خاطرهای به روایت خواهر شهید؛
شهید «علی فتح» از مدرسه که به خانه میآمد مستقیم میرفت در زمین کشاورزی و به پدرم کمک میکرد. مادرم میگفت: «پسرم روزه ای بیا یکم استراحت کن هوا خیلی گرم است پدرت هم راضی نیست در این هوای گرم با زبان روزه این قدر کار کنی..» ادامه خاطرات شهید فتح علی خادمی را از زبان خواهرش در نوید شاهد بخوانید.