شهید مولوی / شاکر خداییم که مارا از پرتگاه فساد به قله رفیع هدایت کرد
وصيت نامه شهيد
غلامعلي مولوي وردنجاني
بسم الله الرحمن الرحيم
« ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه ... »
به
درستي كه خداوند مي خرد ازمؤمنين اموالشان و جانهايشان را و در مقابل به آنها بهشت
را هديه مي دهد . ( توبه ، 112)
حمد
و سپاس بي كران خداي جهانيان را كه به ما توفيق بندگي عنايت فرمود و به ما آگاهي و
قدرت و فهم و شعور عنايت فرمود تا بتوانيم خوب را از بد تشخيص دهيم و در صراط
مستقيم حركت كنيم . سپاس معبودي را كه آمرزنده و مهربان است ، و حمد و سپاس او را
كه به ما توفيق داد تا در ميان بندگان خوب و مخلصش باشيم در ميان اين مجاهدان راه
حق و اين ايثارگران و مقربان درگاهش و دوستان حقيقي و ستايش پروردگار عزيز را كه
بر ما منت نهاد و رهبري بزرگ و امامي بت شكن و آزادمردي از خاندان پيامبر و از
فرزندان پاك فاطمه زهرا (س) به ما عطا فرمود و ما را از پرتگاه سقوط در فساد به
قله هاي رفيع پيروزي بر دشمن درون و برون هدايت كرد .
با
درود و سلام فراوان به انبياء بزرگ خداوند از حضرت آدم تا حضرت خاتم النبيين محمد
مصطفي (ص) و با عرض سلام و صلوات بر ائمه اطهار (ع)از اميرالمؤمنين علي (ع) تا
حضرت صاحب الزمان (عج) و با سلام به امام امت روح الله بزرگ اين اسطوره مقاومت و
تقوا و اين تضمين كننده خط سرخ شهادت وبا سلام به ارواح طيبه شهداي اسلام به خصوص
شهداي عزيز انقلاب اسلامي و با سلام فراوان به تمامي خدمتگزاران به اسلام و بازوان
توانايي امام امت به خصوص آيت الله العظمي منتظري قائم مقام رهبري انقلاب اسلامي و
با سلام به خانواده هاي معظم شهداء ، اسراء و مفقودين اين ستونهاي استوار انقلاب
اسلامي و با سلام و درود فراوان به شما امت مسلمان و قهرمان در اين زمان كه آماده
هستيم تا انشاء الله با ياري خداوند بزرگ بر كفار از خدا بي خبر يورش ببريم و ضربه
نهايي را بر پيكر نيمه جان كفر جهاني وارد آوريم . لازم مي دانم چند كلمه حرف دلم
را به عنوان وصيت به روي كاغذ بياورم شكر خداي را كه به اين بنده ضعيف و حقير خود
قدرت نوشتن عنايت كرد و ما را در نهضت بي پايان خودش غوطه ور كرد و از ظلمات و
گمراهي ها به سوي نور هدايت كرد خدايا تو را شكر مي گوييم كه ما را در اين مملكت و
در اين سرزمين قرار دادي و نعمت انقلاب اسلامي و رهبري انقلاب را به ما عنايت
فرمودي اي مردم نمي دانم چه بگويم و از كجا شروع كنم و چه بنويسم و اين قلم از
بزرگي و شكوه شما خجالت مي كشد كه بر روي كاغذ حركت كند . چون شما به حق شيعيان
اميرالمؤمنين هستيد و پيروان حسين ابن علي (ع) و شما امتي هستيد كه استكبار جهاني
از شكوه وايثار مقاومت شما به تنگ آمده . اي مردم مواظب باشيد در خط اسلام عزيز
حركت كنيد و مواظب باشيد كه شياطين در كمين اند و اسلام در خطر همانطور كه تا كنون
با مال و جان خود در راه خدا بوده ايد از اين به بعد هم در راه اسلام عزيز گام
برداريد و به خدا اتكا داشته باشيد كه او شما را ياري مي كند .
و اما شما پدر عزيزم
سلام
گرم مرا از اين سرزمين ، سرزمين ايثار و مقاومت پذيرا باش و من نمي دانم درباره تو
چه بنويسم . فقط همين را مي گويم كه شما براي من پدر بسار خوبي بودي واقعاً از
قرآن كريم درس مي گرفتي و چه خوب ما را تربيت كردي انشاءالله خداوند به شما پدر
عزيزم صبر و اجر در دنيا و در آخرت عنايت فرمايد و من براي شما دعا مي كنم كه
انشاءالله در روز قيامت روسفيد با پيامبر بزرگ اسلام محشور شويد و از شما مي خواهم
كه مرا ببخشيد و من آنطور كه بايد بودم براي شما و مادر و خواهران و برادرانم
نبودم و اميدوارم شما به بزرگواري خودتان مرا ببخشيد و عفو نماييد و برايم دعا
كنيد كه خداوند مرا ببخشد و با صالحين محشور كند و شما مادر عزيزم سلام فرزند
حقيرت را بپذير سلامي كه از راه دور ولي قلبي نزديك سرچشمه مي گيرد مادر جان تو چه
خوب مادري بودي و چه زيبا ما را تربيت كردي و تو چون از فاطمه زهرا (س) و زينب
كبري (س) درس گرفته اي و تو بايد حضرت زينب (س) را در همه امور سرمشق خودت قرار
دهي و در برابر مشكلات و مصائب صبر كني كه خداوند صابران را دوست مي دارد .
مادر عزيزم تو خود مي داني كه اسلام عزيز به كمك نياز دارد و
اگر من و ديگر برادران مسلمان به ياري دينمان برنخيزيم همه چيز ما در خطر است .
انقلاب ما نياز به خون دارد اگر من و ديگر برادران خون خود را در راه انقلاب هديه
ندهيم ، پس چه كسي از انقلاب مان پاسداري مي كند مادر عزيزم اين را به شما و به
تمام خواهران و برادران مي گويم كه به فكر خواستن از انقلاب نباشيد ببينيد انقلاب
از شما چه مي خواهد اين انقلاب ما هنوز نياز به خون دارد خون هاي پاكي بايد به پاي
اين درخت استوار ريخته شود تا استوارتر بماند مادر عزيزم تو به گردن من حق زيادي
داري و زحمات فراواني براي ما كشيدي چه زجر ها كه براي بزرگ كردن ما كشيدي وبه
خاطر خدا صبر كردي و حالا هم خداوند بزرگ يك امتحان ديگر مي خواهد شما را بكند و
امانتي را كه به شما داده بود از شما بگيرد وبه پيش خودش ببرد البته اين جدايي
هميشگي نيست و ما انشاءالله در آن دنيا همديگر را ملاقات خواهيم كرد و اميدواريم
به خداوند بزرگ كه ما را نزد ائمه اطهار
روسفيد قرار دهد .
مادرمهربانم تو را به عظمت و مرتبه فاطمه زهرا (س) قسمت مي دهم
كه مرا حلال كني و براي آمرزش من دعا كني تا انشاءالله خداوند هم مرا ببخشد شما اي
خواهران عزيز و مهربانم از اين كه برادر شما ويا جوانان ما يكي يكي از اين سرا كوچ
مي كنند و به سوي حق مي روند ناراحت و نگران نباشيد .
قدري به دنيا و آنچه در دنياست فكر كنيد همه چيز دنيا ناپايدار است و زودگذر .
دنيا خيلي بي وفاست و به هيچ كسي وفا نمي كند . همه ما دير يا زود بايد بار سفر
ببنديم و از اين دنيا به سوي وعده گاه حقيقي سفر كنيم پس چه بهتر كه با شهادت و يا
مرگي كه آرزوي ديرينه ما بوده است به سوي دوست برويم .
خواهران
در اين دنيا به هيچ چيز دل نبنديد دل را از همه چيز اين دنيا جدا كنيد و سراي آخرت
را آباد كنيد كه منزل اصلي و سراي ابدي ما آنجاست خواهران عزيزم مرا به بزرگواري
خودتان ببخشيد و حلالم كنيد . هر بدي كه به شما كرده ام شما را به خدا مرا ببخشيد
تا انشاءالله خدا هم ما را ببخشد و از سرتقصيرات ما درگذرد و شما برادران عزيزم
شما اميدهاي آينده انقلاب و اسلام عزيز هستيد مبادا راه را خداي ناكرده كج برويد
مبادا گناه بكنيد كه خداوند از شما راضي نخواهد بود درستان را خوب بخوانيد و
سنگرمدرسه را رها نكنيد و هميشه و در همه حال به ياد خدا باشيد و به او اتكا بكنيد
و صبر و استقامت را پيشه خود سازيد . انشاءالله رستگار شويد اي اقوام ، همشهريان و
دوستان و برادران اين حقير از شما خواهش مي كنم هر بدي و هر اشتباهي كه از من
سرزده است و موجب رنجش وآزار شما شده است به بزرگواري و خوبي خودتان ببخشيد و حلال
كنيد كه من طاقت عذاب خداوند را ندارم .
به اميد پيروزي لشگر اسلام بر كفر
عمري
به اسارت تو بودم اي مرگ ترسان
زاشارت تو بودم اي مرگ
اكنون
تو خوش آمدي صفا آوردي مشتاق
زيارت تو بودم اي مرگ
غلامعلي مولوي وردنجاني فرزند
قربانعلي مولوي
مورخه 1365/10/1