وصیتنامه شهید سید مهدی رفیعی
حالا که می خواهم چند کلمه ای با شهادت حرف بزنم ، در خودم این قدرت را نمی یابم وای بر من که حتی نتوانسته ام ذره ای از دین خودم را به شما ادا کنم.

وصیتنامه شهید سید مهدی رفیعی

 نوید شاهد چهارمحال و بختیاری ؛ شهید سید مهدی رفیعی فرزند سید جلال پنج تیرماه 1349 درشهرکرد به دنیا آمد . کلاس سوم دبیرستان بود که از طرف بسیج عازم جبهه شد و بیست و ششم دی 1365 در عملیات کریلای پنج به شهادت رسید . این وصیت نامه را برای خانواده خود می نویسد :

پدر و مادر عزیزم ای فرشتگان نگهبان من ، وای بر من که قدر شما را ندانستم ، وای بر من که ندانستم پدر و مادرم چه گوهرهایی هستند امیدورارم که مرا حلال کنید.

واقعاً متحیرم که چگونه مرا تحمل می کردید. چطور دندان روی جگر می گذاشتید و به من هیچ نمی گفتید  من تا وقتی که به جبهه نیامده بودم به مقام شما پی نبرده بودم . واقعا انسان در جبهه ساخته می شود. به شما وصیت می کنم که نماز را بخوانید و روزه بگیرید که این دو کار واجب ترین کارهایی است که هر مسلمان باید انجام بدهد . و اگر کسی نماز نخواند واقعاً مسلمان نیست . در عزای من بی تابی نکنید صبور باشید دیگر عرضی ندارم یک وصیت دیگر هم نوشته ام که آن را تحویل داده ام. شبهای جمعه حتماً سر قبر من بیائید و برای من آرزوی بخشایش کنید . از همه حلالیت می طلبم مال و اموالی که ندارم آنچه را هم که شما به من داده اید به خودتان می بخشم.

حالا که می خواهم چند کلمه ای با شهادت حرف بزنم در خودم این قدرت را نمی یابم وای بر من که حتی نتوانسته ام ذره ای از دین خودم را به شما ادا کنم.

تا آنجایی که به فکرم می رسد به کسی بدهکاری ندارم ولی اگر توانستید مبلغی پول یا چیزی دیگر که خودتان صلاح می دانید برای من صدقه بدهید . تا بلکه از غذابم کاهش پیدا کند . از همه اقوام و آشنایان و دوستان و همسایگان حلالیت بطلبید . امیدوارم پس از نمازهایتان برای من دعا کنید تا بلکه خداوند مرا بیامرزد و گناهانم را نادیده بگیرد و در غذابم تخفیف دهد .

امیدوارم مرا ببخشید و حلالم کنید. دیگر عرضی ندارم.

                                                                     والسلام   29/9/1365 سید مهدی رفیعی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده