برادر شهید «حسین پریمی» نقل میکند: «پس از سالها هنوز که از کنار حسینیه عبور میکنم، انگار حسین است و دستگاه جوش و درخشش خال جوشهایی که او بر دل آهن میزد و زیر لب زمزمههای رفتنش را میخواند.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در سه بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به قسمت نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۵۲۲۵۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۱۰
همسر شهید تجلایی در بخشی از خاطراتش تعریف می کند: «بعد از عملیات آزاد سازی سوسنگرد! «علی» جزو رزمنده هایی بود که همه از شجاعت و فرماندهی اش در این عملیات می گفتند.»
کد خبر: ۵۲۲۴۱۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۹
مادر شهید «داود آبیار» نقل میکند: «داود که آن روز هجده بهار از عمرش را گذرانده، پای صحبت پدر نشسته بود و به خود میبالید. نگاهش به برق چشمان تشنه حقیقتخواهانی بود که میخواستند باز هم راجعبه امام بدانند. او از همان اوایل در مسیر انقلاب قرار گرفت.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه خاطرهای به نقل از مادر این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۵۲۲۳۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۸
برادر شهید «حسن خادمیان» نقل میکند: «بین اعضای خانواده به سحرخیزی معروف بود. از همه زودتر بیدار میشد؛ آن هم قبل از اذان صبح.»
نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه خاطرهای به نقل از برادر این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۵۲۲۱۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۶
خاطراتی پیرامون شهید «علی بهزادی»؛
همرزم شهید «علی بهزادی» آمده است: در مدتی که کردستان بودیم، هر وقت برای پاکسازی روستاهای اشغال شده توسط دموکراتها و کومله ها نیرو می خواستیم، اولین نفری که اعلام آمادگی می کرد، علی بود.
کد خبر: ۵۲۱۹۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۳
پدر شهید «مصطفی دوستمحمدی» نقل میکند: «مدام توی فکر بود و بیقراری میکرد. به هر دری میزد تا روزنهای برای رفتن به جبهه باز کند. یک شب گفت: بابا! رضایت نامهام رو امضا میکنی تا برم جبهه؟ ...» نوید شاهد سمنان به مناسبت هفته بسیج، خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۲۱۸۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۳
نوید شاهد - "در خیابان شهدا" بخشی از خاطرات زهرا لالوها در رابطه با شهید "مصطفی حقشناس" در کتاب صوتی «مصطفی خوبیها» است که در ادامه از شما دعوت میکنیم به این خاطره گوش فرا دهید.
کد خبر: ۵۲۱۸۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۹/۰۳
برادر شهید «حسن لطفی» نقل میکند: «حسن با همه خداحافظی کرد. بعد هم گفت: «اولین شهید روستا منم! همه انگشت به دهان مانده بودند که انگار به حسن الهام شده بود.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه خاطراتی به نقل از برادر این شهید گرانقدر برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۲۱۵۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۹
«وقتی در بیمارستان شریعتی اصفهان دو شهید، یکی از مشهد و دیگری از گرمسار راهی زادگاهشان میشوند، درِ تابوتها بنا به حکم خداوند و نظر خاصه امام هشتم جابهجا میشوند و محمدرضا به پابوس مولایش نایل میگردد.»نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در سه بخش خاطراتی از شهید «محمدرضا عاشور» را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش سوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۵۲۱۳۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۷
نوید شاهد - «همه چیز درون شکمش بیرون ریخته بود. گفت: فدای مظلومیت و صبوریت مادرجان! چگونه این همه درد رو تحمل میکنی؟ شاید دیگر راضی بود دردهایش خاتمه یابد. گفت: مادرجان! شفاعت یادت نره.» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، در سه بخش خاطراتی از شهید «محمدرضا عاشور» را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۵۲۱۰۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۲۴
در روایت از شهیددانش آموز «عبدالله کیائی» مطرح شد:
نوید شاهد - جانباز «عباس کیائی» در روایت خاطره از شهید دانش آموز بیان میکند: «اینجاست که باید وابستگیهای دنیوی را در اصل دنیا راباید سه طلاقه کرده باشید؛ یعنی باید تمام سیم خاردارهای درونت را پاره کرده باشی تا بتوانی در سختترین شرایط ماموریت محوله و رسالتی را که عهدهدار شدهای بتوانی بهخوبی انجام وظیفه کنی.»
کد خبر: ۵۲۱۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۳۰
پیرامون شهید " محمد اسدی خانوکی"؛
نوید شاهد- در خاطرات همسر شهید " محمد اسدی خانوکی" آمده است: محمد، نذر کرد که اگر خدا به او فرزندی عطا کرد، عازم جبهه شود. پسرش که به دنیا آمد، گفت: باید به عهدی که با خدا بسته ام،وفادار باشم و طبق نذری که کرده ام، به جبهه بروم. او راهی جبهه شد، روزی که جنازه اش را برای خاکسپاری به زادگاهش آوردند، پسرش، سه ماه بیشتر نداشت.
کد خبر: ۵۲۰۷۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۹
نوید شاهد - دوست شهید «علیرضا خانمحمدی» نقل میکند: «سینی چای را جلوی من نگه داشت. گفتم: با این مسئلهای که پیش آمده باز هم میری جبهه؟ گفت: یک استکان بردارین تا بگم ...» نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت، شما را به مطالعه خاطرهای از این شهید گرانقدر دعوت میکند.
کد خبر: ۵۲۰۵۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۸
نوید شاهد - مادر «شهید یعقوب دبیری نژاد» از شهدای دوران دفاع مقدس در روایت از فرزند شهیدش می گوید: «در جبهه ترکش خورده و به شدت مجروح شده بود، در بیمارستان بستری بود و نمی توانست مرحله دوم برای قبولی در دانشگاه امتحان بدهد، نامه نوشته بود و گفته بود: خدا کند در دانشگاه الهی پذیرفته شوم.» ادامه روایت از این شهید را درکلیپ زیر ببینید.
کد خبر: ۵۲۰۴۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۶
خاطراتی پیرامون شهید "محمدتقی ابوسعیدی":
نوید شاهد- در خاطرات پیرامون شهید "محمدتقی ابوسعیدی" آمده است: برای منافقین خیلی مهم بود، محمدتقی راکه مدت ها سد راهشان شده بود، از جلوی رویشان بردارند؛ لذا همیشه اسم او بین سه یا چهارنفر اوِل لیست ترور منافقین بود.
کد خبر: ۵۲۰۳۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۶
خاطرات خودنوشت از شهید اختری
نوید شاهد - «ای پدرم! این دنیا برای من ارزشی ندارد. این دنیا پایینتر از ارزش انسان است. چون انسان جانشین خدا روی زمین است و نباید این دنیا برای ما هدف باشد. بدانید هرکس که در راه خدا جهاد نکند، خداوند جامه ذلت و زبونی به او میپوشاند.» نوید شاهد سمنان به مناسبت سیزده آبان، خاطرات خودنوشت دانشآموز شهید «علی اختری» را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۲۰۱۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۴
نوید شاهد - «آنقدر خندید و زبان ریخت و نازم را کشید که نتوانستم مانع شوم. رفت سراغ رفیقش پسر حاج آقا اختری که در خواب بهش گفته بود: تا ده روز دیگه میآی پیشم. ...» به مناسبت سیزده آبان، در دو بخش خاطراتی از دانشآموز شهید «علی اختری» برای علاقهمندان منتشر میشود. نوید شاهد سمنان توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکند.
کد خبر: ۵۲۰۱۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۳
نوید شاهد - «دکترها میگن امیدی نیست. از خدا خواستم این بار خوب بشه تا به آرزوش برسه. مکثی کرد و پرسید: آرزو؟ منظورتون چیه؟ ...» به مناسبت سیزده آبان، در دو بخش خاطراتی از دانشآموز شهید «غلامرضا ابراهیمطوسی» برای علاقهمندان منتشر میشود. نوید شاهد سمنان توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب میکند.
کد خبر: ۵۱۹۷۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۰
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (50)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «يک شب قبل از حمله را به سختی هر چه تمامتر گذرانديم. قرار بود ماه طلوع کند ولی بعثی ها بدبخت با روئی زنگارگون طلوع کردند ولی...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۰
خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (49)
شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «ما هم با او آمديم و در کنار جاده دهکده پياده شديم و سعيد هم با آنان رفت شوش، دعای کميل بود. آهنگران هم آمده بود و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۱۹۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۰