پنجشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۱
کتاب «پرواز دیده‌بان» که به زندگی جانباز شهید "حشمت‌الله حیدری وانانی" می پردازد به کوشش «افسانه حیدری» و از سوی نشر شاهد منتشر شد.
کتاب «پرواز دیدبان» منتشر شد

به گزارش نويد شاهد چهارمحال و بختياري؛ کتاب «پرواز دیده‌بان» که به زندگی جانباز شهید حشمت‌الله حیدری وانانی می پردازد به کوشش «افسانه حیدری» و از سوی نشر شاهد منتشر شد.

افسانه حیدری در کتاب «پرواز دیده‌بان» به زندگی برادر شهید خود، حشمت الله حیدری می‌پردازد.

وی در بخش مقدمه کتاب با اشاره به مشاهده‌ فراخوان بنیاد شهید برای مسابقه داستان‌نویسی «رؤیاهای صادقه شهیدان » نوشته است: «به یاد روزهای پر مرارت برادرم و رؤیای صادقه او افتادم. سر ذوق آمده، بخشی از زندگی برادر شهیدم را در قالب داستان کوتاه نوشتم که مورد توجه بنیاد شهید قرار گرفت. پس از آن تصمیم گرفتم زندگینامه نسبتاً کاملی از شهید حشمت‌اله حیدری بنویسم.»

این کتاب در 10 فصل با عنوان‌های کودکی و نوجوانی، سال‌های رزم در نوجوانی و جوانی، شهید حشمت‌اله حیدری از نگاه هم‌رزمان، پس از جنگ، بروز بیماری، عروج، روزهای بازگشت، شهادت، پس از شهادت و تصاویر خاطرات این جانباز شهید را روایت می کند.

در صفحه 168 کتاب می خوانیم: مادر شهید: «سه سال بعد از شهادت حشمت‌اله، توفیق زیارت خانه خدا را پیدا کردم. مثل همیشه جای خالی‌اش را در این زیار‌ت‌ها حس می‌کردم. من همیشه به حضور فرزند شهیدم در زندگی‌ام باور قلبی داشته‌ام.

دستم توی دست آیت‌اله بود و داشتم طواف می‌کردم. در حال چرخیدن به دور خانه خدا بودم که یکدفعه دیدم یک نفر با لباس بسیجی آمد و درست مقابلم ایستاد. من هم بی‌اختیار ایستادم. نگاهش که کردم دیدم حشمت‌اله است! با خودم گفتم خدایا مگر می‌شود؟ یعنی این حشمت‌اله من است؟

همانطور ایستاده بود و حرف نمی‌زد؛ فقط نگاهم می‌کرد... خیلی هوای دیدنش را کرده بودم. اصلاً به نیت او داشتم طواف می‌کردم. یک آن به سمتم آمد و بعد از جلوی چشمم محو شد؛ به خودم که آمدم، دیدم یک چیزی توی دستم هست؛ مشتم را که باز کردم، یک تسبیح عقیق هفت مهره دو رنگ و ریزی دیدم که می‌درخشید. با دیدن تسبیح، به گریه افتادم. خدا می‌داند حال عجیبی داشتم...»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده