زندگینامه شهيد خداداد مسيبي ساماني

 شهيد خداداد مسيبي ساماني دهم خرداد ماه سال1333 در شهر سامان از توابع استان چهارمحال و بختیاری درخانواده اي فقير پاي به عرصه وجود نهاد . دوران طفوليت را به سرپرستي پدري كشاورز و زحمتكش ، عبدالمحمد و مادري دلسوز و مهربان بنام بیگم جان در کنار خواهران و برادر خويش آغاز نمود . پس از طي دوران كودكي با شوق و علاقه فراوان درمسير كسب علم و معرفت قرارگرفت و به دبستان اولين آموزشگاه و بارآورنده ذوق نوشكفته كودكان راه يافت .

در اين زمان كه مصادف با بهترين لحظات زندگي و شيرين ترين زمان فراگيري دانش و تقوا بود به دليل فقر و تنگدستي كه بر خانواده اش حاكم بود پدرش ناچار بود تا با سخت ترين شرايط براي بدست آوردن لقمه ناني جهت گذراندن زندگي خانواده از هيچ گونه كار و تلاش ملال آوري فروگذار نباشد . تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه و در رشته خاک شناسی با موفقیت پشت سر گذاشت و دیپلم گرفت . در مواقع بیکاری برای کمک به تامین معاش زندگی کار می کرد . خدمت مقدس سربازي را دريكي از روستاهاي رامهرمز درراه خدمت به برادران محنت كش روستايي خطه خوزستان به پايان رساند .

درسال 1355 پس از فراغت از خدمت سربازي درشهر اهواز به كسب كار و كارگري جهت تامین بخشی از هزینه  زندگي مشغول شد . صله ارحام از الویتهای وی بود و درروابط اجتماعي هميشه خويشاوندان خود را از صميم قلب دوست مي داشت و به دوستي آنان دلخوش و پشت گرم بود . درآن زمان كه اوج  بي رحمي رژيم سفاک پهلوی به اوج رسیده بود واز طريق ساواك نسبت به آگاهان سیاسی و روشن دلان روا مي شد در درگيري كه با چند تن از مأمورين ساواك داشت به مدت ده روز درزندان ساواك بازداشت بود ، كه پس از شكنجه و اذيت آزاد شد . سال 1356 وارد آموزش و پرورش شد و شغل معلمي را برگزيد. در مبارزات مردم علیه نظام ستم شاهی که درسال1357 به اوج خود رسیده بود همراه شد تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید . درسال 1358با یکی از خواهران فرهنگی ازدواجنمود که ثمره اين پيوند شايسته دودختر است كه از ایشان به يادگار مانده اند . فعالیتهای فرهنگی زیادی در شهر داشتند و با ستادهای مردمی همکاری زیادی داشتند . در زمانی که دشمنان قصد براندازی اسلام را داشتند ، آتش عشق به الله و ياري برادران در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل درباطن او روزبه روز زبانه مي كشيد و درمسير حركت به سوي ديار عاشقان قرارگرفته بود و بيستم مهرماه سال 1360به جبهه حق عليه كفر و استكبار جهاني رفت  ف

با انجام مانورآزادي قدس بیست و چهارم  بهمن ماه سال 1362براي باردوم عازم جبهه شد . اين بار عاشقانه درپي مقصود ديگري بود . اين بار مشتاق تر از هميشه ، آرام به عهدي كه با خداي خود بسته بود و جامه فاخرش كه در زندگي لباس شرافت و درآخرت حرير بهشت است به تن نمود و به هفدهم اسفند 1362به خيل كفرستيزان سنگرنشين پيوست و درنبرد پيروزمندانه خيبر درجزيره مجنون به شهادت رسید . مزار وی در گلزار زادگاهش می باشد .

با آرزوي رواني شاد براي شهيد عزيزمان

پيروز و پررهرو باد راه خونين شهدا

و به اميد پيروزي نهايي