وصیت نامه شهید «رمضان علی اسفندیاری»؛به همراه دستخط شهید
ای خواهران این را بدانید که شما در سنگر حجاب مسجد و غیره خصوصاً تربیت فرزندان خیلی کوشا باشید که فعالیت‌های شما از خون ما پر ارج و کوبنده‌تر است و مسئولیت شما در برابر این خون شهدا بیشتر است.
شهید اسفندیاری: سنگر حجاب را حفظ کنید
 
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید رمضانعلی اسفندیاری/ دوم فرودین 1347، در روستای لزور از توابع شهرستان فیروزکوه دیده به جهان گشود. پدرش غلامرضا، کشاورزی می کرد و مادرش زبیده نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. خیاط بود. ازدواج کرد. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم دی 1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. پیکر وی را در زادگاهش به خاک سپردند.

وصیت نامه شهید رمضان علی اسفندیاریرا در ادامه می خوانید؛

بسم‌الله الرحمن الرحیم

و لا حول و لا قوه الا با الله العلی العظیم اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد السول الله

چنین و اقار بواحدانیت باری تعالی و نبوت جمیع انبیاء از آدم تا خاتم النبین (قرآن) و همچنین ایمان به چهارده معصوم اختر تابناک اللهی از حضرت رسول اکرم تا حضرت مهدی (عجله الله تعالی) و در زمان غیبت امام زمان رهبر عالمیان ولایت بر فقهای جامع شرایط که رس آن حضرت امام خمینی میاید احترام نمایم سپاس خدای یاری تعالی که به ما نعمت سلامتی عطا فرموده و مرا در موقعی متولد کرده و قانون الله و نقش ولایت در حال اجرا می‌باشد.

سپاس میگویم که رفتن در راه خودش (حق) را به من عطا کرده است خدایا از گناهان من حقیر درگذر من را در راه پاکی هدایت فرما اللها عمر من بر فرض پنجاه سال است آن را بگیر و قدر چشم بر هم زدن به عمر رهبر بیفزا خدایا جوانی گولم زد گناه نمودم نعمت دادی شکر آن را نیاوردم سختی‌ام دادی لاکن بامحبتی کردم دین و ایمان و قرآن و شرف دادی به آن اجتناب نکردم نمی‌دانم بچه روی هست بیایم.

بارالها به حق خون حسین مظلوم که این خون چه خونی است که چشم ما لایق دیدن برکت آن خون را ندارد و مرا براه راست هدایت فرما و مرا جزء سربازان اسلام قرار ده اگر لیاقت دارم شهادت نصیبم گردان و بیشتر از این نمی‌شدم سخن به شما پدر و مادر نمی‌دانم این زبانم با چه روی قادر بطلب رضایت از شما است.

الان که در حال نوشتن وصیت‌نامه خود هستم نمی‌دانم که چگونه شما را نسبت با خود راضی کنم در طول عمر کوتاهم آن قدر شما را آزرده‌ام که نمی‌توانم راضی‌تان بنمایم و در آن دنیا بلکه رضایت از شما دریافت بنمایم پدر و مادرم اگر خبر شهادت مرا به شما رساندند ناراحت نشوید.

لاکن صبرتان برای خدا زیاد است و انشاء الله زیادتر شود میدانید خداوند می‌فرماید آفرین بر شما خوب امانت‌داری کرده بودید پدر عزیزم همچون کوه استوار باش که مگذار یک لحظه افراد فرصت‌طلب از گرد راه برسند که دست رنج وزن ظرف که همان خون فرزندت باشد از تو بگیرند و اجر شما را در مقابل خدا ضایع نمایند.

درود بر تو پدر که ابراهیم گونه فرزند خود را به قربان گاه عشق می‌فرستی و امروز روزی است که باید امانت را به صاحب امانت بازگردانی و مادر عزیز چند سفارش میکنم نکند گریه کنی بر سر خاکم هرگز نکند به تن خویش کنی اگر غم مادرت بر تو را برده ذره‌ی گریه کن به همه یاران امام حسین ابن علی علیه‌السلام و سخنی با شما برادر خود را الگو دهید.

من از شهداء دیگر عشق بگیر بیشتر برای اسلام و انقلاب خدمت کن و تا آنجای که میتوانی در محافل های مذهبی و بسیج پایگاه شرکت کن و درست را ادامه بده و همیشه گوش به فرمان امام باش و همیشه در دعاهای کمیل شرکت کن و سخن با شما خواهران مثل کوه استوار باشید و از پوشیدن لباس عزدارای خودداری نماید.

چون دشمن می‌خواهد شما را همیشه در لباس عزا ببیند و از گریه کردن خودداری نماید دشمن از گریه کردن شما خوشحال می‌شود ممکن است شما فکر کند که چرا این شهادت تنها نصیب برادران می‌شود.

لاکن ای خواهران این را بدانید که شما در سنگر حجاب مسجد و غیره خصوصاً تربیت فرزندان خیلی کوشا باشید که فعالیت‌های شما از خون ما پر ارج و کوبنده‌تر است و مسئولیت شما در برابر این خون شهدا بیشتر است.

و نیز فیض آن در سر پل صراط و ای پدر و مادران که دور بر قبرم ایستاده‌اید و همه گریانید این گریهای شما برای من نباشد گریه برای شهدای دیگر باشد که در جبهه‌ها و غیر جبهه‌ها و سنگرهای مساجد را خالی نگذارید و اتحاد همبستگی را پیشه خود قرار دهید.

دوستان و رفیقان در فعالیت‌های مذهبی شرکت کرده و پایگاه را خالی نگذارید پایگاه بسیج خیلی ارزش دارد چرا که نوگلانی را پرورش داده است و به جبهه‌ها فرستاده است و شهید شدند حتی امکان جای شهدا را خالی نگذارید و امام را دعا کنید.

والسلام این وصیت‌نامه در عملیات کربلای پنج یک بار رمز یا ابوالفضل عباس در مهران سنگر انفرادی زیر یک کوهی بود با فانوس گاهی با انفجار توپ و خون پاره و کاتیوشا خاموش شد در خاتمه نوشتم این وصیت‌نامه امیدوارم خوانده شود یک سرمایه برای آخرتم باشد

والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته / خدایا خدایا تا انقلاب مهدی عمل الله خمینی را نگهدار

به تاریخ 1366 عملیات کربلای یک / رمضان علی اسفندیاری / این دست خط به تاریخ 1365 نوشته شد.

 

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده