شهید انقلاب؛
نوید شاهد - "شهيد سيدمحمد جعفرمقبل" از شهدای انقلاب است. او دانشجوی دانشگاه تهران بود که در روز عیدقربان در درگیری به شهادت رسید.

شهیدی انقلاب که دانشجو یدانشگاه تهران بود

به گزارش نوید شاهد البرز؛ "شهيد‌سيدمحمد جعفرمقبل" دانشجوي سال سوم دانشگاه تهران بود. وي در حين تحصيل راننده سرويس مدرسه مذهبي "رفاه" نيز بود. مدرسه‌اي كه چند ماه بعد از شهادت او امام(ره) رهبر شيعيان جهان در بهمن 57 اولين‌بار در آنجا مأوا گزيدند. او فعاليتش را عليه رژيم سفاك پهلوي را در تهران با پخش كتاب‌هاي مذهبي و اعلاميه‌هاي امام (ره) آغاز كرد. او اينكار را با موتوري كه داشت انجام مي‌داد و چندين بار تحت تعقيب ساواك قرار گرفت.

او همچنان به فعاليتش ادامه داد تا سال 57 كه در آن هنگام مردم اكثر شهرها قيام كرده بودند.

به نقل از برادر شهيد در روز عيد قربان سال 57 به مسجد رفته‌بود. (مسجد امام صادق(ع)) براي نماز مردم زيادي آمده بودند. سربازهاي رژيم و نفربرهايشان در خيابان‌ها مستقر بودند. وارد مسجد شديم، وضو گرفتيم، ناگهان دیديم كه يك تانك كوچك لوله توپش را به سوي درب مسجد گرفت و اعلام کردند كه همه مردم بايد از مسجد خارج شوند والا اينجا را به توپ مي‌بنديم.
پيش نماز از مردم خواست كه مسجد را ترك كنند. همه مردم با اعتراض و داد و فرياد از مسجد خارج شدند كه ناگهان شهيد مقبل از زير كتش يك دسته اعلاميه به هوا پرتاب کرد و در آن لحظه يكي از جوان‌ها به وسط خيابان رفت و با شجاعت جلوي سربازها فرياد زد تا شاه كفن نشود اين وطن، وطن نشود و همه مردم ريختند در خيابان‌ها و شهيد مقبل پيشاپيش همه بود.
ساعت 11صبح روز بیست و دوم بهمن 1357 به سربازها دستور حمله و آتش دادند. صداي تيراندازي‌ها از گوشه و كنار شهر به‌گوش مي‌رسيد. همه جا شلوغ شده بود شهيد مقبل برای شعارهايي كه مي‌داد در بين مردم بسيار مشخص بود و خيلي زود رژيم شاه او را شناسايي كردند. سربازها جوان‌ها را دنبال مي‌كردند و من به خانه يكي از دوستانم پناه بردم و از سیدمحمد جداشدم.

هنگام اذان بود، داشتم به خانه برمي‌گشتم كمي سروصدا خوابيده بود، در يكي از خيابان‌ها جيپ ارتشي را آتش زده بودند اما باز هم صداي تيراندازي مي‌آمد وقتي به خانه برگشتم بعد از دو سه ساعت به ما خبر دادند كه برادرم سيدمحمدجعفر را با تير زده‌اند و به شهادت رسيده است.

برادر شهید در مورد او می‌گوید: ما در خرمشهر زندگي مي‌كرديم. روز جمعه نهم ذيحجه 19 آبان ماه 57 شهيد در حال نوشتن چیزی روي كاغذ بود. از او پرسيدم: چه مي‌نويسي؟  گفت: اينها شعارهايي هستند كه مردم در تهران بر عليه رژيم شاه مي‌گويند و يكي آن شعارها را برايم خواند (تا شاه كفن نشود اين وطن، وطن نشود) و گفت: فردا عيد قربان است و مردم زيادي براي نماز به مسجد مي‌آيند و اين بهترين فرصت است.

 

   منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده