نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - ده چشمه
يك مي­روي و هزار بر مي­گردي / شبگردي و شب­ شكار بر مي­گردي
کد خبر: ۴۰۲۲۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۷

خانه لبریز خنده و باران، آمدی با صدای سبز اذان /در نگاهم غزل غزل هیجان،بر لبم شکر خالق سبحان /مادرت آب بود و آیینه، دل پاکش زلال و بی کینه
کد خبر: ۴۰۲۲۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۶

کسی شبیه به تو، یا کسی شبیه من است / کسی که دغدغه ­اش پاسداری از وطن است
کد خبر: ۴۰۲۲۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۶

آن گاه سرفه خواهی کرد / میان بارش خاطرات / -لایه ­ای زخیم تو را فرا می­گیرد
کد خبر: ۴۰۲۱۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۳

کد خبر: ۴۰۲۰۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۱

پیچید گاز خردل / بر مخمل تنش آه / تاول به روی تاول
کد خبر: ۴۰۱۸۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۹

یک سفره مثل هر سال / تنگ بلور ماهی / یک عالمه خوراکی
کد خبر: ۴۰۱۸۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۹

مهدی عموی خوبم / از بچه­ های جنگ است
کد خبر: ۴۰۱۸۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۹

چشمه وصال
دوست دارم بدانم چه آرزويي داري؟ اسعد نگاهي به من انداخت و گفت: آرزو كرده‌ام شهيد بشوم.
کد خبر: ۴۰۱۳۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۸

چشمه وصال
براي ملاقات محمود، رفته بوديم زندان توريور. وقتي كه با او روبرو شدم، ديدم تمام بدنش را شكسته‌اند. علتش را كه پرسيدم، اول چيزي نگفت....
کد خبر: ۴۰۱۱۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۴

چشمه وصال
قريب به سيزده سال در آرزوي ديدن خاكش، خون دل خورديم، تا عاقبت فهميديم كه مشهد برادر عزيزمان، در دامنه‌ي كوه «هه‌نگه‌ژال» قرار دارد. البته در كنار شهيد ما، نُه دلاور ديگر هم آرميده‌اند.
کد خبر: ۴۰۱۱۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۳

اسم کوچکم «لیلا»ست / اسم مادرم «حور» است / اسم خوب بابا... او / سال­ها ز ما دور است
کد خبر: ۴۰۰۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۰

با ویلچر سیمی / در کوچه می­گردی / چون بچه می­ آیی / با آن که یک مردی
کد خبر: ۴۰۰۹۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۹

برخاستم از خواب اما باورم نیست / هم­سنگرم! هم­سنگرم! هم­سنگرم! نیست
کد خبر: ۴۰۰۶۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۴

استوار یکم ارتش، حسين كريم زادگان
او پس از تلاش و فداكاريهاي وافر در زمان خدمتش به جبهه عازم شد. در جنگ به عنوان استوار یکم ارتش با اخلاق نيكو و پسنديده اي كه داشت، جنگيد.
کد خبر: ۴۰۰۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۰۵

در گوشه­ اي از خاك كم كم جات پيدا شد / كم كم سرت، دستت، پلاكت ، پات پيدا شد
کد خبر: ۳۹۹۱۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۰۵

شطرنج بازی مي‌کند امّــا نمی­داند / در آستــیـنــش مـُـهره های مار هم دارد!
کد خبر: ۳۹۸۸۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۱

کوه‎ها خوب میشناسندت، کوه‎ها با تو آشنا هستند
کد خبر: ۳۹۸۸۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۱

دشت را ابر تیره پوشانده، یاسمن‌ها به گریه افتادند...
کد خبر: ۳۹۸۵۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۷

من کودکی را با همین­ ها می­شناسم . بـا اسم ژِ3 با کمین، پاتک، منوّر
کد خبر: ۳۹۷۹۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۲۷