زندگینامه روحانی شهید شعبانعلی ابراهیمی
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود وسلام به آقا امام زمان (عج) ونایب بر حقش امام خمینی که مانند جد بزگوارش سجاد به سجده می افتد وبا سلا م به رزمندگان اسلام که هر لحظه در جبهه حق علیه باطل حماسه ای تازه می آفرینند
«زند گینامه شهید حجت السلام والمسلمین آقای شیخ شعبانعلی ابراهیمی »
وی در دهم اردیبهشت 1341 مصادف با نیمه شعبان سال 1343 در قریه ای به نام وانان در 4 فرسنگی شهر شهر کرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری در یک خانواده اسلامی فرزندی برومند به نام شعبانعلی ابراهیمی چشم به جهان گشود.این فرزنداز مادری پاک متولد شد و پدرش باقر بسیار با تقواوم مومن بود .شهیدازهمان دوران کودکی ، کودکی با هوش وبا استعداد بود. حرکات و رفتارش حکایت از آینده ای درخشان برای او می نمود و پاکی را دوست می داشت واز زشتی وپلیدی دوری می جست . پدر ومادر وی نیز به او علاقه زیادی داشتند و محبت او در دل آنان جا کرده بود . فرزند پاک در دامان پدر ومادری پاکیزه تربیت می شد. از یک طرف پدر به وی درس تقوا می داد تا او را چون خود با تقوا کند واز طرفی مادر از جان مطهرش به وی شیر می داد تافرزند را ابراهیمی تربیت کند . شهید از همان سن 4سالگی گاهی اوقات به نماز می ایستاد وبا همان حالت کودکی با خدای خویش راز ونیاز می کرد . تادرآینده ای نزدیک هر چه بیشتر دوعامل علم وتقوا را در خود تقویت کند وبه صحنه شهادت رود، ودیگران را برای شاگردی به مکتب امام صادق (ع) ببرد . شهید درسن 6 سالگی دوره دبستان را شروع کرد وی علاقه زیادی به درس خواندن داشت، از هر نظر در مدرسه نمونه بود ومعلمان علاقه زیادی به او داشتند . ایشان دوران ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و هر روز با تلاش و کوشش خودکسب علوم دینی داشت .
شعبانعلی در مدت زمان دوسال که در رشته علوم تجربی در مقطع دبیرستان درس خواند ، همراه سایر دانش آموزان در فعالیت های انقلابیون علیه حکومت پهلوی تلاش می کرد و پس از آن وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد . عشق و علاقه شهید به فراگیری علوم دینی پس از 8 ماه فعالیت در سپاه وارد حوزه علمیه شهرکرد شد . شعبانعلی از سوی سازمان تبلیغات اسلامی در فصل تابستان به روستاهای محروم استان چهار محال وبختیاری از جمله بازفت وکوهرنگ می رفت تا مردم آن دیار را بیشتر با اسلام آشنا کنند و به بچه های آنجا قرآن ودرس اسلامی می داد . ودر هوای گرم آنجا روی ریگهای گرم صحرا می نشست ودرس می خواند که بیشتر به حقایق جهان آفرینش پی ببرند وبتوانند شکر نعمت های خدای را بکند . وی که علاقه خاصی به خدمت در مناطق محروم و نیازمند را داشت ، از طرف حوزه علمیه شهرکرد ماموریت یافت تا به مدت دو ماه برای تبلیغ به کردستان رفت. شهید برای کسب علوم دینی بیشتر و بالاتر ، پس از دو سال ونیم که در حوزه علمیه شهرکرد بود برای ادامه درس دیار را به مقصد قم ترک کرد به مدت یک سال در مدرسه لنگرودی قم درس خواند وسپس وارد مدرسه امام صادق (ع) قم شد . ودرطول مدت زمانی که در قم به تحصیل علم مشغول بود ، 5 مرتبه به مناطق جنگی جنوب و غرب کشور اعزام و در عملیاتهای مختلف شرکت می کرد . تنها سه ماه از ازدواج او می گذشت که برای دومین بار بعداز ازدواجش و قبل از اینکه عملیات کربلای 5شروع شود از طرف ستاد تبلیغات حوزه علمیه امام صادق قم به اهواز اعزام شد واز آنجابرای شرکت در عملیات کربلای 5 به شلمچه و در لشکر ثارالله کرمان رفتند . هفتم بهمن ماه 1365 در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید که مدتی از ایشان هیچ گونه خبری نبود. تا اینکه بعد از 37 روزتحقیق و تفحص پیکر او را تجسس کردند و برای خاک سپاری به شهرکرد انتقال دادند و پس از تشییع با شکوهی در گلزار شهدا این شهر به خاک سپردند .
یادش گرامی وراهش پررهرو باد
