غلامرضا رحیمی : من مسلمانم و پیرو قرآن

« بسم الله الرحمن الرحیم »

والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین امنو و عملو الصالحات و تواصبلحق و تو اصوا بالصبر.

وصیت نامه شهید غلامرضا رحیمی

دورود بر امام امت و امت شهید پرور همیشه در صحنه و درود بر روان پاک شهدای گلگون کفن اسلام مردمی بودیم خود را به نحوی تربیت کرده که باید اگر توی سرمان می زدنند چیزی نگویم و در عوض باید بگویم انسان باید صبر داشته باشد به ما آموخته بودند که قرآنمان را فقط بر سر سفره عقد و عروسی ببریم و یا ختم انعامی بگیریم و بدون هیچ محتوای سوره ای از قران را بخوانیم و دیگر هیچ یعنی قرآنها را باید به بالای طاقچه ها رفته و گرد بخورندو به مردانمان آموخته بودند که اگر می خواهی دارای شخصیتی باشی می باید الگویت غرب و آمریکا باشد در رفتارت در نشستن ، بلند شدنت ، لباس پوشیدنت و یا حتی به توالت رفتنت همه و همه را باید از غرب و فرهنگ غرب تقلید کنی فرهنگ تو دیگر قدیمی شده بدرد نمی خورد باید فرهنگ نوین و جدید غربی و یا شرقی را الگو قرار دهی و نمی بایستی حرفی بزنیم.

به زنانمان آموخته بودند که اگر می خواهی دارای شخصیتی باشی می باید از پوشش خود بیرون آئی و لخت و عریان در برابر چشمان گرگان اجتماع حاضر شوی . باید خود را آرایش دهی و یا فرم موی خود را و یا لبان خود را، از فلان خواننده ایرانی تقلید کنی می باید اندام خود را برای فروش کالاهای تجارتی استفاده کنی و هزاران مفسده.

دیگر که حرمت قلم اجازه نوشتن را نمی دهد و نام این را هم گذارده بودند . آزادی زن، در حقیقت آزادی زن از عفت و حیاء و شرف خود یعنی تقلید از زنان غربی و اروپایی و... و این شخصیت زن مسلمان ایرانی بود.

به جوانان ما آموخته بودند که اگر می خواهی دارای شخصیت باشی با لاابالیگری و به دنبال ناموس دیگران رفتن و سیگار و حشیش و تریاک و مشروب خوردن و مشتی گری درآوردن و به فاحشه خانه رفتن و هزاران مفسده دیگر شخصیت را بیابی.

کشاورزان ما را با برنامه های طراحی شده از سوی آمریکا به سوی شهرها روانه ساختند و ما مجبور شدیم محصولات کشاورزی را که روزی صادر می کردیم از آمریکا واقعاً آمریکا وارد کنیم. کشاورزی رفته رفته از بین رفت و یا اگر هم کشاورزی محصولی می کاشت کفاف خرج زندگی خودش را نمی داد.

کارگران ما را از آنها نهایت استفاده را می کردند و در قبال آن مزدی ناچیز و یا نان بخور و نمیری به آنها می دادند و در عوض حاصل دسترنج آنها می رفت توی جیب یک مشت سرمایه دار وابسته به آمریکا نمی گذاردند که کارگران مسلمان از وسایل فنی دستگاهها سر در آورند می گفتند شما نمی توانید باید متخصص خارجی و آمریکایی آن را درست  کند تو نمی فهمی تو نباید این کارت به این کارها باشد.

ارتش ما را آموزش و پرورش ما را و.... همه جا را به سوی تمدن بزرگ سوق داده بودند، دانشگاه ما مرکز فساد شده بود و خیلی مسائل دیگر که امت حزب ا... خود واقف در این مسائل هست. اگر روحانی فریاد بر می آورد که دارند اسلام را از بین می برند، اسلام را وارونه جلوه می دهند معنای مقدس واژه های اسلامی این نیست که اینها می گویند سازمان به اصلاح امنیت او را می گرفتند و به سیاه چالها و شکنجه گاههای ساواک روانه می ساختند چنانکه امام امت را از زندان و سپس تبعید کردند.

اسلام را مسخره نموده بودند و واژه های مقدس اسلامی را وارونه جلوه داده بودند . اسلام جدای از سیاست را یادمان داده بودند می گفتند سرتان را بیندازید پائین و کاری به کس دیگر نداشته باشید روضه تان را بخوانید، گریه تان را بکنید، سینه هایتان را بزنید، به مسجد بروید و نماز بخوانید اما کاری به سیاست نداشته باشید نگوئید که چرا امام حسین (ع) با یزید جنگید و اصلاً فلسفه جنگ امام حسین(ع) و یزید، عاشورا و کربلا چیست و هزاران مسئله دیگر . .

اما امام امت، این پیر جماران، این حسین زمان و علی دوران، این مردی که از تبار هابیایان با الهام از تعالیم الهی و سنت و سیره پیامبر و ائمه معصوم (ع) بپا خواست فریاد برآورد، مبارزه کرد و حسین وار و علی گونه به پیش آمد و بالطف الله خورشید طلوع کرد ابر سیاه به کنار رفت، خاکستر از روی آتش کنار زده شد و سرانجام طلوع فجر....

آری امام آمد و اسلام را دوباره احیا کرد، امام آمد و تارهای تنیده به وسیله ایادی شرق و غرب بر فکرهایمان را از هم گسست شخصیت و ارزش والای انسان را به او باز گرداندف الگوی زن مسلمان را زینب قرار داد، کارگر و کشاورز را با ایمانن به الله دلگرم به کارشان نمود و به حمایت از آنان پرداخت جوانان را آگاه و عاشق شهادت نمود و خواهران را درس عفت و پاک دامنی آموخت و سلاح حجاب را به آنان سپرد تا در برابر چشم گرگان اجتماع مصون بمانند.

 و بالاخره امام آمد با کمک به روحانیون آگاه و مبارز ،  با استفاده از قرآن و تعالیم پیامبر و ائمه معصوم(ع) و با تکیه بر تنها تکیه گاه یعنی الله جامعه را به سوی مدینه فاضله رهنمون ساخت، جامعه از دروازه جهنمی به اصطلاح تمدن بزرگ به سوی مدینه فاظله رهنمون شد و چنانچه امام امت خود را در اوایل انقلاب گفتند می بینیم که جامعه الهی شده است، اما امپریالیسم غرب و شرق سوسیالیست که دریافتند منافعشان در خطر افتاده به فکر افتادند دست به توطئه های گوناگون علیه این انقلاب نوپا به وسیله ایادی داخلی و خارجی زدندکه به لطف خدا مکروا و مکرا... وا... خیر الماکرین ویدا... فوق ایدیهم، و یکی از توطئه هایشان جنگ عراق بر علیه ایران که انشاء الله بزودی زود این توطئه هم در هم خواهد شکست و صدام و حزب بعث را گورستان تاریخ روانه خواهیم ساخت.

و اما در حالی که این وصیت نامه را می نویسم که باری سنگین از گناهان و معصیت ها بر دوشم است و شرمنده از تمامی شهدا و جانبازان انقلاب چرا که اینان جان خود را در کف دست گذارده اند و مردانه به پیش رفتند. و دشمن را خوار و ذلیل نمودند و برای پایدار ماندن اسلام و ایران اسلامی جان خود را نثار کردند و یا عضوی از اعضای بدن خود را اعطا نمودند و اما من .... خدایا فقط از تو می خواهم که گناهان مرا ببخشی . به شهدای گلگون کفن و دست و پای قطع شده از جانبازان و سر از تن جدا شده شهدا و اشک یتیمان و آه و ناله مادران قسم مرا ببخش و بیامرز، من به خود ظلم کردم به نفسم ظلم کردم اما خدا تو با لطف و کرامت و رحیمیتت مرا ببخش و شهادت این سعادت بزرگ را نصیب بگردان انشاءالله.

انسان همواره در زیانکاری و خسران است مگر آنکه روی از هر چیز غیر از خداست برگرداند و پرستش بت شرق و بت غرب را ننمائید و اطاعت از هوای نفس خویش نکند. انسان همواره در خسران و زیان کاری است مگر آنکه خطی غیر از خط امام که همانا خط اسلام راستین و محمدی است و تجلی بخش این خط همانا حزب جمهوری اسلامی است انتخاب نکند.

خدای را سپاس می گذارم که ما را به وسیله نائب بر حق امام زمان (عج) یعنی امام امت خمینی بت شکن بیدار نمود. ما را به خود آورد که ای انسان تو برتر از آنی که دل به مادیات ببندی و همچون حیوانات به خورد و خواب و ارضاء شهوت بپردازی و پیرو هوای نفس خود باشی، خلیفه و جانشین خدا بر روی زمین هستی. تو سجده شده ملائک هستی تو مسئولیتی را که کوه ها و دریاها و زمین نتوانستند پذیرا کرده اند به خویشتن خویش بازگرد به خود آی مظاهر شرک و عناد فساد و فحشا را از بین ببر. بپاخیز و قلب سیاهت را که سیاه کرده اند صیقل ده و همچون آینه گردان آنگاه حقایق را درخواهی یافت از جا برکن و به جهانیان اعلام کن به شرق و غرب اعلام کن و من مسلمانم و پیرو قرآنم من می خواهم خودم باشم نمی خواهم زیر سلطه شماها باشم . می خواهم خود کفا از هر لحاظ نظامی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی باشم. اعلام کن که دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست اسلام خود پویا است و غنی است و احتیاج به این نیست که با مکتبهای دیگر التقاط شود. دین ما اغیون جامعه و توده ای نیست ببینید که چگونه اسلام یک ملت را منقلب می کند و یکه و تنها با تکیه به الله و ولایت فقیه جلوی ابر قدرتهای شرق و غرب ایستاده است خدا را سپاس می گذارم و شکر می کنم که شهادت این سعادت بزرگ را نصیبم نمود شهید همچون شمعی است که می سوزد و با سوختن خود جامعه را روشنایی و گرما می بخشد. شهید با نثار خون خود اعلام می کند که ای فریب خوردگان شرق و غرب ما تا آخرین قطره خون خود می جنگیم میمیریم سازش نمی پذیریم و با خون خود بر زمین گرم کربلای ایران این کلمات را منقش می سازیم که استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.

در پایان از تمامی کسانی که این وصیت نامه را تا بدین جا خوانده اند عذر می خواهم که مطالب طول و تفضیل دارد. از پدر و مادرم که زحمات زیادی برایم کشیدند و متاسفانه نتوانستم ذره ای از این زحمات را جبران کنم و در اول زندگی برایشان رنج و زحمت و ناراحتی به وجود آوردمو از خواهران و برادران دوستان و آشنایان حلالیت می نمایم و امید آن دارم که اگر از من بنده کوچک و ذلیل و خوار و گناهکار درگاه خداوند ناراحتی دیده باشند و یا دینی نسبت به آنها داشته ام و فراموش کردم که ادا کنم به بزرگی خودشان ببخشند و حلال کنند.

از شما امت حزب ا... همیشه در صحنه انتظار دارم که مبادا پیام شهدا را فراموش کنید . رسالت شما بسیار سنگین است نکند خدای ناکرده در روز قیامت در برابر شهدا سرافکنده و شرمسار باشیم. نماز جمعه را ترک نکنید، مساجد را پر کنید. همچنان به حمایت خود از جبهه و رزمندگان ادامه دهید امر به معروف و نهی از منکر را در کارهایتان قرار دهید. خدای ناکرده خود را از روحانیت در خط امام و امام امت جدا نکنید و همیشه گوش به فرمان امام امت و روحانیون در خط امام باشید هوشیار و آگاه باشید و مگذارید که ایادی شرق و غرب و ضد انقلاب چه منافق و چه توده ای که شکست خورده اند و چه فدائی اکثریت و تمامی گروهکهای محارب به انقلاب ضربه بزنند و به انقلاب خدشه ای وارد کنند.

در پایان از تمامی کسانی که مرا می شناسند تقاضا دارم که هر چند باعث زحمت می شود اما برای این که روح مرا شاد نمائید و مرا در پیش شهدای اسلام روسفید نمائید 3 روز نماز قضا برایم بجا آورید شاید لطف خدا شامل حالم گردد. انشاء ا...

خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

مرا در شهرکرد به خاک بسپارید.                         غلامرضا رحیمی 26/4/62