نوید شاهد - شهید "براتعلی راستی" از شهدای عملیات کربلای 5 در دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه خود چنین می نگارد: «ای مردم مسلمان و شهید پرور بدانید که من آگاهانه راهم را انتخاب کردم، حسین زمان را شناختم و دیدم که فرزند حسین (ع) در کربلای ایران احتیاج به جان نثاری دارد تا از اسلام و مملکت اسلامی و دین اسلام دفاع کند، و چون احتیاج به خود سازی داشتم به دانشگاه حسین(ع) آمدم تا خودسازی کنم و شجاعت و جانبازی را در این دانشگاه بیاموزم. آمدم تا در جمع رزم آوران و دلاوران و در جمع سنگرنشینان جان به کف در راه خدا پیکار کنم.»
دانش آموز شهید براتعلی راستی |  من آگاهانه راهم را انتخاب کردم

به گزارش نوید شاهد چهارمحال و بختیاری؛ شهید براتعلی راستی، بیست و پنچم آذر 1350 در شهر جونقان به دنیا آمد. پدرش محمد در شرکت آب کار می کرد. دانش آموز اول متوسطه در رشته تجربی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و دوم دی 1365، با سمت تک تیرانداز و پیک گروهان معاد در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به قلب، شهید شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش قرار دارد.

 
وصیتنامه شهید براتعلی راستی

» بسم الله الرحمن الرحیم »

«  مَنْ يُقاتِلْ فيسَبيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً ».     ( آیه 74 سوره نساء)

و هر کس در راه خدا جهاد کند پس کشته شود یا پیروز گردد به زودی پاداش عظیم به او عطا خواهیم کرد.

    به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان؛ به نام او که همه چیز ما از اوست و به نام او که به هستی داد. با سلام و درود بر حضرت بقیه الله العظم (عج) و نائب بر حقش امام امت شمع سوزان جماران، خمینی رهبر خلق مسلمانان و با سلام و درود بر ارواح طیبه شهدای اسلام و با سلام و درود بر رزم آوران جبهه های جنگ و بر جان نثاران حسین (ع) که با رزم راسخ خود در مقابل جنایتکاران شرق و غرب ایستاده اند و با سلام بر شما امت دلاور که چون کوه در مقابل دسیسه های استکبار ایستاده اید و دست از حمایت رهبر برنداشته اید.

برای اولین بار است که قلم بر دست گرفته و می خواهم وصیتنامه ای بنگارم اما وصیتنامه ای که زبان از گفتن بعضی حقایق قاصر و قلم ار نوشتن حقایق بر روی آن می لغزد.

خدا را شکر می کنم که به من توفیق داد تا لباس مقدس بسیجی را به تن کنم و در راه او با کافران بجنگم و در راه او شربت شیرین شهادت بنوشم.

ای آسمانها گریه کنید، ای خورشید بر کوهها بتاب ، ای کوه ها از تابش خورشید خورد شوید، ای درختها فریاد زنید. ای انسانهایی که هنوز در خواب غفلت هستید برخیزید، برخیزید که نوید پیروزی از راه رسیده، ای انسانها نوید آزادی به گوش رسیده برخیزید، که نوید پیروزی از راه رسیده. برخیزید ای انسانهایی که در لاک خود فرو رفته اید، ای انسانهایی که لباس بر تن دارید، برخیزید خوبان رفتند و به حق رسیدند و شربت شیرین شهادت را نوشیدند و با نثار جان خود آزادی و استقلال را به ارمغان آوردند. برخیزید قافله رفته، شما مانده اید. برخیزید و لباس گناه را از تن درآورید و لباس ایمان بر تن کنید، برخیزید و خدا را شکر کنید، جهان را بنگرید و شکر این همه نعمت را به جا آورید، برخیزید مانند دیگر امت شهید پرور و با ایمان در مقابل کفر بایستید و ایمانتان را قوی کنید.

ای مردم مولایمان امیرالمومنین (ع) می فرماید:

زندگی هر چه باشد خواه ناخواه به پایان می رسد و هرکس که از جنگ بگریزد سرانجام مرگ به سویش می شتابد.

پس ای مردم هیچ گاه دنبال زرق و برق دنیا نروید، این دنیا شما را فریب ندهد، ای مردم این دنیا که خود را مجلل کرده، این دنیا که این همه خود را آراسته است شما را فریب ندهد این دنیا ره گذراست هر که توشه بردارد و کوله بار را از اعمال نیک پر کند در آن دنیا رستگار می شود، ای مردم اعمال نیک انجام دهید تا  نزد خدا و پیامبران سرافکنده نباشید، ای مردم رهبر را به شناسید، خدا را شکر کنید که این چنین نعمتی به ملت ما عطا کرد.

ای مردم مسلمان و شهید پرور بدانید که من آگاهانه راهم را انتخاب کردم، حسین زمان را شناختم و دیدم که فرزند حسین (ع) در کربلای ایران احتیاج به جان نثاری دارد تا از اسلام و مملکت اسلامی و دین اسلام دفاع کند، و چون احتیاج به خود سازی داشتم به دانشگاه حسین(ع) آمدم تا خودسازی کنم و شجاعت و جانبازی را در این دانشگاه بیاموزم. آمدم تا در جمع رزم آوران و دلاوران و در جمع سنگرنشینان جان به کف در راه خدا پیکار کنم.

سخنی دارم با خانواده شهدا و سرا و مفقودین و رزم آوران دلاور:

ای پدرها و مادرهای شهدا افتخار کنید که چنین فرزندانی تربیت کرده اید که در راه حسین(ع) جان خود را فدا کنند. سخنی دارم با محصلین و معلمین، ای معلمین از رشد فساد در مدارس جلوگیری کنید که اگر فساد دامن نونهالان ما را بگیرد آینده ما را تباه خواهد کرد، ای محصلین نماز جماعت و شرکت در بسیج را فراموش نکنید، ای مردم همیشه به فکر آخرت و برداشتن توشه باشید .

و در آخر سخنی دارم با مادرم :

تو ای مادرم برای من عزا مگیر، برای حسین(ع) عزا بگیر که مظلومانه با هفتاد و دو تن از یارانش به شهادت رسیدند. امام را دعا کنید.  رزمندگان را دعا کنید.

     والسلام

      براتعلی راستی

منابع:

دايرة المعارف فرهنگ اعلام شهداي استان چهارمحال و بختياري

پرونده فرهنگي شهدا، اداره اسناد و انتشارات بنياد شهيد استان چهارمحال و بختياري

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده