وصیتنامه شهید سلیمان شرافت

5/10/1360                  « بسم الله الرحمن الرحیم »

وصیت نامه

ان الذین قالوا ربنا الله استقاموا اخلاخوف علیهم ولا هم یحزنون.

آنان که گفته اند الله خدای ماست و پایداری کردند به راستی که باید نترسند و غمگین نشوند.

این جانب سلیمان شرافت فرزند نظر علی وصیت می کنم که تا لحظه ای که خون در بدنم گردش می کند و نفسم بر می آید به امام امت خمینی بت شکن وفادارم و او را دوست میدارم و اگر در راه هدف او که به وجود آمدن یک جامعه توحید است به شهادت برسم هیچ باکی ندارم و به آرزوی خود رسیده ام اما به ان کوردلان سیه دل می گویم که این انقلاب و این حرکت اسلامی پیروز است و هر که بخواهد مانع جلوی این حرکت بشود نابود می شود و به زباله دان تاریخ می افتد.

پدر و مادرم از شما می خواهم تحمل کنید داغ مرا و این شما بودید که خواستید من فرزند اسلام باشم و پیروی قرآن عمل کنم پس از شهادت من نباید نالان شوید .

از برادرانم و دوستانم می خواهم که قوی دل باشند و به شایعه های رادیو بیگانه و یا مزدوران داخلی توجه نکنند آنها بر تضعیف روحیه ایرانی چیزی نمی خواهند.

 پدر عزیزم امیدوارم که اگر نافرمانی یا غفلتی در اوامر شما کردم مرا ببخشید و برایم دعا کنید من مقداری پول در بانک دارم که نذر کرده ام ،آن پول را خرج ازدواج کنم حالا یا ازدواج خودم یا دیگری ، اگر من شهید شدم و تو هم احتیاج نداری آن پول که خیلی ناچیز است خرج عروسی کسی بکن که نمی تواند ازدواج کند یعنی کسی که به پول احتیاج دارد به او بده . برادر عزیزم فریدون می دانی که من fi رحمت قول دوچرخه داده ام اگر من نگرفتم بعد از من تو بگیر و ضمناً قبر من هر چه حقیر نزدیک تر باشد بهتر است.

                                                          والسلام

                                                          سلیمان شرافت