فرزند شهید «حسن شیرآشیانی» نقل می‌کند: « پدر هنگام انقلاب بسیار تحت‌تأثیر حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفته بود. تمام فکر و ذکر و هم‌وغمش، اطاعت از امام و مقتدایش بود؛ تا جایی که با شروع جنگ با وجود داشتن همسر و چند فرزند داوطلبانه عازم جبهه‌ها شد. وقتی که از طرف دوستان به او گفتند: حسن بچه‌هایت کوچکند و نیاز به سرپرست دارند، وجودت در جبهه ضرورت ندارد! گفت: مثل این که شما متوجه نیستید! می‌روم تا حرف امام بر زمین نماند.»

تمام فکر و ذکرش، اطاعت از امام و مقتدایش بود

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید «حسن شیرآشیانی» هشتم خرداد سال ۱۳۱۶ در خانواده‌ای متدین و مذهبی در شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش علی اکبر (فوت ۱۳۵۸) کشاورزی می‌کرد و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگر کارخانه چیت‌سازی بود. سال ۱۳۴۸ ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و دو دختر شد. به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوم تیر ۱۳۶۳ با سمت راننده تانکر سوخت در بستان به شهادت رسید. مزار وی در بهشت زهرای شهرستان تهران واقع است.

تمام فکر و ذکرش، اطاعت از امام و مقتدایش بود

پدر هنگام انقلاب بسیار تحت‌تأثیر حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفته بود و همین امر باعث تحول روحی عمیقی در او شده بود. تمام فکر و ذکر و هم‌وغمش، اطاعت از امام و مقتدایش بود؛ تا جایی که با شروع جنگ با وجود داشتن همسر و چند فرزند، داوطلبانه عازم جبهه‌ها شد. وقتی که از طرف دوستان به او گفتند: «حسن! بچه‌هایت کوچکند و نیاز به سرپرست دارند، وجودت در جبهه ضرورت ندارد!» گفت: «مثل این که شما متوجه نیستید! می‌روم تا حرف امام بر زمین نماند.»

(به نقل از فرزند شهید)

هنوز هم در مشکلات به او متوسل می‌شوم

در حال نماز خواندن بودم که زنگ خانه به صدا درآمد. پسر بزرگم رفت جلوی در. در را که باز کرد، یکی از همکاران حسن‌آقا به پسرم گفت: «حسن‌آقا مجروح شده! دست و پایش تیر خورده!» پسرم به من گفت: «مامان! برای بابا این اتفاق افتاده! بعدازظهر با هم می‌رویم بیمارستان.»

بعدازظهر یک‌دفعه دیدم مردم دسته‌دسته به خانه ما آمدند. به پسرم گفتم: «چی شده؟ برای چی این همه جمعیت آمدند؟» گفت: «هیچی مامان! «انالله و اناالیه راجعون!» تا اینو گفت، دلم از جا کنده شد. آن موقع بود که فهمیدم شهید شده. دل تو دلم نبود. دست‌وپایم را گم کردم. برای آدمی که هیچ‌کس را ندارد، شنیدن از دست دادن شریک زندگی خیلی سخت است. فقط خدا می‌داند که چه حالی داشتم. بعد از شهادت حسن‌آقا هنوز هم در مشکلات به او متوسل می‌شوم.

(به نقل از همسر شهید)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده