سرداران ما چه عاشقانه و گمنام به شهادت رسیدند
او علاقه زیادی به کوهنوردی و ورزش های رزمی داشت شاید این سختی عزمش را از سنگ ها و کوههای صعب العبور و بلندی روحش را از بلندی قله های سر به فلک کشیده و افتاده گیش را از رود های بزرگ و پرخروش آموخته بود.

باسمه تعالی

زندگی نامه سردار رشید اسلام شهید جمشید ( حمزه ) برات پور

در سپیده دم اولین روز  بهمن ماه 1341که صدای دلنشین اذان صبح خبر از بیداری و راز نیایش انسان های حق جو می داد و مردان و زنان یکتا پرست را به تشویق راز و نیاز با ایزد منان بیدار می ساخت ،در شهر فرخشهر ، استان چهارمحال و بختیاری صدای کودکی با صدای موذن در هم آمیخت و خبر از تولد فرزندی می داد که نامش را جمشید نهادند . او همواره در طول عمر کوتاهش به یکتاپرستی به چیزی نمی اندیشد . پدرش حسن کارگربود و مادرش فرنگیس نام داشت . جمشید در دامن مادری مومن که نماز و روزه و سایر اعمال مذهبی اش را هیچ وقت از یاد نمی برد پرورش یافت و با محبت پدری کارگر که با تأمین رزقی حلال او را بزرگ کردند . او علاقه زیادی به کوهنوردی و ورزش های رزمی داشت شاید این سختی عزمش را از سنگ ها و کوههای صعب العبور و بلندی روحش را از بلندی قله های سر به فلک کشیده و افتاده گیش را از رود های بزرگ و پرخروش آموخته بود. و همچنین آزاد گیش را از پرندگان که در بند هیچ چیز از اموال مادی نبود . از همان ایام طفولیت از نظر اخلاق فردی با ادب ، در موقع سلام کردن پیش قدم بود و از نظر احترام گذاشتن به بزرگتر زبان زد فامیل بود . دوران دبستان و راهنمایی را در زادگاهش فرخشهر با موفقیت پشت سر گذاشت .دوران متوسطه را در دبیرستان شهید طالقانی شهرکرد در رشته حسابداری به پایان رساند و در خرداد 61 موفق به اخذ دیپلم شد .

دوران دبیرستان دوران متنوعی و باعث شد که با توجه به شرایطی که در کشور برقرار شده هر کس بر اساس اعتقاد قلبی خود درراه رسیدن خود یعنی حکومت اسلامی فعالیت کند . و دوشادوش دانش آموزان در راهپیماییها و تظاهرات که برگزار می شد شرکت فعال داشت .

مولایم علی ( ع ) می فرماید : کار ، یک نوع عبادت است و این عزیزان سخن مولا و سرور خود را در پیش نظر داشتند کاری می کردند و درتابستان ها به سر کوره آجر پزی می رفتند و از کار کردن خسته نمی شوند . فردی مسئولیت پذیر بود و در ایامی که پدرش برای تامین معاش زندگی به تهران می رفت هر چند سن وسالی نداشت اما مسئولیت خانواده به دوش ایشان بود .در سال 1362 تشکیل خانواده داد و صاحب یک دخترشد . چندین بار داوطلبانه عازم جبهه های حق علیه باطل شد . تیرماه 1363 آموزشهای تخصصی را آموخت و بعنوان یک مربی زبده در پادگانهای سطح استان به آموزش نیروها می پرداخت . با قبول مسئولیتهای دسته ، گروهان و گردان در بسیاری از عملیاتها خدمات ارزنده ایی داشتند . بیست و سوم اسفندماه 1366 در عملیات والفجر ده با سمت فرمانده گردان امام سجاد (ع) در منطقه شاخ شمیران بر اثر اصابت ترکش توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید . پیکر پاک و مطهر این شهید را پساز تشییع در بهشت صالح زادگاهش فرخشهر در کنار برادر شهیدش ایرج براتپور به خاک سپردند .

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۲
جمشید برات پور
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
0
1
باسلام من همنام سردارشهید هستم تولدم سوم بهمن ماه ۱۳۵۰التماس دعادارم که مانندسردارشهیدعاقبت به خیر شوم یاعلی
جمشید برات پور
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
0
1
باسلام من همنام سردارشهید هستم تولدم سوم بهمن ماه ۱۳۵۰التماس دعادارم که مانندسردارشهیدعاقبت به خیر شوم یاعلی
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده