شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۲
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید اصغر محمودی افصح در سال 1347 در تهران دیده به جهان گشود. او در تاریخ 24/5/64 در منطقه عملیاتی چنگوله به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

««بسم الله الرحمن الرحيم »»

ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة يقاتلون فى سبيل الله فيقتلون و يقتلون وعدا عليه حقا  ... و ذلك هو الفوز العظيم .   سوره توبه آيه 111

السلام عليك يا اباعبدالله السلام عليك يابن رسول الله   

به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و يارى دهنده مظلومان و درهم كوبنده ستمگران و با سلام به آقا امام زمان (عج) خورشيد تابناك آسمان ولايت و امامت و با سلام به نايب برحقش امام خمينى و با سلام به تمامى رزمندگان اسلام كه مى‌جوشند و مى‌خروشند و حماسه‌ها مى‌آفرينند و درود بى‌پايان خدا بر شهداى راه حق بر شهيدانى كه قصدى جز برپايى اسلام و فرمان خدا نداشتند آنان كه همچون شمع سوختند و با سوختن خويش نور پرفروغ را بر جامعه اسلامى بخشيدند كه تا ابد باقى خواهد ماند همانانكه نداى پرغريو تكبيرشان پايه‌هاى كاخ كفر و الحاد را متزلزل ساخته است.

درود بر آنانكه راه فلاح را در جنگ و جهاد ديدند و اندك وقفه‌اى را خسرانى عظيم .

به نام او كه همه چيزم به اوست بنام او كه زندگيم در جهت اوست و زنده به اويم و به نامش كه زندگيم به خاطر اوست و شدنم در جهت اوست و معشوق و معبودم اوست و در اينجاست كه مى‌گويم:

 شهادت سرآغاز پايندگى است                       نترسم ز مرگى كه خود زندگى است

خدا را شكر مى‌كنم كه سالهاى عمرم را تا فرا رسيدن يوم‌الله قرار داد.

اكنون يوم‌الله ديگرى است كه پيرو يوم‌الله حسين (ع) مى‌باشد همان يوم‌الهى كه هزار و سيصد و اندى سال قبل از اين حسين در ميدان شهادت در آن روز نداى (هل من ناصر ينصرنى) را سر داد اينك ما مى‌گوييم حسين جان در فضاى گرم و خونين ايران زمين دست مردانگى را مشت كرده و به نداى غريب و تنهائيت لبيك مى‌گوييم .

حسين جان لبيك و اى اسلام لبيك اى پيشتاز و اى  رهبر لبيك و اين روش يك عاشق حقيقى است و بايد اينگونه باشيم كه كارى حسينى كرده‌ايم و پرچم حسين را ياور گشته‌ايم و غير از اين اگر باشيم يزيدى هستيم اميد است مسير مرا تمام اقوام و دوستانم طى نمايند و پشتيبان انقلاب و رهبر و هر كسى كه در خط اوست باشند .

خدايا من يك بنده گناهكار بيش نبوده‌ام و حالا آمده‌ام تا به نداى هل من ناصر ينصرنى حسين (ع) لبيك گويم چون تا به حال مرده بودم و اكنون آماده جهاد و شهادت هستم و اميدوارم كه خداوند اين فيض عظيم را نصيبم گرداند گرچه ارزش آن را ندارم.

به خدمت خانواده عزيزم سلام گرمى تقديم مى‌نمايم و اميدوارم كه سلامت بوده باشيد اى خانواده من در شهادت من هيچ احدى غير از خودم مسئول نيست چون خودم اين راه را انتخاب كرده‌ام و تا آخرين قطره خون خودم هم ادامه  خواهم داد مگر خون من رنگين‌تر از خون دوستان شهيدم است اى دوستان و آشنايان و خانواده عزيزم در آخرين لحظات زندگى از همه شما عاجزانه تقاضاى عفو مى‌كنم و از شهادت من ناراحت نباشيد چون من راه خدا را در پيش گرفتم و اين راه داوطلبانه و آگاهانه بوده است همانطور كه امام سوم فرموده :

من مرگ را در مقابل زندگى كردن خفت‌بار با ستمگران جز سعادت نمى‌بينم و از خداوند مى‌خواهم راهى را كه انتخاب كرده‌ام مرا موفق كند. اما اى پدر و مادرم : مادر مهربانم چه بسيار بر ما زحمت كشيدى ما تو را رنج بسيار داديم خداوند اجر جزيل و صبر جميل به تو عطا فرمايد.

از فراغ من ناراحت نباش اگر خواستى گريه كنى براى امام حسين  على‌اكبر و على‌اصغرش گريه كن خوشحال باش و بخواه اين هديه را خداوند از تو قبول كند امام حسين خانواده‌اش را براى حفظ اسلام فدا كرد تو هم خوشحال باش و بخواه كه فرزندانت در راه اين اسلام جان خود را به حق تعالى تسليم كنند .
و اى پدر عزيزم تو در حق من پدرى كردى خدا اجرت دهد مرا ببخش و براى من طلب مغفرت كن 
و اى خواهرانم و برادرانم از شما مى‌خواهم كه راه مرا ادامه دهيد و سلاح مرا به زمين نگذاريد .

اى عزيزان شهادت همچون ميوه‌اى است كه نمى‌توان آن را كال از درخت چيد و شهيد آگاهى است كه براى  وصول به اين آگاهى بايد سرمايه‌گذارى  عظيمى بكند .

بايد خدا و قرآن خويش را شناخت و با پوست و گوشت خود آن را لمس نمايد و يا به عبادت ديگر از مرحله ايمان و جهاد گذشته تا به مرز شهادت برسد .

و اما تو اى پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم و دوستان عزيز و اى تمام كسانى كه از طريق اسلام به من وابسته‌ايد اگر توانستم خداى خود را ملاقات كنم و يا به عبارتى ديگر اگر به تنها ره سعادت يعنى شهادت مفتخر شدم هر قطره اشك شما تاولى است بر پيكرم و گناهى بر گناهانم افزون مى‌شود ولى هر تكبيرى كه بجاى اشك شما در آسمان طنين افكند گناهى از گناهانم را به اذن و  خواست  پروردگار شايد خنثى كند .

و مجددا از همه شما عزيزانم حلاليت مى‌طلبم و از شما مى‌خواهم كه از اقوام و خويشان براى من طلب حلاليت بنماييد و باز دوباره مى‌گويم در قضيه شهادت من فقط خودم مسئول هستم و كسى ديگر مسئول نخواهد بود و خواهش من از شما اين است كه حافظ اين انقلاب الهى باشيد كه ان شاءالله بزودى به قيام امام زمان متصل خواهد شد مبادا در حراست از انقلاب سستى به خود راه دهيد

در پايان وصيت‌نامه‌ام ضمن عرض سلام مجدد خدمت خانواده‌ام و تمامى دوستان و قومان و خويشان از خانواده‌ام مى‌خواهم كه جسدم را در رديف شهداى حق دفن نمايند .

در آخر طول عمر امام خمينى را از درگاه خداوند متعال خواستارم ديگر عرضى ندارم.

كوچك همه شما اصغر

خداحافظ
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار - آمين  رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما - آمين
««و السلام على من اتبع الهدى »»  «« كوچك و ارادتمند شما اصغر محمودى‌افصح در تاريخ 20/5/1364 »
منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده