سیاح عاشقی دلسوخته بود
نگاهی کوتاه و گذرا به زندگی پر بار شهید اسدالله سیاح قهفرخی
نوید شاهد چهارمحال و بختیاری ؛ شهید اسدالله سیاح اول دیماه سال 1341 در شهر فرخشهـر از توابع شهرستان شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری دیده به جهان گشود . پدرش حسینعلی کارگر بود و مادرش خانه دار . او در خانواده ای کارگری و مستضعف که طعم تلخ فقر را چشیده اما مومن به اسلام و متوکل به خدا و در دامان مادری سیده و علاقمند به خاندان عصمت و طهارت تربیت شد که عامل به آن بودند .
از اوان کودکی فقر را و ظلم سیاه مستکبرین نسبت به مستضعفین را با تمام وجود لمس کرد و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش مدارس فرخشهر وتحصیلات متوسطه را در هنرستان کشاورزی شهرکرد با موفقیت به پایان رسانید . سالهای اخر تحصیلات هنرستانی او مصادف بود با دوران پر حماسه انقلاب اسلامی و اسدا... به عنوان یکی از هنرآموزان مسلمان و انقلابی هنرستان نقش به سزایی در تحرک و شرکت دادن سایر هنرآموزان هنرستان در انقلاب ایفا نمود که منجر به تعطیل شدن هنرستان شد . فعالیت های انقلابیش در فرخشهر با راه اندازی و شرکت در راهپیمایی ها و پخش اعلامیه منجر به دستگیری و ضرب و شتم فراوان ایشان در شبانگاه یکی از ایام محرم سال 57 توسط پاسگاه ژاندارمری آن زمان گردید .
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و بازگشایی هنرستان با همکاری سایر دوستان همفکر خود اقدام به تشکیل انجمن اسلامی هنرستان نمود و فعالیت های خود را در قالب انجمن اسلامی ارائه داد . پایان تحصیلات متوسطه هنرستانی ایشان مصادف بود با شروع غائله کردستان که بی درنگ پس از صدور فرمان امام با اولین گروه اعزامی از استان چهارمحال و بختیاری عزم سفر به کردستان به منظور سرکوبی ضد انقلاب را نمود که به علت کثرت نیروهای داوطلب از تهران بازگردانده شدند . با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران جزو اولین گروه های از استان بود که با گذراندن یک دوره کوتاه مدت آموزش نظامی عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و فعالیت در جبهه شوش را آغاز کرد . پس از چند ماه فعالیت در جبهه به علت رشادت و لیاقتی که از خود نشان داد در واحد اطلاعات و عملیات جبهه شوش به کار گرفته شد . در تکی که با طراحی شهید ترکی علیه نیروهای دشمن در جبهه شوش انجام شد شرکت داشت و در مدت یکسال و نیم فعالیت در اطلاعات و عملیات بارها بانفوذ به قلب مواضع دشمن موفق به جمع آوری اطلاعات دقیق و تهیه نقشه های فراوان از منطقه عملیاتی شد که در طراحی عملیات بزرگ فتح المبین کاربرد بسیاری داشتند . با توجه به سابقه طولانی از منطقه عملیاتی شوش و شناخت دقیق از منطقه در عملیات فتح المبین به عنوان راهنما شرکت داشت و از ناحیه پا در این عملیات مجروح شد که باعث شد تا مدتی نتواند به جبهه بازگردد و فعالیت خود را مدتی در سپاه استان و مدتی به عنوان محافظ شهید بزرگوار حجت الاسلام عیسی توسلی امام جمعه فرخشهر ادامه داد . در سال 1360 در کنکور تربیت معلم شرکت نمود و مدت دوسال تحصیلات خود را در رشته پرورشی در دانشسرای تربیت معلم تهران ادامه داد و به عنوان مربی پرورشی در آموزش و پرورش منطقه کیار مشغول به کار شد . مدت یک سال در مدرسه راهنمایی شهید رجایی شلمزار و مدت یک سال و سه ماه در مدرسه راهنمایی شهید باهنر دستگرد امامزاده کمر همت به تربیت آینده سازان انقلاب بست . تابستان سال 64 را در جبهه به سر برد و در آذر ماه سال 65 به همراه کاروان بزرگ سپاهیان محمد (ص) عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید و با عنوان فرمانده دسته در عملیات بزرگ و پیروزمند کربلای پنج شرکت نمود و پس از رشادتهایی که از خود نشان داد ، سرانجام بیست و سوم دی ماه 1365 در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره شربت گوارای شهادت را نوشید و به لقاء الله پیوست . پیکر این مجاهد راه خدا روز جمعه سوم بهمن ماه 1365 با حضور گسترده اقشار مردم شهید پرور فرخشهر و جمعی از مقامات و شخصیت های روحانی و سیاسی استان و دوستان و همرزمان و همکاران فرهنگی که از سراسر استان در حالی که در سوگش می گریستند ، با شکوهی خاص تشییع و در گلزار شهدای فرخشهر در کنار سایر همرزمانش به خاک سپرده شد.
از ویژگی های بارز این شهید بزرگوار دادا بودن روحی ناآرام، اخلاص فراوان ایمانی و استوار ، عشقی عمیق به خادمان عصمت و طهارت و خصوصاً امام حسین (ع) علاقه پیوندی در هر زمینه و شهامت و صراحت و شجاعت کم نظیر و دارا بودن شم هنری و تبلیغی و تربیتی بود.
از این شهید عزیز دو فرزند دختر به یادگار مانده است.
خداوند غریق بهار رحمتش نموده و با شهدای کربلای حسین (ع) محشور نماید و زندگی و شهادتش را عبرتی برای فرزندان قرار دهد.
یادش گرامی و راهش پررهرو باد.
