همزمان با سالروز ورود حضرت امام خمینی (ره) به کشور منتشر شد
چهارشنبه, ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۰
همزمان با دوازدهم بهمن‌ماه، آغاز دهه مبارک فجر و سالروز ورود حضرت امام خمینی (ره) به کشور، روایت چند مبارز انقلابی را از حال و هوای آن روز مرور کرده‌ایم.

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، دوازدهم بهمن‌ماه 1357 یک روز فراموش نشدنی در تاریخ کشور ماست. در این روز ماندگار، حضرت امام خمینی (ره) پس از سال‌ها دوری و تبعید از خاک کشور، به ایرانِ آزاد شده از چنگال طاغوت برگشتند. 

روایت‌هایی از زمستانِ بهاری سال 1357

در دوازدهم بهمن‌ماه خورشید آزادی در آسمان ایران طلوع کرد و 10 روز بعد در بیست‌ودوم همان ماه، روشنای آن قلب آزادی‌خواهان را منور کرد. حالا از آن روز به عنوان طلیعه دهه مبارک فجر یاد می‌شود که سرآغاز رهایی مردم از طاغوت زمان شد. نوید شاهد به همین مناسبت خاطراتی از حال و هوای دوازدهم بهمن‌ماه 1357 به روایت «اسناد ساواک» و همچنین، امیر سرتیپ دوم «محمدرضا فولادی» رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش و آزاده و جانباز امیر سرتیپ «محمدرضا رحیمی» را که از مبارزان انقلابی دوران ستم‌شاهی بودند مرور کرده‌ است.

ورود امام به روایت اسناد ساواک

در جلد 25 از کتاب «انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک» که به کوشش مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، ورود امام به ایران در روز دوازده بهمن این‌گونه گزارش شده است: «روز دوازده بهمن کلیه مغازه‌های بازار تهران، بازار شهرری، بازار تجریش و اکثر مغازه‌های سطح شهر بسته بوده است. از بامداد آن روز به مناسبت ورود آیت‌الله خمینی به ایران، هزاران نفر از طبقات مختلف و اهالی شهرستانها در مسیر حرکت نامبرده از فرودگاه مهرآباد الی بهشت زهرا اجتماعی نمودند، عکس‌هایی از نامبرده در طول مسیر نصب و حدود ساعت نه و پنجاه دقیقه هواپیمایی از فرانسه حامل ایشان و بستگان و اطرافیانش بر زمین نشست.

در فرودگاه آیت‌الله طالقانی در داخل هواپیما به نامبرده خیرمقدم گفت. سپس او با مستقبلین خود روبه‌رو، به اتفاق سوار اتومبیل‌هایی که از قبل به این منظور اختصاص داده شده بود گردیده و پس از طی مسیر از میدان شهیاد (آزادی)، خیابان شاهرضا (انقلاب)، پهلوی (ولیعصر)، پل راه‌آهن، جاده آرامگاه در ساعت سیزده و پانزده دقیقه وارد بهشت زهرا شدند. در مسیر حرکت، جمعیتی در حدود یک میلیون نفر اجتماع کرده بودند. بر خلاف برنامه تنظیمی، سخنرانی در مقابل دانشگاه تهران انجام نگردید. در بهشت زهرا که از شب قبل هزاران نفر اجتماع کرده بودند ایشان طی نطق کوتاهی از روحانیون، دانشجویان، کسبه، جوانان، بازاریان، دانشگاهیان، استادان، قضات، وکلا و طبقات مختلف تشکر کرده و سپس نماز جماعت برگزار گردید. پس از برگزاری نماز، ایشان سخنرانی‌ای که خلاصه‌ای از متن آن به شرح زیر می‌باشد ایراد نمود:

«50 سال سلطنت رضاخان و پسرش غیرقانونی بوده و جایز هم نبود. محمدرضا خود را در اختیار آمریکا قرار داده وکلای مجلس غیرقانونی هستند، چون ملت از آنها اطلاعی ندارد دولت هم غیرقانونی است. من خودم دولت تشکیل می‌دهم. تا تشکیل مجلس موسسان نهضت ادامه دارد از ارتش تقاضا دارم به ملت ملحق شود و تحت نظر آمریکائیان نباشد. همانطوری که نیروهای هوابرد و زمینی به ما ملحق شده‌اند و ما هم با آغوش گرم آنها را قبول کردیم.

(ایشان) سپس با صدای بلند اظهار داشت: «ما شاهپور بختیار را محکوم می‌کنیم.» اجتماع‌کنندگان گفتند صحیح است. نامبرده پس از خاتمه سخنرانی با یک فروند هلیکوپتر جهت عیادت از بیماران مجروح شده وقایع اخیر عازم بیمارستان پهلوی شده و در آنجا به علت ازدحام جمعیت موفق به عیادت بیماران نگردیده و سپس با یک دستگاه اتومبیل پژو که شماره آن مشخص نشده به مقصد نامعلومی بیمارستان را ترک نموده است و به طوری که کسب اطلاع شده احتمالاً نامبرده در منزلی که برای سکونتش اختصاص داده شده واقع در خیابان ایران به سر می‌برد.‌‌" (انقلاب ایران به روایت اسناد ساواک: ص: 211 تا 214)

نقش ارتش در دوازدهم بهمن‌ماه 1357

روایت امیر سرتیپ دوم «محمدرضا فولادی» رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش:

«با ورود حضرت امام (ره) به کشور در پایگاه‌های مختلف «بندر عباس»، «همدان»، «دزفول»، «اصفهان» و سایر شهرهایی که نیروی نظامی در آن وجود داشت، ارتش با تظاهرکنندگان و مردم همراه شد و ضربه آخر به رژیم شاهنشاهی وارد شد و همدلی و همراهی مبارزین سبب پیروزی انقلاب اسلامی شد.»

چیدمان ماموران در طول مسیر حرکت از فرودگاه تا بهشت زهرا (س)

روایت آزاده و جانباز امیر سرتیپ «محمدرضا رحیمی»:

«با رفع موانع، ستاد استقبال که از قبل سازماندهی و آماده شده بود، فعال شد و مسئولیت انتظامات و برقراری امنیت از فرودگاه را بر عهده گرفت. وظیفه کنترل نظم و انظباط در طول مسیر و چیدمان مناسب ماموران ثابت و سیار به ویژه در نقاط حساس، حیاتی و خطرخیز، از ابتدا تا انتهای مسیر و مقر امام را به من که نظامی بودم سپردند.

شب قبل از ورود ایشان به اتفاق یکی از دوستان برای بررسی و اطمینان از پیشرفت امور و آمادگی برای ورود ایشان به سالن فرودگاه مهرآباد رفتیم و دیدیم کارها به دلیل عدم همکاری و هماهنگی و بعضا مقاومت‌ها مقداری عقب است. نردبانی را برداشته و برای جابه‌جایی عکس امام (ره) و شاه بالا رفتم و پس از چند لحظه از ارتفاع چهار متری بر زمین افتادم. آن شب و فردا با پای گچ گرفته به لطف الهی ماموریت‌مان را در تمام مسیر انجام دادیم.»

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده