کرامت شهدا؛
پنجشنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۰۸
مادر شهید کاظم نجفی رستگار روایت می‌کند: پسرم را در خواب دیدم، به من گفت: از من چه می‌خواهی؟ گفتم قرآن نمیتوانم بخوانم. نماز صبحم را که خواندم قرآن را برداشتم و شروع به خواندن کردم. ادامه این ماجرا را در نوید شاهد می‌خوانید.

کرامت شهدا

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران، شهید «کاظم نجفی رستگار»، یادگار «علی‌اصغر» و «حاجیه» سوم فروردین ماه سال 1339 در شهرستان ری چشم به جهان گشود. تا دوم متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند. پاسدار بود. سال 1360 ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. سپس به عنوان پاسدار در جبهه حضور داشت. این شهید گرانقدر بیست و پنجم اسفند 1363 با سمت فرمانده لشکر سیدالشهدا در جزیره مجنون عراق بر اثر بمباران هوایی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.

روایتی خواندنی از مادر فرمانده شهید کاظم نجفی رستگار را در ادامه مرور می‌کنیم:

مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند.  پسرش به او می‌گوید:  «توی بهشت جای خیلی خوبیه. چه می‌خواهی برات بفرستم؟» مادر می‌گوید: «چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم همه قرآن می‌خوانند و من نمی‌توانم، قرآن بخوانم. خجالت می‌کشم. می‌دانم من سواد ندارم، به من می‌گویند: همان سوره توحید را بخوان .»

پسرش می‌گوید: «نماز صبحت را که خواندی قرآن رو بردار و بخوان!». بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌ڪند به خواندن. خبر می‌پیچد. پسر دیگرش این ‌را به عنوان ڪرامت شهید محضر  آیت الله نوری همدانی مطرح می‌ڪند و از ایشان می‌خواهد، مادرش را امتحان ڪنند. قرار گذاشته می‌شود. حضرت آیت‌الله نزد مادر شهید می‌رود.

قرآنی را به او می‌دهد ڪه بخواند. به راحتی همه جای را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه. می‌فرمایند: «قرآن خودت رو بردار و بخوان!».

مادر شهید شروع می‌ڪند به خواندن؛ آن هم بدون غلط. آیت الله نوری گریه می‌ڪنند و چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌گوید: جاهایی که نمی‌توانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم ڪه امتحانش ڪنیم.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده