وصیتنامه شهید فریدون رضایی ریگی
بسم الله الرحمن الرحیم
پس از ستایش خداوند و درود بر رسول اکرم (ص) وائمه اطهار بالاخص حضرت مهدی (عج) و نائب بر حقش امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و ملت شهید پرور ایران و با سلام بر پدر و مادر و خواهران و برادرانم و تمامی دوستان و آشنایان من فریدون ریگی فرزند علیناز بر اساس رسالت و مسئولیتی که حس نموده بودم در راه الله و برای پاسداری و حراست از انقلاب کبیر اسلامی که خونبهای 160 هزار کشته و مجروح است به جبهه آمدم و به جنگ علیه ضد خدا پرداختم من گام نهادن در این مسیر الهی را یک فرضیه و میدانم و در این راه اگر دشمن را شکست دهیم پیروزیم به هر حال این مایه شکر پروردگار برای من و شماست که در این راه به درجه شهادت می رسم به جای می روم که ملکوتش تا مرز آنجا که می نامند زندگی ذلت بار را هیچ وقت قبول نخواهم کرد که در مرگ سرخ و شهادت را بر آن ترجیح می دهد قلبم آگاه است به آرزوی خود خواهم رسید هیهات 16 سال از عمرم گذشت و هنوز اندر خم یک کوچه ام ز نعمت هایی که ایزد متعال به من داده سپاسگذاری نکرده ام و شرمنده ام و بیشتر از همه از نعمت بزرگ سپاسی کردم که امام و رهبر و مرجع تقلید ما روح خدا خمینی بت شکن باشد توفیق نیافتم آنطور که باید تفکر کنم و توفیق نیافتم که بیشتر بشناسمش افسوس و صد افسوس که با او هم عصر بودم ولی نتوانسته ام بهره گیرم به فرامینش بیندیشم.
پدر عزیزم درود خدا بر تو باد که توانستی مرا چنین تربیت کنی که بتوانم حافظ جمهوری اسلامی باشم مادرم کوه باش و چون کوه استقامت کن لحظه ای نام و یاد خدا غافل مباش در راه و نام او بکوش که هر چه بکوشی باز هم کم است قامتت را بلند گیر و ندای الله اکبر خمینی رهبر تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار سر ده و فریاد شهیدان راه خدا را به مردم برسان که همانا فریاد مان از خدا و قرآن و خمینی است پدرو مادر و خواهر و برادرانم امکان دارد اتفاقی واقع شود که جنازه من به دست آنگاه به یاد شهدای کربلا بیفتید و ناراحتی به خود راه ندهید و هروقت دلتان گرفت به گلستان شهدا بروید این همه شهید بنگرید آن وقت درد خود را فراموش خواهید کرد. در پایان از همگی می خواهم که در ولایت فقیه پایبند و همیشه روحانیت را سرمشق خود قرار دهید و با کفار و منافقین و آمریکا و دیگر ابرقدرتهای شیطانی با تمام قوا بجنگید و انتقام خون شهیدان را از آنها بگیرید و در نمازهایتان امام را همچنین از همه می خواهم که مرا حلال بکنند و از دوستان و آشنایان و همه کس بخواهید که من را حلال کنند و برای عزاداری من غمگین نباشید. فریدون رضایی ریگی پانزدهم اردیبهشت 1365