"آخرین امدادگر"
به گزارش نويد شاهد چهارمحال و بختياري؛ کتاب "آخرین امدادگر" به قلم پریسا محسن پور، از زاویه دید شهید محمدحسن قاسمی و با الهام گرفتن از چند صفحه یادداشت کوتاه که از ایشان به یادگار مانده، نگاشته شده و در سال 1397 توسط انتشارات صریر به چاپ رسانده است.
بیشک محمدحسن قاسمی با انرژی، نشاط و اخلاقمداری ناب خود، میتواند الگویی متعادل برای فرزندان ایران عزیز باشد. روحیه انقلابی، شهادتطلبی و فرهنگ پاسداری او، نمونه بارز سخنان شهید سید مرتضی آوینی است که در وصف رزمندگان اسلام گفت: ما در رکاب امام حسین مبارزه کردیم! ما بیوفایی کوفیان را جبران نمودیم.
در بخشی از کتاب آخرین امدادگر میخوانیم:
چند هفته از آمدنم به سوریه گذشته است و در این مدت به عنوان کارشناس بیهوشی در اتاق عمل، مشغول خدمت بودهام، اما الان ترجیح میدهم اوقات استراحتم را برای کمک به محمد در اورژانس بگذرانم.
گاهی میروم اورژانس برای کار پرستاری، گاهی هم پشتیبانی و خدمات و خلاصه هر کاری که لازم باشد از کار درمان تا تأسیسات انجام میدهم، هر کاری از دستم بر میآید دریغ نمیکنم، برای سر سامان دادن بیمارستان که حالا مدتی است به خاطر چند عملیات پی در پی شلوغ شده است.
در این میان دارم سعی میکنم به زبان عربی مسلط شوم؛ اینجا خیلی به درد میخورد.
این روزها با احمد خیلی صمیمی شدهایم. او هم مثل من برای بار اول است که اعزام شده. احمد برای راهاندازی اورژانس و تجهیز بیمارستان کمک حالمان است. دوست ایرانی ما در خانات به تیم درمان ملحق شده است. یک پرستار پرجنب و جوش، مداح اهل بیت، از بچههای تفحص شهدای جنگ تحمیلی و پایه کار.
به رسم قدیم و روزهای دوره افسری دانشگاه امام حسین (ع) که غذاهای اضافه را اطراف تهران میبردیم و بین خانوادههای محروم پخش میکردیم، اینجا هم چندین خانواده شناسایی کردهایم و غذاهای اضافه را بین مردم روستاهای اطراف توزیع میکنیم.
اوایل که آمده بودم الحاضر، غذاهای اضافی را میبردم برای مردم جنگزده در محلات فقیرنشین اطراف بیمارستان؛ اما مردم اینجا به خاطر تبلیغات نادرست، از ایرانیها زیاد خوششان نمیآمد و کمک ما را نمیپذیرفتند.
ولی با گذشت زمان، به لطف حضرت زینب (س) با ما آشناتر شدند دیدگاهشان نسبت به ما تغییر کرده و الان کار به جایی رسیده که بیشتر وقتها بچههای کوچک، برای گرفتن غذا، جلوی بیمارستان صف میکشند و بزرگترها کلی دعایمان میکنند.