وصیتنامه شهید سبزعلی داودی
وصیتنامه شهید سبزعلی داودی
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاَبل احياء عند ربهم يرزقون
و گمان نكنيد كساني كه در راه خدا كشته مي شوند مي ميرند بلكه نزد پروردگارشان روزي مي خورند و
با درود به يگانه منجي عالم بشريت مهدي موعود و نائب بر حقش امام امت خميني بت شكن زمان و پير جماران و در هم كوبنده ستمگران شرق وغرب كه همان آمريكاو شوروي جنايت كار و ديگر عمالش مي باشند . با درود بي كران به روان پاك و مطهرشهداءاز صدراسلام تا كنون كه سالارشان اباعبدالله الحسين(ع) مي باشد وبا درود وسلام برتمامي خانواده هاي محترم شهداء ومفقودين واسراء ومعلولين جنگ تحميلي سپاس و حمد خداوند يگانه رامرا به بندگي خود قبول كرد و اين لياقت شايسته را به من عطا فرمود كه بتوانم در ركاب امام امت كه نائب برحق امام زمان (عج) است قدم بردارم ودرراه اسلام مبارزه كنم ومن ازخدا مي خواهم كه انشاءالله اين قطره خون ناقابل رابراي رضاي خودش قبول كند حرف اينجانب ازآمدن به جبهه وجهاد درراه خدا كه همان جهاد في سبيل الله است مي باشد نه بخاطر هوي و هوس و خود نمايي ونه بخاطر مال دنيا بلكه راه خدا راآگاهانه انتخاب كرده وبادرك كامل ازاسلام وقرآن وظيفه خوددانستم كه به نداي( هل من
ناصر لنصر ني )حسين زمان امام امت لبيك گفته باشم و گفته آيه مباركه قرآن كريم كه مي فرمايد ((و قاتلو هم حتي لا تكون فتنة)) فتنه و فرياد از روي زمين برداشته مي شود و پرچم حق و عدالت در روي زمين به اهتزاز در آيد و من كوچكتر ازآنم كه به ملت مبارزه و شهدپرورايران پيامي داشته باشم ولي به عنوان تذكر ؟ برادرحقير و كوچك شماباشما سخن مي گويم وصيت من به ملت اين است كه هميشه پشت سرامام حركت كنند كه راه امام راه دين اسلام است واز روحانيت جدا نشويد كه هر چه داريم از رو حانيت داريم كه اگر روحانيت نبود ماهنوز درخواب غفلت به سرمي برديم و ذيريوغ ابر قدرتها قرار داشتيم وزير پاي آنها لگد كوب مي شديم وهميشه با هم وحدت و يگانگي داشته باشندومساجد راگرم نگه داريد و درنمازهاي جماعت جمعه ودعاي كميل و توسل شركت كنيدكه ماهرچه داريم ازاين نمازها وروزههادعاهاداريم واز مردم مي خواهم كه در جبهه ها شركت كنند وازآمدن فرزندانشان به جبهه ها جلوگيري نكندكه درروز قيامت بايد جوابگوباشند وراه شهيدان راادامه دهندو نگذارند اسلحه گرم و خونين شهيدان روي زمين بماندچون آنهايي كه رفتندكار حسيني كردند وآنها كه ماندندبايد كارزينبي كننديعني پيام رسان خون شهيدان باشندحمد وسپاس خداوند قادرمتعال را كه به ما نعمت انقلاب اسلامي عطا كرد تا صراط مستقيم را در يابيم خدا را سپاس مي گوئيم كه در اين درجهاد را به روي ماگشود تا من هم درآن شركت كنم و شكر خداي را كه در زماني زندگي مي كنم و در جامعه اي هستم كه رهبري آن را نائب امام زمان (عج) خميني عظيم الشئن به عهده داردومن هم با دل و جان او را لبيك گفتم و شكر خداي را كه لياقت درجبهه بودن را به من عطا كردو بازهم خدا را شكركه توانستم تا اندازه اي خود رابسازم وبه شهادت برسم خدايامن را ببخش ومرا بيامورز خدايامي دانم كه من لياقت شهادت راندارم ولي خدايااز تومي خواهم كه در جبهه كشته نشوم بلكه به شهادت برسم وراهي كه درآن قدم گذاشته ايم راهي است كه امام حسين (ع) در آن قدم نهاد و لقب سالارشهيدان راكسب كرد ومكاني كه در آن قدم مي گذاريم كربلاست ودر زماني كه به طرفش حركت مي كنيم نيست بلكه راهي است كه رسول اكرم به آن سفارش كرده است و راهي است كه در آن صداي هل من ناصر ينصرني حسين (ع) بگوش مي رسد و راهي است كه تمام ائمه در آن جان داده اند من از شما ملت شهيد پرور مي خواهم كه كه راه شهيدان را ادامه بدهيد و قربان و اسلام را ياري كنيد چون شهيدان احتياج به گريه ندارند بلكه احتياج به پيرو دارند به جاي گريه خود سازي و تقوي پيشه كنيد و مجالس و جلسات اسلامي را پر كنيد و در اين راه بايد بكوشيد و آنقدر خون و داد تا اسلام عزيز پيروز شود
و در آخر چند جمله اي با خانواده خود وصيت دارم كه اي پدر و مادرم من را دعا كنيد كه من احتياج زياد به دعاي شما دارم و اميدوارم كه حق پدري و مادري را و حق شير دادن مادري را بر من حلال كني اگر چه من فرزند خوب و شايسته اي براي شما نبوده ام و نتوانسته ام وظيفه فرزند بودن را در قبال شما به نحو احسن انجام دهم و اي پدر و مادر نكند در شهادت من ناراحت باشيد و بگوئيد كه دو فرزند از من رفته است بلكه افتخار كنيد كه توانسته ايد امانت خدا را درراه خدا هديه كنيد . من از برادران و خواهران مي خواهم كه من را حلال كنند و به بزرگي خودشان اگر بدي ديده اند ببخشند اگر چه نتوانستم برادري خود م را به نحو احسن در قبال شما انجام دهيم. از خواهرانم مي خواهم كه زينب گونه عمل كنند و حجاب اسلامي را حفظ كنند و در راه اسلام خدمت كنند و به فرمايشات امام توجه كنند و پيام رسان خون دو برادر خود باشند و ناراحت نباشيد كه من شهيد شدم و به وصيت برادر شهيدم محمد رضا عمل كردم كه او گفته بود برادران اسلحه خونين من را نگذاريد روي زمين بماند و من اسلحه خونين خود او را به دوش كشيدم و اميدوارم كه انتقام او را از مزدوران بعثي بگيرم انشاءالله پدر جان و تو اي مادر جان بخدا قسم عاشقم و عشق شهادت در دلم بسيار به حدي كه حاضرم به خاطر آن ؟؟ آري اي پدر و مادر و برادرو خواهرانم دلم مي خواهد وقتي خبر مرگ مرا مي شنويد ناراحت نشويد بلكه خوشحال شويد و اين خوشحالي شما مشت محكمي باشد در دهان منافقين من امانتي بودم كه خداوند به دست شما سپرده بود و حالا اين امانت را پس گرفت بنابر اين انسان نبايد ناراحت شود چون كه امانت را به دست صاحب اصلييش مي دهد زيرا كه همه از خدائيم و باز گشتمان به سوي اوست (انا لله و انا اليه راجعون) از شما مي خواهم هر وقت به ياد من افتاديد يك فاتحه بخوانيد و اگر خواستيدگريه كنيد براي علي اصغر حسين(ع) گريه كنيد كه مظلومانه با لب تشنه به شهادت رسيد و دلم مي خواهد كه جنازه ام را با خوشحالي دفن كنيد و درآخراز دوستان وقوم وخويشان وهمسايگان مي خواهم اگر بدي ازاين بنده حقيرديدهاند به بزرگي خود ببخشند وحلال كنند والسلام انشاءالله نمازجماعت به رهبري امامت امام امت در كربلاي حسيني وبه اميد ديداردرروز قيامت
شهادت مادرا شد آرزويم بشد با خالقم اين گفته گويم
مرا آمال اين باشد نهايت ندارم آرزوي جز شهادت