نوید شاهد - به نظام جمهوري اسلامي و ولايت فقيه معتقد بود و به امام عشق مي ورزيد و در تمام راهپيمائيها و تشييع جنازه شركت مي كرد و در پايگاهها و در هئيت ها حضور فعالي داشت. از عواملي كه او را به جبهه ها روانه كرد لبيك به نداي امام راحل، احساس مسئوليت در برابر انقلاب و پاكسازي منطقه ... متنی که خواندید قسمتی از زندگینامه شهید « علی علیزاده» بود که نوید شاهد آذربایجان غربی شمارا برای مطالعه زندگی این شهید بزرگوار دعوت میکند.

احساس مسئولیت خاصی نسبت به انقلاب داشت

نوید شاهد آذربایجان غربی؛ شهيد «علي عليزاده» در  بیست و پنجم مرداد 44 در روستاي چهارطاق تكاب در يك خانواده مذهبي متولد شد و به علت فقر مالي نتوانست تحصيل  را ادامه دهد. او با پدرش مشغول كار كشاورزي شد. در سال 1359 تا كلاس پنجم در نهضت ادامه تحصيل داد. قبل از انقلاب به علت كم سن بودن فعاليتي آن چناني نداشت، لكن بعد از پيروزي انقلاب به خدمت سربازي در سپاه اعزام شد و در اكثر درگيريها عليه دشمن و در پاكسازي منطقه فعالانه حضور داشت.

 حتي بعد از تمام شدن خدمت سربازي به عنوان پاسدار رسمي در سپاه باقي ماند. در اكثر عملياتها و درگيريها شركت داشت و به عنوان فرمانده گروهان انتخاب شد و مدت 7 سال در جبهه حماسه آفريد.

احساس مسئولیت خاصی نسبت به انقلاب داشت

 شهيد علیزاده به نظام جمهوري اسلامي و ولايت فقيه معتقد بود و به امام عشق مي ورزيد و در تمام راهپيمائيها و تشييع جنازه شركت مي كرد و در پايگاهها و در هئيت ها حضور فعالي داشت. از عواملي كه او را به جبهه ها روانه كرد لبيك به نداي امام راحل، احساس مسئوليت در برابر انقلاب و پاكسازي منطقه از وجود اشرار مسلح و خدمت به اسلام و جلب رضاي خدا بود.

در يكي از درگيريها كه از طرف بدن زخمي شده بود، وقتي كه خانواده اش مطلع مي شوند به بيمارستان جهت عيادت مي روند. اما اين شهيد گرانقدر زخمي شدن خود را از خانواده اش و والدينش مخفي مي كند و با روحيه اي بسيار عالي و شهامت مي گويد: «چيزي نيست. من سالم هستم. به خاطر اين نگران نباشيد.»

در آخرين اعزام خطاب به والدين خود مي گويد: «راه ما راه حسين(ع) است اگر رفتم برنخواهم گشت. يا شهيد شده ام و يا به پيروزي خواهم رسيد.» و مادرش را به برادرانش سفارش مي كند. طول خدمت او در جبهه ها پر از خاطره هاي فراموش نشدني است و رفتار خوب او در دوستانش بسيار اثر گذاشته است و به خاطر همين رفتار خوب و همه دوستانش به او علاقه خاصي داشتند و به او عشق مي ورزيدند.

شهيد بزرگوار در حالي كه فرمانده گردان خاتم بود در سردشت با دشمن درگير شده و پس از استقامت و مبارزه فراوان، در تاريخ بیست و ششم فروردین 66 با تير دشمن دفتر زندگي اين فرمانده دلير و شجاع بسته مي شود و به درجه رفيع شهادت نايل مي گردد، ولي جسم پاک و مطهر اين شهيد مفقود مي باشد.

روحش شاد و يادش گرامي باد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده