نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب ما و آنها
نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: مش عباد سوئیچ ماشین را کف دستم گذاشت و ابروهایش را درهم کشید.لبخند زدم و سوئیچ را در جیبم گذاشتم. به چشم هایم زل زد. اگه یه خط روی ماشین بیافته، خودت میدونی، دیگه بهت ماشین نمیدم! پشت فرمان نشستم و گفتم: خیالت راحت، جنازه ی ماشین رو به دستت می رسونم!
کد خبر: ۵۰۱۷۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۰۳

نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: پدرم حق داشت، از کاری که انجام داده بودم، پشیمان شدم. با کیومرث و حبیب تماس گرفتم. آنها هم پشیمان شده بودند. دوست داشتند دوباره به هفتگل برگردیم. حبیب گفت: ما مرد روزهای سختیم، هر سختی باشه اون رو به جون میخریم. فکر میکنم اگه برگردیم بهتره.
کد خبر: ۵۰۱۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۳۰

نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: غلامحسین توی فکر فرو رفت و کمی مِنّ ومِنّ کرد: بابا از من و علیرضا قول گرفته مثل تو نظامی نشیم، درس بخونیم تا بریم دانشگاه. من بهش قول دادم، ولی نظامی گری رو دوست دارم. نفس عمیق کشید و دستپاچه از جایش بلند شد.
کد خبر: ۵۰۱۷۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۶

نوید شاهد – مرتضی حلاوت تبار دوست شهید حمید احدی در کتاب " چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: دوّمین روز، توی حرم غلغله بود. مردم به خاطر جشن نیمه‌ی شعبان آمده بودند. امّا خبر وفات «حاج‌ احمد کافی» همه را غافل‌گیر کرد. مراسم تشییع ایشان در حرم بود و ما هم شرکت داشتیم. در آن گیرودار، بعضی‌ها شعار ضد شاه می‌دادند.
کد خبر: ۵۰۱۷۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۰۵

نوید شاهد – مرتضی حلاوت تبار دوست شهید حمید احدی در کتاب " چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: آن قدرها هم که خیال می‌کردیم بزرگ نشده بودیم. امّا با این سفرهای مجردی، احساس می‌کردیم برای خودمان یک پا مرد شده‌ایم. از خوش‌حالی دل توی دل‌مان نبود.
کد خبر: ۵۰۱۷۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۰۲

نوید شاهد – اصغر اسکندری دوست شهید حمید احدی در کتاب " چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: روزی حمید به من گفت؛ اینا چه آهنگیه گوش می‌دی پسر؟ این چیزا قلبت رو تاریک می‌کنه. خودت هیچی! لااقل صداشو کم کن که ما نشنویم. این را گفت و صفحه گرام را برداشت و شکست. اوّلین بار بود حمید را آن‌طور جدی می‌دیدم.
کد خبر: ۵۰۱۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۸

نوید شاهد – اصغر اسکندری دوست شهید حمید احدی در کتاب " چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: کنار تکیه‌ی «حضرت علی اکبر(ع)» ایستاده بودم که دیدم حمید و دوستانش دارند به طرفم می‌آیند. هر کدام یک دفتر توی دست‌شان بود. سلام دادم و خواستم برگردم طرف خانه که حمید از بازویم گرفت. کجا؟ مگه نمی‌آی کلاس؟
کد خبر: ۵۰۱۷۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۵

خاطره‌ای از شهید رمضان فتوحی
«پنجعلی مهری» پسر خاله شهید «رمضان فتوحی»، در کتاب «پرواز سبز» نوشته «رؤیا نظری» خاطره‌ای زیبا از شهید را تعریف کرده است که در بخشی از آن گفته است: «بعضی شب‌ها می‌فهمیدم سنگر را ترک کرده و خبری از او نیست. یک شب دنبالش رفتیم تا ببینیم کجا می‌رود. دیدیم پشت سنگرها در گوشه‌ای گودالی مانند قبر کنده بود و در آن مشغول نماز بود.»
کد خبر: ۵۰۱۶۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۲/۲۶

نوید شاهد - انتشارات کتابستان معرفت ویراست چهارم رمان «عاشق داعشی من»، نوشته هاجر عبدالصمد را منتشر و روانه بازار نشر کرد.
کد خبر: ۵۰۱۶۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۴

نوید شاهد - کتاب «مهران می‌خندد» به زندگینامه و خاطرات شهید مرزبان «مهران اِقرع» می پردازد.
کد خبر: ۵۰۱۶۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۷

نوید شاهد - کتاب "بی‌قرار"، خاطره‌هایی از سردار شهید "حجت‌الله صنعت‌کارآهنگری‌فرد" است که نخستین بار سال ۱۳۸۳ با تیراژ ۲ هزار نسخه به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۰۱۶۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۴

نوید شاهد_ کتاب «آن روز سه‌شنبه بود» روایت حماسه شهید حسن ترک و به قلم بهناز ضرابی زاده به نگارش درآمده است.
کد خبر: ۵۰۱۵۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۳

کتاب شعر «میراث سلیمانی» به همت بسیج هنرمندان و مرکز حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس سپاه قدس گیلان تهیه و توسط انتشارات ۸۰۰۰ قهرمان ستاد کنگره شهدای استان گیلان به چاپ رسید. در ادامه بمناسبت سالروز شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گیلان این کتاب ارزشمند را به صورت صوتی منتشر کرد.
کد خبر: ۵۰۱۵۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۳

نوید شاهد - کتاب «همیشه مربی» ناگفته‌هایی از سیره تربیتی و فرهنگی مربی شهید «محمد عبدی» به زودی روانه بازار نشر می‌شود.
کد خبر: ۵۰۱۵۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۳

باز نشر شد؛
نوید شاهد - بنیاد شهید و امورایثارگران استان البرز برای توسعه و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و همچنین راه اندازی نهضت کتابخوانی در حوزه ایثار و شهادت دومین سری از مسابقات کتابخوانی را برگزار می کند. کتاب برگزیده از کتاب‌های نشر شاهد با نام "داستان مریم" است.
کد خبر: ۵۰۱۴۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۲۱

داستان طنز دفاع مقدس
نوید شاهد - «خاطره انتقام شیرین که منجر به دوستی شد » عنوان یکی از داتسان های کتاب «مارادونا در سنگر دشمن» نوشته «داوود امیریان» است. در این داستان می خوانیم: چهل نفر رزمنده که تازه وارد پادگان شده بودند برای آموزش، به دلیل اینکه فرمانده در زمان خواب آنها را از خواب بیدار می کرد برای شبیخون و اینکه آمادگی ما را بسنجد، آنها هم تصمیم به تلافی گرفتند و در آخر منجر به دوستی شد.
کد خبر: ۵۰۱۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۸

نوید شاهد - کتاب ماربره «لختی از خاطرات من» مجموعه خاطراتی در مورد بمباران هوایی روستای ماربره شهر ایلام می باشد که توسط «اسفندیار جمشیدی» نوشته شده است و نشر سوره‌های عشق آن را در سال 1399 منتشر کرده است.
کد خبر: ۵۰۱۳۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۲۰

نوید شاهد - طی مراسمی از کتاب «به‌جرم‌پاسداری» مجموعه خاطرات آزاده جانباز «حمیدرضا توحیدی» از دوران اسارت، تالیف «معصومه‌رمضانی» در شهرستان پیشوا رونمایی خواهد شد.
کد خبر: ۵۰۱۲۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۹

نوید شاهد - کنگره ملی لشگر فرشتگان تاریخ ساز صبح امروز همزمان با سراسر کشور به صورت وبینار در سالن شهید قاضی استانداری فارس برگزار شد. در این مراسم از کتاب شعر "چارانه های باران" رونمایی و از 10 بانوی جانباز، آزاده و خانواده معظم شهیده انقلاب، ترور و سلامت تقدیر و تجلیل شد.
کد خبر: ۵۰۱۲۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۹

نوید شاهد - کنگره ملی لشگر فرشتگان تاریخ ساز صبح امروز همزمان با سراسر کشور و به صورت وبینار در سالن شهید قاضی استانداری فارس برگزار و از کتاب شعر "چارانه های باران" رونمایی شد.
کد خبر: ۵۰۱۲۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۲/۱۹