19 دی ماه، سالروز قیام خونین مردم قم
شهر قم از دیدگاه مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری، درباره جایگاه شهر قم در پیروزی انقلاب اسلامی می فرماید: «برای ساختن یک بنا، اول باید پایه های محکم آن را کار گذاشت. هرچه بنا بزرگ تر و سنگین تر و ماندگار تر باشد، پایه های آن محکم تر و قوی تر و شکست ناپذیرتر خواهد بود. اگر ما مبارزه ملت ایران را ـ که به طور عمومی و تعیین کننده، از سال 56 آغاز شد، به یک بنای رفیع و مستحکم تشبیه کنیم، پایه های قوی و شکست ناپذیر و ماندگار این بنای مستحکم، در قم نشانده و کار گذاشته شد. قم، یک ذخیره الهی برای اسلام بود».
قیامی دیگر
در روز هفدهم دی سال 1356، مقاله ای با عنوان «ارتجاع سرخ و سیاه» با امضای احمد رشیدی مطلق، در روزنامه اطلاعات درج شد. در این مقاله که در سالروز کشف حجاب به چاپ رسید، به حضرت امام خمینی ره) اهانت شده بود. با اینکه برای نخستین بار نبود که عوامل نظام به حضرت امام ره) اهانت می کردند و این بار حتی اهانت به طور صریح صورت نگرفته بود، ولی جرقه ای در شهر مقدس قم زده شد که به قیامی خونین و تاریخ ساز مبدل گردید. این مقاله احساسات و عواطف مردم را نسبت به رهبر و مقتدایشان که در تبعید به سر می برد، برانگیخت و خشم و انزجار عمومی از نظام را به همراه داشت.
دلیل دیگر برپایی قیام
از عواملی که در شکل گیری قیام نوزده دی و تسریع شکل گیری انقلاب نقش مهمی داشت، شهادت فرزند گران قدر امام بود. شهادت سید مصطفی خمینی ره)، موجی از انزجار و نفرت را نسبت به نظام در میان مردم برانگیخت؛ چرا که آن را اقدامی از سوی رژیم و به دستور شاه می دانستند. ازاین رو، مجالس گرامیداشت حاج آقا مصطفی به صحنه های مبارزه علیه حکومت و حمایت از امام تبدیل شد. در همین محافل بود که مردم به پاس مجاهدت ها و رنج هایی که رهبرشان متحمل شده بود، به او لقب «امام» دادند. پیام ها و سخنان امام ره) در آن روزها، شعله های انقلاب را فروزان تر و مردم را بیدارتر کرد. رژیم که از روی آوردن همه جانبه مردم به رهبرشان خشمگین شده بود، در اقدامی عجولانه، با چاپ مقاله ای توهین آمیز شخصیت حضرت امام ره) را زیر سؤال برد. این اقدام، تاوان سنگینی برای رژیم به همراه داشت و به قیام بزرگی علیه حکومت جور انجامید.
آغاز حرکت های خودجوش و مردمی
نخستین حرکت اعتراض آمیز در برابر انتشار مقاله موهن در روزنامه اطلاعات، با بیداری روحانیت و مردم قم، فردای انتشار آن؛ یعنی روز هجدهم دی شکل گرفت. در این روز دروس حوزه تعطیل شد و مراجع نیز درس خود را تعطیل کردند. پس از آن بازاریان قم نیز به حوزه پیوستند و مردم به همراه علما و روحانیون به خانه مراجع رفتند و آمادگی خود را برای اقدام علیه این حرمت شکنی اعلام کردند. مراجع نیز با سخنان خود، ضمن آرام ساختن مردم و روحانیت و تسلی دادن به آنها، افزون بر محکوم ساختن حکومت در این اقدام توهین آمیز، بر ادامه مبارزه و اعتراض ها تأکید کردند.
تأثیر کلام مراجع تقلید
مردم و علما، صبح روز هجدهم دی به سوی خانه آیت الله گلپایگانی حرکت کردند. به سرعت محوطه درونی و بیرونی خانه ایشان از جمعیت پر و آیت الله گلپایگانی با چهره ای غمگین و افسرده وارد شد. وقتی ایشان آیه استرجاع إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیهِ رَاجِعونَ) را خواند، بغض مردم ترکید و صدای گریه از هر سو بلند شد. آیت الله گلپایگانی ادامه داد: «ما هم از وارد شدن این ضایعه بزرگ بر جامعه روحانیت و بر فقه و اجتهاد خبردار شدیم. اینها اشتباه می کنند؛ اینها فکر نکنند ما دیگر سکوت کرده ایم و چیزی نخواهیم گفت و دست برمی داریم. اینها باید بدانند که اگر سرنیزه را حتی به زیر گلوی ما بگذارند ما حرفمان را می زنیم».
عاشورایی دیگر
غروب روز نوزدهم دی، شفق، سرخ و گلگون بود و فضای شهر پر از غم و غربت شده بود. همه جا پر از مأموران شهربانی بود و تظاهرکنندگان پراکنده شده بودند. تنها چیزی که در منطقه درگیری به چشم می خورد، عبا، عمامه و کفش هایی بود که از روحانیان و مردم به جا مانده و آغشته به خون بود. مردم به خیابان های اطراف ریخته بودند و این اشعار را سر می دادند: «از جان خود گذشتیم، با خون خود نوشتیم، یا مرگ یا خمینی.» این اشعار زیبا در پایان آن روز غم انگیز، عشق بی کران مردم را به رهبر محبوب خویش نشان می داد.
شرح واقعه
در اواسط دی سال 1356، پیک دربار، نامه ای مُهرشده را برای داریوش همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی فرستاد و وی نامه را برای انتشار به روزنامه اطلاعات فرستاد. مسعودی، صاحب امتیاز روزنامه، مفاد مقاله را برای آینده روزنامه، خطرناک تشخیص داد و نگران واکنش علما و روحانیان شد، ولی در تماس هایی که با وزیر اطلاعات و جهانگردی و نخست وزیر وقت آموزگار) گرفت، دریافت که برخی مفاد تند و تحریک آمیز آن به خواست شخص شاه در مقاله آمده است.
در این مقاله که نویسنده آن، احمد رشیدی مطلق بیان شده بود، به طور صریح، بی حجابی، فضیلت و حجاب، کهنه پرستی و ارتجاع معرفی و به ساحت مقدس امام خمینی ره) اهانت و قیام 15 خرداد 1342، توطئه استعمار سرخ و سیاه معرفی شده بود. با پخش روزنامه اطلاعات و رسیدن آن به شهر قم، نخستین واکنش ها شروع شد. مدرسین حوزه علمیه قم در بیت آیت الله حسین نوری گرد آمدند تا اقدامی هماهنگ داشته باشند و پس از بررسی تصمیم گرفته شد تا هجدهم دی، درس های حوزه تعطیل شود.
صبح هجدهم دی، طلاب با تشکیل اجتماع بزرگی، تظاهرات و راه پیمایی خود را آرام به سوی منازل مراجع آغاز کردند و با تجمع در مقابل منازل ایشان، با دادن شعارهایی به حمایت از امام خمینی ره) پرداختند. نیروهای امنیتی، با یورش به صف تظاهرکنندگان، اقدام به متفرق کردن و ممانعت از راه پیمایی کردند. عده ای از طلاب در برابر بیت آیت الله العظمی گلپایگانی تجمع کردند و ایشان برای آنان سخنرانی کرد که مفاد روزنامه، توهین به ما بوده و اگر سکوت کنیم، نشانه موافقت ما با آنان خواهد بود.
سپس راه پیمایان به سمت آیات عظام رفتند و به سخنرانی آنان گوش کردند. بازاریان قم با دیدن اجتماع حوزه علمیه، تصمیم به تعطیلی مغازه های خود در روز 19 دی گرفتند.
روز نوزدهم دی، ساواک و شهربانی به کمک نیروهای کمکی که از تهران وارد قم شده بودند، در سطح شهر، به ویژه در حوالی مدارس علمیه و مرقد حضرت معصومه س) متمرکز شدند. قشرهای مختلف مردم و طلاب، در میدان آستانه تجمع کردند و دوباره راه پیمایی به سوی منازل بزرگان حوزه آ غاز شد. نخست، به بیت آیت الله میرزا هاشم آملی رفتند. آیت الله آملی، در سخنانی به بیان عظمت و شخصیت والای امام خمینی ره) پرداخت و هیئت حاکمه و رژیم پهلوی را مورد نفرت روحانیت و ملت برشمرد. نیروهای رژیم، با آرایش ضد شورش و نفربرهای نظامی در خیابان ها آماده شده بودند.
هنگام عصر، مردم و طلاب، اجتماع کردند و به طرف خانه آیت الله نوری حرکت کردند. سپس درحالی که جمعیت می خواستند از طریق خیابان ساحلی به خانه آیات سلطانی طباطبایی و مشکینی بروند، یکی از مأموران، شیشه بانک صادرات را شکست و به همین بهانه، اسلحه ها به طرف مردم، نشانه گیری و تیراندازی شروع شد. با بر زمین افتادن تعدادی از مردم، جمعیت در کوچه های اطراف پناه گرفتند و با هر آنچه به دست می آوردند، مقابل مأموران مسلح رژیم ایستادند. جنگ و گریز تا ساعاتی از شب ادامه یافت. در این روز، دست کم شش نفر شهید و ده ها تن زخمی شدند. پس از این حادثه، طلاب و علمای قم با انتشار اعلامیه ای این سؤال را مطرح کردند که آیا فضای باز سیاسی به این معناست که اگر کسانی به مطالب غیرواقعی روزنامه اعتراض کنند، باید با گلوله پاسخ بگیرند؟
با قیام قم، آهنگ حرکت انقلاب با محتوای کاملاً اسلامی، شتاب فزاینده و گسترده تری به خود گرفت و رهبری امام ره) به عنوان نقش اصلی مبارزه با رژیم شاه ظاهر شد.1
1. حمید روحانی، نهضت امام خمینی ره)؛ سایت تبیان قم، www.tebyan.com
نقش عاشورا در قیام 19 دی
علما افزون بر آنکه مبارزات سختی را علیه استبداد دوران و نیز برنامه های ضد مذهبی آنها ترتیب دادند، کوشیدند با وجود فشارهای سیاسی، مراسم مذهبی را احیاء کنند. یکی از مهم ترین آنها، عاشوراست که در موارد مختلف، عامل گسترش جهان بینی اسلامی در میان مردم بوده است. حضور روحانیان در ایام محرم و صفر در شهرها و روستاها که همواره در این مراسم بر مسائل سیاسی ـ اجتماعی ایران تأکید می شد و مردم را به انقلاب و وقایع روز آگاه می کرد، احساسات و عواطف مذهبی مردم را درباره مسائل موجود تحریک می کرد. با این کار، عملاً جهان بینی انقلاب، اسلام و عقاید شیعی شد.
روحیه ایثار و شهادت طلبی که در فرهنگ عاشورا موج می زند، یکی از عوامل مؤثر در این زمینه بود. شهادت، نقش بسیار حساسی در تاریخ اسلام و تاریخ امت اسلامی داشته است. انقلاب اسلامی و روند شکل گیری آن، ترجمان، تفسیر و تبیین بسیاری از آیات و روایات بود. از جمله آیات مورد نظر، آیاتی درباره شهادت بود. این آیات به گونه ای ملموس و قابل دست رسی، به جامعه عرضه شد. مسئله مرگ و کشته شدن که امری دردناک و همراه با ترس و وحشت به شمار می رفت، در ایام انقلاب و تحلیل و تفسیری که از مرگ در راه خدا شد، بسیار خوشایند شمرده و از آن استقبال می شد. مرگ در راه خدا و پیروزی یا شکست به «اِحدَی الحُسنَیین» تفسیر شد. بدیهی است که چنین رویکردی به مرگ و شهادت، دشمن را خلع سلاح می کرد و موجب گسترش و تقویت روحیه انقلابی در مردم می شد. مهم ترین عامل مؤثر در روحیه شهادت طلبی، اعتقاد به معاد و حیات پس از مرگ بود که موجب می شد مردم، بدون ترس از نابودی، با مرگ به استقبال شهادت روند. از جمله این موارد می توان به نهضت عاشورا اشاره کرد.
نهضت عاشورا در ایجاد روحیه شهادت طلبی در مردم، نقش بسزایی داشته است. از نظر تاریخی، نماد شهادت طلبی را در زندگی و شهادت مظلومانه امام حسین ع)، پیشوای سوم شیعیان می توان یافت. قیام امام حسین ع)، واکنش مشابه و خوبی در مقابله علیه رژیم بود. رهبر انقلاب، شهیدان انقلاب اسلامی را به مثابه شهیدان صفین و کربلا می شمرد و این تعلیم زنده شیعی او، یادآور شهیدان صدر اسلام و الگوگیری از آنها بود. تحلیل محتوایی پیام های امام به عنوان رهبر نهضت درباره شهید، شهادت طلبی و شهدای انقلاب اسلامی، خود محرک و انگیزه تداوم انقلاب بود. امام خمینی ره)، پس از شهادت طلاب مدرسه فیضیه و مدرسه طالبیه تبریز، معتقد بود بایستی راه را ادامه داد؛ چرا که معتقد به «احدی الحسنیین» بود؛ یا پیروزی یا شهادت و به طور صریح اعلام کرد: «ما تکلیف الهی خود را ان شاءالله ادا خواهیم کرد و به احدی الحسنیین نایل خواهیم شد».1
1. امام خمینی ره)، صحیفه نور، ج 1، صص 43 و 69.
منابع :
روحانی، حمید، نهضت امام خمینی ره)، قم، انتشارات اسلامی، 1361.
مدنی، جلال الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1362.
پارسونز، آنتونی، غرور و سقوط، ترجمه: منوچهر راستین، انتشارات هفته، 1363.
کوثر، موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی ره)، 1371.
ساواک و روحانیت، حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی، 1371.
روحانی، حسن، انقلاب اسلامی، ریشه ها و چالش ها، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، 1376.
روزشمار انقلاب اسلامی، 1/7/1356 تا 29/12/1356، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1377.
حسن زاده، رسول، آذرخشی بر تاریکی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381.
هاشم پور یزدان پرست، سید محمد، همگام با مردم در انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385.