذان صبح تا شب و پخش اذان مغرب این خانواده بخصوص سیاوش و نوشاد زندگیشان می شد عاشورایی.
مسجدی که روحانیونی چون حاج آقا نجفی یک مبلغ دین و یک استادسخن واخلاق، امام جماعتش بود. در زمان شاه با آن خفقانی که حکومت برای مساجد و تکایا درست کرده بود. سیاوش در یک محیط و خانواده ایی در حریم مسجد جامع بزرگ شده بود. زمستان و تابستانهایی باصدای اذان محمدی سپری نموده بود. جوانی که مجبورشده بود نان آور پدر و مادر میانسالش باشد. که از اینجا می رفت تهران، اهواز و شهرهای بزرگ کارگری در جهت تامین زندگی پدر و مادرش و برادر روشندلش که امروز خادم مسجد است.
زندگی سیاوش یک زندگی پر از فراز و نشیبی است که منتهایش شهادت شد و این حق طبیعی اوب و مردانی چون سیاوش و دیگر شهدای عزیز درد بود اگر در بستر می مردنند.
یاد و خاطره همه شهدا راگرامی می داریم و از خدای سبحان عاجزانه تقاضا داریم ما را در صف شهدا قرار دهد.
مدیر پایگاه

با سلام و تشکر از مطلب زیباتون

لطفا خاطراتی که از شهدا دارید در اختیار کارشناسی جمع آوری آثار شهدا و دبیر سایت نوید شاهد چهارمحال و بختیاری قرار دهید

فضل اللهی

رضاامیری فارسانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۴
0
0
برادرفضل الهی باسلام ودعای خیر
آیامیتوان ازهمین طریقی که دارم می نویسم خاطرات دل نوشته هاازشهداراخدمتتان ارسال نمود
مدیر پایگاه
با سلام
و عرض ادب
لطفا خاطرات و دلنوشته های شهدا را به هر طریقی که برایتان مقدور است بفرستید
با تشکر
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده