شهدای مردادماه
مردمى هستند مكه فكر مى كنند كسانى كه به جبهه مى روند براى پول مى روند آنها ايمانشان ضعيف است . رزمنده ها با حرف اين چنين افرادى روحيه خود را نبازيد من مى دانم كه گوشه جگرم بشير را از دست داده ام اما اسلام و قرآن مى گويند بپا خيزيد در را ه اسلام بجنگيد.


نام شهید : اردشير

نام پدر : رشيد

تاریخ تولد : 1346

محل تولد : کهگیلویه

تاریخ شهادت : 65/5/2

زیارتگاه : گلزار شهدای دهدشت

 

وصيت‌نامه    

بسم الله الرحمن الرحيم

با درود فراوان بر رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران و درود بر تمامى شهداى صد راسلام و سلام بر امام زمان (عج)

من دوست داشتم مدتى كه در جبهه هستم براى اسلام بسيار كوشا باشم ولى نتوانستم اما تاجائى كه برايم امكان داشت جنگيدم و فكر برگشت نداشتم كه خودم را از جنگ عقب بكشانم تا مى  توانستم از اسلام و از قرآن دفاع كردم تا اين جان ناقابل خودم را به اسلام و مكتبمان هديه كنم چون هيچ چيز بهتر از جانم نداشتم كه به اسلام هديه كنم ، شهادت برادرم به من فهماند كه ما همه براى رفتن هستيم چه بهتر كه در راه قرآن برويم و چه بهتر كه حتى جسد ناقابل خود را هم به اسلام هديه كنم . زنده بودن برايم بسيار سخت است كه جنازه برادرم در خاكها انداخته باشد و من روى زمين باشم ، دوست داشتم قدمى هرچند ناچيز در راه اسلام بردارم اما نتوانستم در اين جنگ بمانم نمى خواستم در رختخواب بميرم دلم ميخواست مانند امام حسين بروم و مانند برادرم در جبهه استوار بمانم اما نتوانستم . پدران ومادران اميدوارم كه با شهادت فرزندانتان پشت جبهه را گرم نگهداريد . پدر و مادر عزيزم‌مى دانم در شهادتم گريه و زارى مى كنيد و لباسهاى سياه مى پوشيد نكند بعد از شهادت دومين فرزندت هم گريه و زارى كنى ، مى دانم شهادت برادرم دلتان را تنگ كرده من به وصيت شهداء توجه كردم و بعد از شهادت برادرم تا ميتوانستم در راه اسلام جنگيدم به فكر برگشتن نبودم ،مى خواستم لحظه اى استراحت كنم اما خون برادرم داشت مى جوشيد نمى توانستم يك قدم از نيروهاى اسلام عقب بمانم من دوست ندارم كه جنازه برادرم بشير در خاكها پودر شده باشد ، پاى ظفر قطع شده باشد ، سرعباس شكافته باشد و سر و صورت من سالم و صورت نازنين برادرم خونين باشد ، مردمى هستند مكه فكر مى كنند كسانى كه به جبهه مى روند براى پول مى روند آنها ايمانشان ضعيف است . رزمنده ها با حرف اين چنين افرادى روحيه خود را نبازيد من مى دانم كه گوشه جگرم بشير را از دست داده ام اما اسلام و قرآن مى گويند بپا خيزيد در را ه اسلام بجنگيد تا رفع فتنه بزرگ آمريكا و شيطان بزرگ صدام و ياران دست و پا گم كرده او كه دارند با گرفتن پول به جبهه ها مى آيند . برادران منطقه رود تلخى و ديگر برادرانى كه در ايران هستيد مى خواهم كه نگذاريد اسلحه على پور و بشير و اسلحه فرزندحقيرتان سرد شود اين سلحه خونين را برداريد و با دشمن اسلام بجنگيد و هركز از دشمن هراس نداشته باشيد از رفقا و دوستان و ازهمكلاسهايم و از آشنايانم  مى خواهم كه اگر از من ناراحتى ديده اند مرا ببخشند . پدر و ماردم مى دانم مدتيكه پيش شما بودم براى شما فرزند مفيدى نبودم ، اما اميدوارم كه در آن دنيا براى شما فرزند خوبى باشم و از مادرم مى خواهم كه شيرش را حلالم كند . پدرجان‌مى دانم دل شما را به درد آورده ام اما ما را ببخشيد چون ما نقص عقل بوديم و نمى توانستيم براى شما مفيد باشيم.

از مادرم و خانواده ام مى خواهم كه روز شهادتم را روز عروسيم حساب كنيد .

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده