شهید محمد شاهین دیگر طاقت نداشتم که دوستانم تنها بجنگند و تصمیم قطی گرفتم که به سربازی بروم و این موضوع را با پدر و مادر و تنها خواهرم در میان گذاشتم .
شهید محمد شاهین در رودسر چشم به جهان گشود. دوران ابتدائی را در دبستان فردوسی با موفقیت خوبی به پایان رساند. علاقه زیادی که در قسمت مکانیکی در رشته های صنعتی داشته با اجازه پدرش در هنرستان صنعتی رودسر ثبت نام نمود. هر سال تحصیلی اش را با معدل بالا قبول شد و حتی در سال آخر بخاطر پیشرفت کارش کتابی بعنوان جایزه از استادش دریافت نمود.

شهید جوانی خوش اخلاق و جذاب بود. در کارهای خانواده بسیار کمک می کرد و دوستان زیادی داشت. همیشه قرآن می خواند و نماز می گذارد و علاقه زیادی به مطالعه کتابها و اشعار و ادبیات داشت. با وجودی که از خدمت سربازی معاف بود اما با اصرار به خدمت سربازی رفت. عاشق الله بود و خود را آماده شهادت نموده بود. دلش میخواست همیشه در جبهه های حق علیه باطل حضور داشته باشد. در شروع انقلاب اسلامی ایران شهید محمد شاهین در شهربانی و ژاندارمری رودسر همکاریهای لازم را می کرد و باتفاق دوستان مشغول نگهبانی بود. در این مدت طرز کار اسلحه های ژ ـ ۳ و کلت و یوزی را بطور کامل آموخت و بخاطر همین فعالیتها مورد تشویق روحانیون رودسر واقع شد و یک جلد قرآن بغلی بعنوان قدردانی از شهید از طرف حاج آقا محفوظی دریافت نمود شهید روز بروز انقلابی تر نسبت به نهضت اسلامی می شد و از تجاوز رژیم لعنتی عراق به میهن اسلامی ایران رنج می برد. شهید می گفت بعضی از دوستانم که در خدمت سربازی بودند و نامه هایی که برایم می دادند وجدانم قبول نمی کرد من در خانه باشم ولی دوستانم شب و روز از خاک وطن عزیز دفاع کنند از طرف دیگر در فکر پدر پیرو مادر پیرم بودم ولی دیگر طاقت نداشتم که دوستانم تنها بجنگند و تصمیم قطی گرفتم که به سربازی بروم و این موضوع را با پدر و مادر و تنها خواهرم در میان گذاشتم .
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده