«دلم از این دنیا کنده شده؛ سراسر وجودم و تمام سلولهای بدنم را عشق به اسلام و شهادت در راه اسلام فرا گرفته است. فقط تنها چیزی که به فکر آن هستم، اسلام است. اسلام ای مکتب عزیزم، درود بر تو که چنین شور و عشقی در من نهاده ای. این چند کلام را نوشتم تا عشق درون خود را بیان کرده باشم و حال که دیگر مرا نمی بینید این رابطی باشد بین من و شما، زیرا که فکر کردم لیاقت سربازی امام زمان(عج) را دارم و شهید خواهم شد...» آنچه خواندید گزیده وصیت نامه شهید "سیدساعد مرتضوی بنی" است که در پایگاه خبری نوید شاهد چهارمحال و بختیاری منتشر می شود.
وصیت نامه شهیدسیدساعد مرتضوی بنی

به گزارش نويد شاهد چهارمحال و بختياري؛ شهید سیدساعد مرتضوی بنی فرزند نصرالله، بیستم مهر ،1343 در شهر بن به دنیا آمد. سرنوشت، آن بود که در کودکی از داشتن پدری دلسوز، محروم ماند ولی مادر زینب صفتش با مشکلات جنگید و او را مانند شیردلاوری تربیت کرد. تا دوم راهنمایی درس خواند. آهنگر و جوشکار بود. عاشق امام خمینی (ره) بود و در سحرگاهان، صدایش به گوش می رسید که با توسل به اهل بیت(ع) از آنان طلب شفاعت می کرد. سی ام َآذر 1360، در محور دزفول شوش بر اثر اصابت ترکش خمپاره، به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. در ادامه شما را به مطالعه وصیت نامه این شهید گرانقدر دعوت می کنیم.

وصیت نامه شهید سیدساعد مرتضوی بنی

بسم الله الرحمن الرحیم

وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ

 مازنده به آنیم که آرام نگیریم

موجیم که آسودگی ما عدم ماست

 بنام الله پاسدارخون شهیدان و درود فراوان بر مرد حق رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام امت خمینی کبیر.

دیگر این زندگی پر رنج و مشقت را نمی خواهم . دیگر در کنجی نشستن و به آینده خود فکرکردن را نمی خواهم. دیگر به فکر تجملات و مادیات نیستم. از این زندگی فانی سیر شده ام. دیگر نمی خواهم زنده باشم و شاهد و ناظر تجاوزات به اسلام عزیزم که شرف و حیثیتم است، باشم.

دلم از این دنیا کنده شده؛ سراسر وجودم و تمام سلولهای بدنم را عشق به اسلام و شهادت در راه اسلام فرا گرفته است.فقط تنها چیزی که به فکر آن هستم، اسلام است. اسلام ای مکتب عزیزم درود بر تو که چنین شور و عشقی در من نهاده ای.

توصیه به دوستان

ای دوستانم ، ای خانواده عزیزم من یکی از هزاران نوگل هستم که پرپر می شوم ، اما حال که خدای یکتا این حقیر را لایق شهادت دانسته، مبادا بخواهید برای من عجز و ناله کنید ، چرا که من به آرزوی دیرینه خود رسیدم.

توصیه به مادر

درود بر تو ای مادر عزیزم که برای بزرگ شدن من چه زحماتی را متحمل شدی. من نزد خدای مهربان شفاعت شما را خواهم کرد. ای مادرعزیزم خیلی باید ببخشید که پسرخوبی برای شما نبودم و بعضی مواقع از دستورات شما سر پیچی می کردم.

بگذارید خون ما جوان ها بریزد،

بگذارید خون ما جوان ها بریزد، تا دیگران عبرت بگیرند و بهتر بتوانند اسلام را درک کنند. اگر با شهادت من فقط یک نفر به اسلام ایمان آورد و عشق به اسلام در وی مولود شود همین برای من کافیست و من توانسته ام رسالت خود را انجام دهم.

اگرمی خواهید روح من شاد باشد خواهش می کنم برای من گریه نکنید. اگر هزارجان هم داشتم در راه الله و اسلام فدا می کردم. حال که همه بسوی فروغ ابدیت رفتنی هستیم ، پس چرا با افتخار و عاری ازگناه نرویم.

شهید خواهم شد

من چندان سال از عمرم نمی گذرد که احتیاج به نوشتن وصیت نامه داشته باشم ، لذا این چند کلام را نوشتم تا عشق درون خود را بیان کرده باشم و حال که دیگر مرا نمی بینید این رابطی باشد بین من و شما، زیرا که فکر کردم لیاقت سربازی امام زمان(عج) را دارم و شهید خواهم شد.

مادرم شاید آرزوی دیدن شب دامادی مرا داشتی اما باورکن شهادت بالاترین خوشی و دامادی برای من بود.

دیگر چیز تازه ای به نظرم نمی رسد که ضمیمه وصیت نامه کنم. درپایان برای همگی شما دعا می کنم که خداوند صبر جمیل به شما عنایت کند. و امیدوارم که شما از این امتحان خداوند پیروز بدر آیید و آرزوی توفیق در زندگی را برای شما دارم.

 خداحافظ

(والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته)

سید ساعد مرتضوی


 

منابع:

دایرة المعارف فرهنگ اعلام شهدای استان چهارمحال و بختیاری

دایرة المعارف وصیت نامه شهدای استان چهارمحال و بختیاری

پرونده فرهنگی شهدا، اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید استان چهارمحال و بختیاری

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده