دیگر ظاهر دل‌فریبت را، رنگى نیست

به گزارش نويد شاهد چهارمحال و بختياري؛ شهید ایرج امیری سامانی دوم مرداد ۱۳۴۷در شهر سامان به دنیا آمد. تا دوم راهنمایی درس خواند. روحانی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و یکم تیر ۱۳۶۶، با سمت مبلغ و مربی عقیدتی در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.

وصیت نامه شهید ایرج امیری سامانی

آغاز می‌کنم با نام پروردگار و با یاد او مطالبى را به عنوان وصیت، خدایا چه بگویم الهى چه بنویسم، زبانم قاصر از آن است که از تو بگویم. معبودا پروردگارا هرچه گشتم تا خیر مطلق بیابم و هرجا که رفتم تا نور صرف را ببینم. از هرکه جویا شدم تا نشانى زکوى صفا و بیت وفا نشنیدم ، ندیدم و نیافتم؛ مگر شهد شهید و شهادت را؛ آرى خوشا آنان که در موتشان نیز زنده اند «السعاده لهم» و واى بر آنان که در زندگانى مرده‌اند «ولهم الشقاوه». اى دنیا بدان که در گوشه‌اى از گوشه‌هایت دیگر ظاهر دل‌فریبت را رنگى نیست. ‌دیگر رنگارنگى خاطرات، دلى را نمى‌فریبد. دیگر عشوه‌ها، ناز و کرشمه‌هایت خاطرخواهى ندارد.

خدایا دشمنان اسلام بسیج شده اند بر علیه کشور امام زمان (عج)، مى‌تازند و خبر از عقیده ما ملت ندارند و نمی‌دانند که امروز امت باطن‌گراى ایران سلاح عشق و معنویت را به دنیاى دَنی می‌نمایانند و شمشیر خلوص ایمان را علیه دنیاپرستان دنائت پیشه، تیز و صیقل می‌کنند.

نمی‌دانند و هرگز هم نمی‌توانند بفهمند که این از برکات وجود قائد ایمان و رائد اخلاص و عاشق عشق است. با همان که سلطنت دنیا را به سطوت عقبى فروخت و شکر و صلاح تمام را به ماء صافى قلوب انام، عجین ساخت تا بنوش گواراى شربت خیر و خدا مست جمال و بست جلال حضرت دوست شویم و باید که قدرتش که فوق ایدیهم بر سر شر شیطان بگوبیم.

اى خدا اى محبوبا این همه عشق به ذاتت و قرب به لقایت را که بر این ملت بدادى؛ همه از فیض فائض، روح عظیم خمینى عزیز است  و بس، پس تو یا «ربا بحق قدست» قسم که این واسطه فیض و رحمت و برکاتت را تا ظهور ولیّت و حجت حقیقت مهدى منتظر ارواحنا فدا سالم و سلامت، موفق و محفوظ دار. آمین یارب العالمین.

شما دوستان عزیزم تلاش نمائید، بدانید که امروز ملت مسلمان و قهرمان ایران از همه قشرى، در هر لباسى که هستند سیف رزم را به کف گرفته اند تا در پیشگاه پروردگار خویش افکنده‌سر نباشند و مقبول درگاه حضرتش افتد، آه چقدر زیباست که در این راستا سلسله جنبان جهاد و استقامت را راهبران زهد و عبودیت یعنى روحانیت عظیم الشان بر عهده بگیرند که گرفته است.

خلاصه اى دوستان روحانیم در صحنه نبرد حق علیه باطل و در عرصه تلاقى سپاهیان اسلام و لشکریان صدام حضور نموده که حضور و جهاد و خون روحانیون و طلاب عزیز و گرانقدر را جلوه اى جلادار است و این جلوه که به هزاران می‌رسد. نوید ظهور همدم محرومان حضرت بقیه الله‌العظم را به امیدى یقین واصل می‌کند.

و اما شما خانواده ام؛ خدمت همگى شما سلام عرض می‌کنم. به خصوص شما پدر بزرگ و مادر بزرگ مهربانم. از اینکه برایم زحمتهاى بسیارى را متحمل شده‌اید تا مرا به اینجا رساندید تشکر نموده و عذر می‌خواهم که نتوانستم جبران زحمت‌هاى شما را بنمایم. امیدوارم از من راضى بوده باشید و مرا عفو نمائید و از خداوند برایم طلب آمرزش ومغفرت نمائید و اما شما اى برادرم به شما توصیه می‌کنم که سعى کنید مسیرصراط مستقیم را طى نموده و راه و رسم انبیاء و اولیاء، ائمه معصومین را انتخاب نمائید و قبل از هر چیز تقواى پروردگار را پیشه خود سازید که سعادت دنیوى و اخروى در این است؛

و شما خواهر مهربانم اگر بگویم حجابت را حفظ نمائى، که می‎دانم در این مهم کوشش دارى و خواهى داشت. در پایان از عموها، دائی‌ها، پسرعموها، خاله‌ها، همه وکلا تمامى فامیل می‌خواهم اگر در طول زندگى مدتی که با هم بوده ایم از من خطایى سر زده است مرا ببخشید و حلال نمایید و از خداوند برایم طلب آمرزش و مغفرت نمائید.

والسلام

خدایا، خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار

ایرج امیرى سامانى

۱۳۶۵/۱۱/۰۳