زندگینامه شهید ناصر ریاحی چلوانی
پنجشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۷
چندي نگذشته بود كه جنگ تحميلي آغاز گرديد ودر جنگ هميشه پيش تاز بود واز دست بني صدر ملعون ناراحت بود .
سم الله الر رحمن الرحيم
زندگینامه شهید ناصر ریاحی چلوانی
ناصر در سال 1326 در دهكده چلوان از توابع شهرستان شهرکرد استان چهار محال وبختياري ديده به جهان گشود . پدرش قربانعلی کشاورزی می کرد و مادرش خاور خانه دار بود . تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند . به فقر و مشکلات اقتصادی که بر مردم حاکم بود ترک تحصیل کرد و به کارگری و شاگردی مشغول شد . سال 1344 در سن 18 سالگي ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد . در همان موقع با علاقه زيادي كه به ارتش داشت به استخدام ارتش در لشكر 92 زرهي اهواز در آمد مدتي در اهواز و شيراز وسپس مدت 5 سال كرمانشاه و بعد به مدت 4 سال هم در شرکت نفت و پايان به پادگان دشت آزادگان زيست وانجام وظيفه نمود و هميشه از نظام طاغوتي كه حاكم بود ناراضي و گله فراوان داشت . علاقه زیادی به مطالعه کتب اسلامی داشت . با پیروزی انقلاب اسلمی به آبادان آمد . چندي نگذشته بود كه جنگ تحميلي آغاز گرديد ودر جنگ هميشه پيش تاز بود واز دست بني صدر ملعون ناراحت بود . گله فراوان داشت تا اين كه آن ملعون افكارش افشاءشد و فرار را بر قرار ترجيح داد سپس بعد از فرار بني صدر حملات كوبنده اسلام بر عليه صداميان آغاز شد . ناصر هم در کنار رزمندگان ارتش جمهوری اسلامی با عنوان ستوانیکم ارتش در جبهه حضور پیدا کرد که سرانجام نهم آذرماه 1360 با سمت راننده تانک در بستان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید . مزار این شهید والامقام در زادگاهش روستای چلوان می باشد .
زندگینامه شهید ناصر ریاحی چلوانی
ناصر در سال 1326 در دهكده چلوان از توابع شهرستان شهرکرد استان چهار محال وبختياري ديده به جهان گشود . پدرش قربانعلی کشاورزی می کرد و مادرش خاور خانه دار بود . تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند . به فقر و مشکلات اقتصادی که بر مردم حاکم بود ترک تحصیل کرد و به کارگری و شاگردی مشغول شد . سال 1344 در سن 18 سالگي ازدواج کرد و صاحب دو پسر و دو دختر شد . در همان موقع با علاقه زيادي كه به ارتش داشت به استخدام ارتش در لشكر 92 زرهي اهواز در آمد مدتي در اهواز و شيراز وسپس مدت 5 سال كرمانشاه و بعد به مدت 4 سال هم در شرکت نفت و پايان به پادگان دشت آزادگان زيست وانجام وظيفه نمود و هميشه از نظام طاغوتي كه حاكم بود ناراضي و گله فراوان داشت . علاقه زیادی به مطالعه کتب اسلامی داشت . با پیروزی انقلاب اسلمی به آبادان آمد . چندي نگذشته بود كه جنگ تحميلي آغاز گرديد ودر جنگ هميشه پيش تاز بود واز دست بني صدر ملعون ناراحت بود . گله فراوان داشت تا اين كه آن ملعون افكارش افشاءشد و فرار را بر قرار ترجيح داد سپس بعد از فرار بني صدر حملات كوبنده اسلام بر عليه صداميان آغاز شد . ناصر هم در کنار رزمندگان ارتش جمهوری اسلامی با عنوان ستوانیکم ارتش در جبهه حضور پیدا کرد که سرانجام نهم آذرماه 1360 با سمت راننده تانک در بستان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید . مزار این شهید والامقام در زادگاهش روستای چلوان می باشد .
نظر شما
