وصیتنامه سردار شهید حشمت الله کیانی
سهشنبه, ۰۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۲۶
. . كه پيروى از قافله سالار خويش ابا عبدالله الحسين (ع) كه با اهدائ خونخود اسلام را آبيارى و سپس در برابر كليه حوادث دوران بيمه نمودند امت اسلام ايران را در دنيا سر بلند كردند ، پروردگارا فلسفه عميق خلقت را درك كردم و بسويش روان شدم شاهد باش اى خداى بزرگ كه بر اساس درك اين حقيقت بود كه انتخاب نمودم راهى را كه حسين بن على(ع) حدود چهارده قرن پيش از جد بزرگوارش خاتم النبياء آموخت . .
بسم الله الرحمن الرحيم
يا ولى المومنين يا غايه امال العارفين يا غياث المستغيسين يا حبيب قلوب العارفين و يا اله العالمين
اى صاحب اختيار مومنان اى نهايت آرزوى عارفان اى فرياد رس فرياد خواهان اى محبوب دلهاى راستگويان و اى خدا مهربان . سپاس و ستايش خداوند رحمان را كه آفرينده كل نظام هستى مى باشد . سلام و صلوات رسول گرامى اسلام را كه فرستاده اوست و ائمه طاهرين بخصوص حضرت بقيه ا... را سلام و درود كه ارائه دهنده نهضت آن رسولمى باشند و پير دلسوخته اسلام خمينى عظيم الشأن را دعا و سلام و درود خدا و رسول و ائمه به ارواح طيبه شهيدان به خون خفته جبهه هاى جنگ كه پيروى از قافله سالار خويش ابا عبدالله الحسين (ع) كه با اهدائ خونخود اسلام را آبيارى و سپس در برابر كليه حوادث دوران بيمه نمودند امت اسلام ايران را در دنيا سر بلند كردند ، پروردگارا فلسفه عميق خلقت را درك كردم و بسويش روان شدم شاهد باش اى خداى بزرگ كه بر اساس درك اين حقيقت بود كه انتخاب نمودم راهى را كه حسين بن على(ع) حدود چهارده قرن پيش از جد بزرگوارش خاتم النبياء آموخت و در دوران ظلمت و جهالت محمد (ص) فقط نورراهنماى اصلى بود كه به آن در جهت والا رسانيدى، پس خداى من، تنها تو هستى كه بر همه چيز در همه مكان شاهدى تو خوب مى دانى كه انتخاب راهم نه تنها بر حسب تصادف و حتى هوس نبود بلكه بر مبناى آگاهى بود كه سرچشمه آن پى بردن به اصل توحيد و علاقه شديد به وجود مقدس تو بود. خدايا به خاطر اينكه همه چيز را از سر راه خود كنا رزدم و تنها ترا درك كردم سر سجده به درگاه پر شكوهت سائيدم و سپاس گذار شدم كه نجات دادى مرا از تاريكى مخوف و ظلمت راهى كه در پيش داشتم و تو بودى كه دريچه روشنائى را كه ديدن آن از عهده هر چشمى و توانائى آن از هر كسى بر نمى آيد در جبهه هاى نور جهت امتحان پيروان راهت گشودى از تو مى خواهم كه ما را در اين امتحان محك ثابت قدم و موفق بدارى كه در جهان بعد پيش حسين (ع) سرافكنده نباشيم. پروردگارا چه زيباست جلوه گاه جمالت و چه با شكوه است نمايشگاه جلالت در حيرتم خداوند بى همتا اين من گناهكار هستم كه افتخار راز و نياز با ترا در بين رزمندگان پاك مخلص بى ريا و دلير اسلام نصيبم گشته . آرى جبهه هاى نبرد با حضور شيفتگان امام حسين (ع) و عاشقان به ا... به تمام ابعاد زندگى جنبه الهى بخشيده و حقانيت خدا و دين رسولش را مثل روز روشن گردانيده و كوچكترين شبهه و ترديد را توان مقابله با انسانها بيدار دل نمى باشد.
خدايا به تو و روز قيامت ايمان دارم و با توجه به همين امر بود كه به سوى جبهه جنگ روان شدم اينك تو خود مى دانى با جسم ناتوان و ضعيف من حال كه قرار است زندگى مادى با مرگ انسانها پايان پذيرد دوست دارم كه آخرين مرحله زندگى من با شهادت در راه حق به پايان پذيرد . من آمدم و تكه تكه شدن، خاكستر شدن و ... ... در راهت را راضى و خوشحال. مسلمين برخيزند كه اسلام ياور و قرآن جان نثار طلب مى كند با سينه اى پر از خشم چشمانى باز ، زانويى استوار ، قامتى ميخ كوب در زمين، عزمى راسخ ، توكل بر خدا كنيد و براى خون واهى حسين مظلوم و حراست از قران و خون ريخته شده شهيدان مظلوم تاريخ اسلام و رضاى پروردگار لباس زيباى رزم بر تن كنيد و با جهاد خويش جامه عمل بپوشانيد . به گفته مولاى متقيان كه مسلمان در ميدان جنگ چگونه بايد بجنگد و بر ملحدين پست ثابت كنيد كه شيعه على (ع) جنگيدن را از او كه در ميدان نبرد ب نظير بود و پادارى و مقاومت را به خاطر احياى اسلام حتى اگر هفتاد و دو تن باشند از سالار شهيدان و سرور آزادگان آموخته و هرگز تن به ذلت و خوارى نخواهد داد و در سخت ترين لحظات نبرد كه وحشت جنگ روشنى روز را به تاريكى مبدل و آتش سنگين جنگ وجب به وجب زمين را دامنگير مى باشد و همه چيز را به كام خود مى كشد تنها به يك چيز براى نجات خويش مى نگرد آن پرواز به سوى معبود و پذيرفتن شهادت با عشق و آغوش باز مى باشد و چه سعادتمند مى رزمند و مى ميرند مجاهدان حق پوى كه به دنيا ؟؟؟ مزرعه عقبى مى نگرندو در آن گذر عشق ، مخلوص، ايثار، راستى، تقوا، ايمان، جهاد و سعادت مى باشند بهشت را درو مى كنند و رضاى خداى را در آغوش مى كشند آرى فواره ها خون شهيدان از حنجره هاى فلق زاى شهيدان اوج مى گيرد و سر بر آسمان مى سايد تا شهد شهادت را بر كام نيلى آسمان كه سوى زمين دهان گشوده بريزند و اين بار ديگر خون از حنجره هائى صادق و بى ريا به سوى آسمان فواره گشيده و پيام خونين حسين (ع) و پيروان سالار شهيدان را به عرش مى برد.
خدايا دو ست دارم كه در اين دنياى هستى كه زرق و برقش باصطلاح روشنفكر را شيفته خود ساخته سخت ترين كارها را كه جنگيدن در برابر آنها آسانترين كارها ست براى من فراهم آورده و همين طور كه اكنون در حكومت اسلامى فرزندان مسلمان پر پيچ و خمترين مشكلات مملكت را به جان ناقابل خويش خريده اند و بسيار مسرورند.
اما آنهاى كه ادعائى بالا و مغزى پوچ دارند و طيفى را تشكيل مى دهند كه در صدر انسانهاى نق زنقرار دارند و مرتب درخواست رفاه و آسايش را دارند و هميشه از كمبود ها شكايت دارند بدانند كه در آخرت يعنى قيامت جز آن دستهاند كه حسرت فراوان مى خورند و از خدا درخواست مى كند كه ما را يك لحظه ديگر به دنيائى كه بوديم بر گردان تا كه جبران كنيم كه آنوقت ديگر دير است مادران و پدران شهدا را كه رهبر عزيزمان را چشم و چراغ ملت خطاب كرد پيام دهيد كه ما بهترين جگر گوشه هاى خود را فداى اسلام نموديد و ر غمهاى يك فرزند يا دو فرزند خود داغدار شديد و خدا را سپاسگذار شديد اما ما به عنوان دوستان آن عزيزان در غم همه انها داغدار و بسوگ نشستيم و چندين داغ را به خود متحمل نموديم و آنقدر در فقدان بهترين دوستان خود سوختيم كه هيچكس به جز خدا باخبر نشد و آن چيزى كه ما را و شما را بايد صبور سازد رضايت خداوند در تثبيت
جمهورى اسلامى است حتى اگر احتياج به ريختن خون شما باشد كه ما در كنار همديگر مى جنگيم و در كنار خود تكه تكه شدن و پرواز ملكوتى آنها را به چشم ديديم.
اين طايفه از تبار عشقند همه
جان سوخته از شرار عشقند همه
ديبا چه عمرشان به خون رنگين است
زنهار كه پاسدار عشقند همه
نظر شما