چهارشنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۲۸
شب اول ازدواج ايشان در بدو ورود پاهای مرا شست و به چهار طرف خانه ريخت و گفتند كه بركت خانه را اين آب زياد می كند و بعد نماز شكرانه به جا آوردند. ايشان خيلی كم حرف می زدند بيشتر كتابهای عقيدتی می خواندند يا خطاطی می كردند.
روایتی همسرانه

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهيد احمد شعبانی كلوری/ یکم فروردین 1341،  فرزند حسین در خانواده ای مذهبی و از قشر متوسط جامعه در بندر انزلی ديده به جهان گشود. وی تحصيلات خود را تا مقطع ديپلم ادامه داد . ايشان در سن بيست سالگی و در بندر انزلی ازدواج كرده و صاحب يک فرزند دختر می باشد. شهيد احمد شعبانی كلوری پس از ازدواج در واحد فرهنگی سپاه انزلی به عنوان پاسدار مشغول به فعاليت شد. وی از همانجا عازم جبهه های نبرد حق عليه باطل جنوب كشور گرديد و سرانجام در تاريخ بیست و چهارم دی 1365 در عمليات كربلاي پنج در شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره از ناحيه سر مجروح و سپس به درجه رفيع شهادت نائل آمد.

روایتی خواندنی از همسر گرامی شهید را در ادامه می خوانید؛

قبل از ازدواج در صحبتي كه با من داشتند اين نكته را ياد آور شدند كه ايشان يك پاسدار هستند و همسر يك پاسدار بايد خودش را آماده كند كه همسرش شهيد يا جانباز و يا حتي مفقود الاثر شود.

«دیدار آخر»

آخرين باری كه داشت می رفت جبهه ، راضيه خانم (فرزند شهيد) به پای ايشان می چسبيد ، ايشان بی توجهی نشان می داد آخرين لحظات اصلاً نگاه نمی كرد نه به من و نه به فرزندش راضيه خانم ، حتی زمانی كه اتوبوس حركت كرد به طرف ما نگاه نكرد.

«آب» برکت زندگی مان شود!

شب اول ازدواج ايشان در بدو ورود پاهای مرا شست و به چهار طرف خانه ريخت و گفتند كه بركت خانه را اين آب زياد می كند و بعد نماز شكرانه به جا آوردند. ايشان خيلی كم حرف می زدند بيشتر كتابهای عقيدتی می خواندند يا خطاطی می كردند.

«خواب شهادت»

مادر ايشان قبل از شهادت ، خواب ديده بودند كه ايشان پيراهن سفيد پوشيده اند با اينكه در عالم خواب مي دانستند كه ايشان شهيد شده اند ولي مرتب حال برادرش را از او مي پرسيدند چون شهيد يك برادر بسيار معتقدي نيز داشتند كه به همراه ايشان در جبهه ها بودند مادر بيشتر نگران برادر ايشان بودند و فكر مي كردند هر آن خبر شهادتش مي آيد ، به خاطر همين در خواب هم از ايشان جوياي حال برادرش مي شوند كه در جواب مادر مي گويند ، نگران نباش برادرم زودتر از من مي آيد و همين طور هم شد ، برادر ايشان سالم و سر حال ، الحمد ا... آمدند و خبر شهادت برادرشان را دادند و بعد پيكر ايشان را آوردند.

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده