وصیت نامه شهید "محمد جعفریان"+ دستخط شهید
امروز در سایه عدل جمهوری اسلامی همه از نعمت امنیت برخوردار هستند و اگر لحظه ای غافل شویم شاید خدا این نعمت بزرگ را از ما بگیرد.
نوید شاهد کرمان، شهید محمد جعفريان دولت‌آباد، در هشتم مرداد 1342، در روستاي الهيه‌نوق از توابع شهرستان رفسنجان به دنيا آمد. به‌ عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست ودوم فروردين1362، در شرهاني شهيد شد. 

 وصیت نامه شهید محمد جعفریان:
سلام بر امام امت خمینی عزیز (روح الفدا) که راهبر نور است و در هم شکننده ظلمت سلام بر ارواح طیبه شهدای اسلام که خون خود به پای درخت مقدس اسلام ریختند و عزت و افتخاری برای اسلام و امت اسلامی و سعادت کامیابی جاوید جاوید را برای خود به ارمغان آوردند.

سلام بر اسیران و جانبازان اسلام که شهیدان زنده اند و سلام بر خانواده ی محترم شهدا که آبرومندان بارگاه خدا هستند به به قول امام عزیز ولی نعمت این امت هستند.خدایا خطا و گناهان بر من  لباس خواری و ذلت پوشانیده و به جنایت بزرگ( هوای نفس) دلمرده ساخته پس تو ای خدابه لطف و کرمت باز این مرده دلم را زنده کن.

قسم بعزتت که من کسی را که گناهانم را ببخشد غیر از تو نمی دانم  من با آه و ناله و کمال خضوع بدرگاهت آمده ام و به خواری و زلت بسویت رو آورده ام پس اگر تو مرا دور کنی به چه کسی رو آورم و اگر مرا رد کنی پس به که پناه ببرم از تو درخواست می کنم ای بخشنده گناهان بزرگ که ببخشی گناهان خطرناکم را و بپوشانی زشتیهای پنهانی مرا و مرا در قیامت از نسیم خوش عفو و عنایت جدا نسازی خدایا گناهان زیاد کردم همچون تکه چوب کوچک در میان دریای آب شناورم پس تو ای منان خشک کن این دریای گناه را ای ارحم راحمین و ای مهربان ترین مهربانانو سلام خدمت شما خانواده محترممادر عزیز و مهربانم خدا را شکر می کنم که ما در زمانی زندگی میکنیم که بار دیگر فریاد حق طلبانه مردی از خاندان پیغمبر ،مسلمانان را به جنگ علیه ظلم و استکبار جهانی دعوت می کند.

خدا را شکر می کنم که در دامان پر مهر شما اسلام را آموختم و در مکتب حسین (ع) چگونه مردن را.

خدا را شکر میکنم که خداوند ما را منت گذاشت که زمینه ساز حکومت عدل مهدی (عج) باشیم.و به شما تبریک می گویم اگر در رگ من است،همان شیر پاکی است که در آغوش تو نوشیده ام.

مادرم اگر خداوند متعال بر من منت نهاده و نعمت هایش را بر من به حد  کمال رسانیده و پیکر پاره پاره حاکی از مرگ با سوز و گدازم را از این کربلاها ی با شور و عشق بسویتان برگردانید مطمئن باشید که به منتها درجه و آرزوهای خویس رسیده ام.

مادرم آن لحظه که خداوند کانون خانواده را به توله فرزندی روشن می کند. از همان لحظه چراغ عمر.....بسوی خاموش می رود و اگر ما از لحظه کودکی تا هنگام مرگ را در نظر مجسم کنیم می بینیم که فقط چند روز بیشتر نبوده و چراغ عمر ما خیلی زود خاموش می شود.حال اگر دنیا را برای رسیدن به آخرت قرار می دهند و مرگشان نیز وسیله ای برای رسیدن به جواد رحمت حق است.همیشه زنده هستند و در محضر خدا روزی می خورند.

پس پدر و مادر عزیزم من جهاد در راه خدا را آگاهانه انتخاب کرده ام تا دین حق را یاری کنم و امروز نجات اسلام بستگی به غیرت و همت مسلمین دارد و یزید زمان بداند که ما مانند اهل کوفه نیستیم که با فرار از جنگ ننگ را استقبال کنیم والدین عزیزم اگر من شهید شوم من به سوی مرگ رفتم و مرگ به طرف من نیامد و همه می دانند که مرگ حتمی است چه خوش است که انسان به سوی مرگ برود(شهادت) نه مرگ به سوی انسان بیاید.

شما پدر و مادر عزیز افتخار کنید که پیش رسول خدا سربلند محشور خواهید شد البته اگر در این آزمایشی که خدا با کشته شدن من بر شما انجام مرده. سربلند بیرون بیایید انشاءالله که می آئید.پو با صبر و نماز از خدا کمک بخواهید که خدا یاور صابران است. 

ان الله مع الصابرین امروز استقامت و پایداری شما چون تفنگ من سینه دشمن را می شکافد ولی بدانید که به قول رسول اکرم (ص) از نشان های صبر سه چیز است.1- کسل نشوید 2- بیتابی نکنید3-از خداوند بزرگ شکایت نکنید.

خواهران و برادران گرامی باید زینب گونه راه شهیدان را ادامه دهید، بهترین هدیه برای من برگزاری مجالس عزاداری امام حسین (ع) و حکایت مظلومی و یتیمی دختر کوچک امام حسین (ع) ،حضرت سکینه است.

نمازها را اول وقت بخوانید و حتی المکان با جماعت که خداوند با جماعت است .برای من گریه نکنید و بی تابی و آه و ناله و شکایت نکنید خدا اجرتان را کم کند بدانید که تنها آرزوی من پیروزی رزمندگان اسلام و طول عمر با عزت امام امت و کسب رضایت پروردگار میباشد بدانید که خداوند به جهاد ما احتیاجی ندارد و ما برای خود جهاد میکنیم (عنکبوت آیه 6) و ای پدر و مادر و خواهران و برادران وقتی گریه میکنید طوری نباشد که دشمن خوشحال شود و طوری باشد قطره اشکی که از چشم شما بیرون می آید مانند فشنگی که از لوله اسلحه من بیرون می آید و قلب دشمن را می شکافد و مغزش را متلاشی می سازد.

از خواهرانم می خواهم که چون زینب در مکتب اسلام تربیت شوند و با حجاب خود مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام زده و حجاب شما از خون من رنگین تر است و اعمالتان دشمن کور کن باشد نه دشمن خوشحال کن.

فرصت را برای آمدن به جبهه غنیمت شمرید که جبهه محل خودسازی است و روح آدم در اینجا تنگی و خنکی جسم را حس میکند و همیشه شوق پرواز دارد. دعا کنید که خداوند پایان کارها را ختم بخیر کند و اللهم عواقب امورنا خیراشما خواهران و برادران عزیز شهید پرور، بدانید امروز روز عمل است. فرصت را از دست ندهید ممکن است شاید فردائی در کار نباشد.حسین زمان مدت هاست که فریاد هل من ناصر ینصرنی را سر داده و بسیج با فریاد کوبنده لبیک یا خمینی میزند تا ظلم و فساد را از ریشه بکند.

شما ای جوانان جبهه ها را خالی نگذارید. نگذارید سنگر شهیدان خالی بماند و جبهه ها را پر کند و خواهران گرامی شما هم با حجاب خود می توانی دین خود را ادا کنید که همانطور که شهیدان می گویند خواهرم حجاب تو رنگین تر از خون من است. اگر لحظه ای غافل شویم شاید خدا این نعمت بزرگ را از ما بگیرد و آن وقت است که مخالفان و ضد انقلابیون که در ایران هستند بیشتر از همه ضرر میکنند چون امروز در سایه عدل جمهوری اسلامی همه از نعمت امنیت برخوردار هستند و از شما امت همیشه در صحنه امید عفو و بخشش دارم.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده