به مناسبت روز شهید/ معرفی شهید
برادرانم، شما بعد از شهادت من باید روحیه جدیدی گرفته بایستید و راه این حقیر و تمامی شهیدان را ادامه دهید و شما مبادا نماز را سبک بشمارید شما رابطه خود را با خدا زیاد کنید و تمامی آنهائی که می خواهند تضعیف روحیه کنند با آنها مبارزه کنید.
توصیه ناب از یک شهید

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید اسماعیل کاشانی/ دهم فروردین 1344، در روستای کیلان از شهرستان دماوند دیده به جهان گشود. پدرش رمضان، کشاورزی می کرد و مادرش خدیجه نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. شغلش آزاد بود. به عنوان پاسدا در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اسفند 1363، در جزیره مجنون عراق بر منطقه بر جا ماند و چهاردهم تیر 1376، پس از تفحص در امامزاده روستای زیارت تابعه شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد..

قسمت اول وصیت نامه شهید اسماعیل کاشانی را در ادامه می خوانید؛

بسم الله الرحمن الرحیم

مومنان باید در راه خدا با آنان که حیوه مادی دنیا را بر آخرت برگزیده اند جهاد کنند و هر کس در جهاد براه خدا کشته شد یا فاتح گردید زود باشد که او را در بهشت ابدی اجری عظیم دهیم.

چرا در راه خدا جهاد نمیکنید در صورتیکه جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک شما در مکه اسیر ظلم کفارند آنها دائم می گویند بار خدایا ما را از این شهریکه مردمش ستمکارند بیرون آور و از جانب خود برای ما بیچارگان نگهدار و یاوری خوبست.

سوره سناء آیه 74و75

بنام الله خالق هستی و جان که شهادت میدهم نیست خدائی جز الله که محمد رسول الله و علی ولی الله و با سلام بر حجت ابن الحسن امام زمان ( عج ) و با سلام و درود بر امام عزیز و قهرمان و پرچمدار تمام آزاد مردان بزرگ عالم . و با سلام و درود بر تمام شهیدان کربلا و تمام شهیدان انقلاب اسلامی.

و با درود و سلام و توفیق برای تمام خانواده های شهدا و اسرا و مجروحین و مفقودین، اینک که چنین موقعیتی بوجود آمده است و این بی دین های کافر به کشور عزیز ما حمله کرده اند این موقعیت را از دست نمی دهیم و با عزمی راسخ با این کافران به جهاد بر می خیزیم و در راه خدا تا آنجائیکه خون در بدن داریم به مبارزه ادامه میدهیم.

پدرم درود بر تو که به دنبال کار و کوشش و روزی حلال رفتی و توانستی پسری تربیت کنی که عاشق اهل بیت و در راه خدا حرکت کند و فطرت پاکی داشته باشد و بدان پدرم فرزندت در راه خدا از هیچ رنج و زحمت و خستگی باکی ندارد.

و در راه خدا تا آنجائیکه خون در بدن دارد با توکل بر خدا می جنگد و از خدا می خواهم که خدا مرگ او را شهادت در راه خودش قرار دهد که شهادت بهترین مرگهاست و بهترین آرزوی او شهادت است.

پدرم بعد از شهادت من همچون قبل راسخ و با روحیه والا و با کمک گرفتن از خدا و توکل کردن بر او به کار خود ادامه بده و خوشحال باش که خدا چنین فرزندی به شما داده است که رفت بسوی نبرد با دشمنان اسلام و در راه هدف مقدس بشهادت رسید.

مادرم، سلامم بر تو که بر احساس مادرانه خود غلبه کردی و توکل بر خدا کردی اگر چه برایت سخت بود ولی گفتی من راضی هستم و چاره ای نیست باید بروی ، من اول از تو شکر و قدر دانی میکنم و بعد افتخار می کنم که چنین مادری داشتم که در راه خدا فرزند برای او چیز کوچکی بود آفرین بر تو ای مادرم.

خواهرم تو هم همچون زینب بخروش و مبارزه کن و سعی کن چون زینب وارث این خونها باشی و اگر برایت سخت است فقط توکل بر خدا کن و ناراحت نباش چون مرگ دست خداست و همه باید از این دنیا بروند.

برادرانم، شما بعد از شهادت من باید روحیه جدیدی گرفته بایستید و راه این حقیر و تمامی شهیدان را ادامه دهید و شما مبادا نماز را سبک بشمارید شما رابطه خود را با خدا زیاد کنید و تمامی آنهائی که می خواهند تضعیف روحیه کنند با آنها مبارزه کنید.

و تنها این راه است که انسان را به سعادت ابدی میرساند. در آخر از پدر و مادر و برادرانم و خواهر و تمامی فامیلان و دوستان و آشنایان می خواهم که این بنده گنه کار را حلال کنید و هر چه بدی و تندی و چیزی از او دیدید و ناراحت شدید او را ببخشید.

با شکر خدا متعال که این بنده حقیر بسیار و بیشتر از لیاقتش لطف کرده و او را از میان عده ای غافل رهانیده و بدون اینکه خودش تصمیم گیرنده باشد او را به سرزمین مقدس راه داده که وجب به وجب آن از خون عزیزانمان رنگین شده آورده تا انشاءالله بیدار شود از اینجا سخن را شروع میکنم با دوستان و رفیقان و جوانان.

و اینک که دارم وصیت می نویسم روزی است که در جزیره مجنون نشسته ایم و منتظریم شب فرا رسد و بر این مزدوران حمله ور شویم و روزی است که چند روز قبل آن بعثیان شهرهای دزفول و مسجد سلیمان و خرم آباد را موشک باران کرده اند.

و بسیار زیادی از عزیزانمان را به خاک و خون کشیده اند و من دیگر صبرم لبریز شده است و روحم در کالبد جسم ظاهریم نمیتواند بگنجد و خود را دارم مهیا می کنم تا در عملیاتی که در پیش داریم به دشمنان اسلام بفهمانیم که ما از رهبر و سرور و سالارمان و معشوقمان درس شهادت طلبی را گرفته ایم.

و هیچ موقع در زیر بار ستم زندگی نمیکنیم ، و پشت به مسائلی که در جهان می گذرد و ظلمی که به مستضعفان میشود بی تفاوت نیستیم و کاملا گوش بفرمان امام عزیزمان هستیم و اما اماممان را همچون اویس قرن دوست داریم و برای طول عمر او دعا می کنیم.

ادامه دارد...

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده