سه‌شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۳۴
نوید شاهد - شهید "سید نورالله موسوی" در وصیتنامه اش می نویسد: «مادر جان سلام علیکم تو را به فاطمه زهرا(س) قسم می‌دهم که بر شهادت من گریه نکنید. افتخار کن که فرزندت به راه امام خمینی شهید شد. »

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی،  شهید سید نورالله موسوی نهم خرداد سال 1334 در روستای چوگان از توابع خمین متولد شد. به دلیل کمبود امکانات فرصت تحصیل نیافت. از نوجوانی در کار کشاورزی به پدرش سید رضا کمک می‌کرد. در سن 16 سالگی به اصرار پدر و خانواده ازدواج کرد و دارای چهار فرزند شد. پس از مدتی در حرفه بنایی مشغول به کار شد و هر کجا مسجد و یا مدرسه در دست ساختن بود عاشقانه کمک می‌کردند و علاقه شدیدی به عمران روستا داشت و نمونه‌اش ساختن چند پل کوچک در روستای چوگان می‌باشد.

شهیدی از ارتفاعات کانی مانگا

نورالله در درگیری‌های مردم با رژیم پهلوی در صف مقدم تظاهرات شرکت داشت و علاقه شدیدی به نماز و روزه و مسجد و روحانیت داشت. در سال دوم جنگ تحمیلی به خدمت سربازی رفت و پس از پایان دوره آموزشی به عنوان سرباز تیپ دوم از لشکر کردستان در منطقه سقز مشغول به خدمت شد. در حال خدمت با تلاش مضاعف خواندن و نوشتن آموخت. سید نور‌الله پس از نزدیک به یک سال خدمت و در درگیری با گروهک‌های ضدانقلاب در کردستان و پس از رشادت‌ها و ضربه زدن به دشمن بعثی در بیست و هشتم مهر سال 1362 در عملیات والفجر 4 در ارتفاعات کانی مانگا به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.


فرازی از وصیت‌نامه:

پدر بزرگوارم سلام علیکم. پدر جان به پای من بسیار زحمت‌ کشیده‌ای و مرا پرورده‌ای و در بهترین موقع به جبهه جنگ فرستادی. موقعی که اسلام ما در خطر بود من به جبهه آمدم و در راه اسلام و میهن به بزرگ‌ترین هدف شهادت، رسیده‌ام.
بر شهادتم گریه و زاری نکنید افتخار کنید که فرزندتان در راه اسلام شهید شد. من امانتی در پیش شما بودم که باید روزی این امانت را خوب تحویل بدهی ولی خوش به حال آن‌کس که امانت خود را به اسلام و به راه خدا بدهد.
جوانان به جبهه‌ها بیائید که اسلام به شما نیاز دارد.
مادر جان سلام علیکم تو را به فاطمه زهرا(س) قسم می‌دهم که بر شهادت من گریه نکنید. افتخار کن که فرزندت به راه امام خمینی شهید شد.
برادران من امیدوارم که بر شهادت من ناراحت نباشید افتخار کنید که برادرتان بهترین راه را برای خود انتخاب کرد و شهید شد
خواهران من مثل حضرت زینب(س) باشید و هیچ ناراحتی به خود راه ندهید که پیروزی از آن ماست.

همسرم امیدوارم که بعد از شهادتم برای خود ناراحتی راه نده. فقط به بچه‌هایم برس و آن‌ها را با تربیت اسلامی بزرگ کن و تحویل جامعه بده که راه پدرشان را بروند. به سنگر مدرسه بفرست و به آن‌ها اصلاً ناراحتی نده

والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته. 25 /7 /1362.


دستنوشته شهید:

شهیدی از ارتفاعات کانی مانگا


منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده