برشی از یک کتاب

برشی از یک کتاب

برش اول از کتاب" آواز غم زده خاک"

نوید شاهد- نخستین فصل کتاب شرح حالی از شخصیت خیالی به نام «تقی مهاجری» است. او همسرش را در بمباران سال 67 از دست داده و کسی جز دخترش «مینا» برایش باقی نمانده، نویسنده است و پیدا شدن نامه‌ای مرموز از «کاکه عزیز ملکی» او را به ادامه راه ترغیب می‌کند.

برشی از کتاب "در قاف بی نیازی" | خداباماست

درقسمتی از کتاب در قاف بی نیاری می خوانید: « این یک حقیقت است که اگر خدا با ما باشد، بزرگترین قدرت با ما همراه است و هیج قدرت و نیرویی قادر نخواهد بود در مقابل این قدرت، تاب مقاومت بیاورد.»

برشی از کتاب "در قاف بی نیازی" | خداباماست

درقسمتی از کتاب در قاف بی نیاری می خوانید: «این یک حقیقت است که اگر خدا با ما باشد، بزرگترین قدرت با ما همراه است و هیچ قدرت و نیرویی قادر نخواهد بود در مقابل این قدرت، تاب مقاومت بیاورد.»

برشی از کتاب "در قاف بی نیازی" | احساس مسئولیت فرمانده

درقسمتی از کتاب در قاف بی نیاری می خوانید: « این فرمانده است که با سخن خود به نیرو تفهیم می نماید که ریشه بسیاری از نارسایی های موجد، به دلیل محاصره اقتصادی و نظامی است که دشمنان اسلام و قرآن برای نظام مقدس جمهوری اسلامی فراهم نموده اند.»

برشی از کتاب "در قاف بی نیازی" | از دلشورگی تا امید

درقسمتی از کتاب در قاف بی نیاری می خوانید: «اگر نشود در زمان مشخص از آب عبور کرد، سرنوشت عملیات چگونه رقم خواهد خورد؟ آیا بچه ها قادر خواهند بود با تجهیزات ریز و درشت خود، از آب عبور کنند؟ این همان چیزی بود که هر یک از فرمانده هان در ذهن شان مرور می کردند و به آن می اندیشیدند. اگر گفته شود کمی دل شوره ته دل بعضی از فرمانده هان وجود داشت، حرف گزافی نیست.»

برشی از کتاب/ مادری از جنس "مادر وهب"

جانباز یارقلی می‌گوید: مادرم خيلي مُصر بود تا براي آخرين بار چهره‌ي فرزند شهيدش را ببيند و با او وداع كند. مجبور شديم به مادر بگوييم كه جنازه سر ندارد و نمي‌تواند طاقت ديدن آنرا داشته باشد.
طراحی و تولید: ایران سامانه