شهید "محمدحسن قاسمی"، الگویی جاودانه در تمام عرصهها
مدافعان حرم همانهایی بودند که رسالت دفاع از حرم آلالله را یک تنه به دوش کشیدند و عباسوار و علیاکبروار در کربلایی که در محاصره داعشیهای تکفیری قرار داشت اجازه ندادند خدشهای به حرمت و آبروی اهل بیت(ع) پیامبر گرامی اسلام(ص) وارد شود.
در این میان جوانان بسیاری از هر گروه و قشری در این راه جاودانه پای نهادند.
چهارمحال و بختیاری 13 شهید مدافع حرم تقدیم اسلام و انقلاب اسلامی کرده است، نخستین شهید جامعه پزشکی در دفاع از حرم آلالله نیز از همین استان بود.
شهید «محمدحسن قاسمی» که پیش از حضور در میدانهای دفاع از جبهه از مقاومت لباس پزشکی بر تن داشت عزم خود را جزم کرد تا با همین لباس اما در جبههای دیگر به جهاد بپردازد.
وی پس از گذراندن دورههای مختلف نظامی راهی سوریه شد و به مدت سه سال تکنسین بیهوشی و مسئول بیمارستانهای میدانی در چند منطقه از سوریه را عهدهدار شد.
اما در ادامه راه قسمت بر این شد تا به جرگه شهدای اسلام و انقلاب بپیوندند، این شهید والامقام که همگان وی را به خوشرویی و مهربانی میشناختند در نیمه مرداد سال ۹۵ در حین انتقال مجرومان جنگی در استان حلب به دست تروریستهای تکفیری به شهادت رسید و پیکر پاکش پس از گذشت سه ماه در آزادسازی منطقه توسط رزمندگان جبهه مقاومت شناسایی و به میهن اسلامی بازگشت داده شد.
دلم پرواز می خواهد
شهید «محمدحسن قاسمی» اگرچه در هنگام شهادت ۲۵ سال بیشتر نداشت اما به گفته پدر ایشان، شهید بیش از ۲۵ بار به زیارت مرقد امام حسین(ع) نائل شده بود و در نهایت در راه مکتب حسینی به شهادت رسید.
اکنون چهار سال از سالگرد شهادت شهید «محمدحسن قاسمی» میگذرد و در این مدت این شهید والامقام الگوی والایی برای جوانان شهر و استان خود شده است و حتی در روزهای کرونایی نام شهید بانی خیر شده و کارگاه تولید ماسک به همت خانواده و دوستداران این شهید برپا شده است.
در این مدت کتاب «دلم پرواز میخواهد» روایتی از زندگی این شهید والامقام به قلم پریسا محسنپور در ۱۹۲ صفحه چاپ شد. این کتاب یکی از ۱۸ کتابی است که در خصوص شهدای مدافع حرم کشور در سال ۹۸ نوشته شده است که آیین رونمایی از این کتاب در همایش نکوداشت همسران شهدای مدافع حرم (بانوان زینبی) برگزار شد.
در ادامه، بخشی از این کتاب را با هم میخوانیم:
خورده ایم به کمین. آمبولانس را به رگبار بسته اند. مجروحان فاطمی را به زحمت بیرون میآورم و به کناری میکشم، ولی هنوز زخمیهای بد حال، پشت آمبولانس واژگون شده مانده اند. جمع شده ایم گوشهای و پناه گرفته ایم. حال یکی از زخمیها وخیم است و بدون اکسیژن میمیرد. اینجا دیگر وقت درنگ نیست. باید محکم باشم! باید مرد جنگ باشم! باید پاسدار باشم. باید زبرالحدید باشم. همه جا تاریک است و سکوت خرابههای شهر، حتی باصدای نفسهای نامنظم ما هم میشکند. مگر میشود همین طور بنشینم و صبر کنم. خیز برمیدارم سمت آمبولانس. بیسیم و اسلحه ام را برمی دارم، نباید بگذارم چیزی از ما دست مسلحان بیفتد. نگاهی به عقب سر میاندازم تا اتصالات اکسیژن زخمیهای پشت آمبولانس را بررسی کنم، اما... شهد شهادت گوارای وجودشان! دوان دوان برمی گردم.
باید با بیسیم خبر بدهم. اگر حمله کنند، باید دفاع کنم.... باید... باید... باید...
فقط چند قدم مانده تا برسم پشت دیوار!
دوباره سکوت سنگین فضا از صدای بی وقفه رگبار میشکند. از ساختمان روبه رو مرا هدف گرفته اند.
و...
انگار بارانی از گلوله است که در یک لحظه شلیک میشود و سمت چپم را میشکافد.
دست و پای چپم تیر خورده است، پهلویم تیر میکشد، سرم میسوزد. میخواهم بایستم، نمیشود! بی هوا با صورت میافتم روی زمین. شیشه عینکم شکسته و به سختی میتوانم چشم هایم را باز کنم. حالا دراز کشیده ام کنار پای عظیم و مزار، چند قدم مانده به همان دیواری که پناه گرفته اند. قلبم آرام میزند، آرامتر از همیشه، آرامتر از همه عمر بیست و شش ساله ام. مثل پرندهای که خودش را در مسیر بادها رها کرده و بال نمیزند، قلبم پر و بال میگیرد. انگار زمان ایستاده است و دارد تقلای مرا در خاک و خون تماشا میکند.
روحم میدود کنار زاینده رود.
شعف و اضطراب و بغض، یکباره هجوم میآورند بر جانم!
شیطنتهای من و محمدحسین، کنار زاینده رود، یادم افتاده است؟ میخندم به دنیا... خوابیده ام و گرم شده ام از این همه خونی که راه افتاده است. خون، شتک زده روی لباس آبی رنگ اتاق عملم. کفنی که آرزویش را داشتم به تن دارم. باید نماز عشق بخوانم، دیر میشود!
همان جا که دراز کشیده ام، روی زمین گرم ویرانههای خیابان ده-هفتاد حلب، وضو در خون خود میگیرم. نیت میکنم، سبکبال و آرام: دو رکعت نماز عشق میخوانم، قربة الی الله.
چقدر شبیه رزمندههای دهه شصت شده ام!
به گفته خانواده شهید، محمدحسن اهل شعر و شاعری هم بوده است و علاقه خاصی به دیوان حافظ داشته است.
شهید قاسمی علاوه بر آن از فعالان بسیج محلات و بسیج دانشجویی بوده، مهارتهای بسیاری را در دوران زندگی خود فراگرفته؛ از ورزشهای رزمی تا کاراته، شنا و ....
عاشق طبیعت و سفر بوده و در صخرهنوری، کوهنوردی و یخنوردی هم مهارت داشته است.
به گفته پدر شهید قاسمی، محمدحسن همواره لبخند بر لبان خود داشته و شوخطبعی یکی از ویژگیهای اخلاقی وی بوده است.
زندگی سراسر پرافتخار و الگوی این شهید مضمون یک فیلم مستند نیز شده است. فیلم «بیهوشی» به کارگردانی حامد اصغرزاده از تولیدات حوزه هنری استان چهارمحال و بختیاری پرترهای از زندگی این شهید مدافع حرم است.
یادکردن از شهید محمدحسن قاسمی در این روزها که همسنگران دیرینش در جبهه سلامت جان بر کف در دفاع از سلامتی مردم کشور مشغول فعالیت هستند بسیار به جا است.
بیشک اگر محمدحسن در جبهه مقاومت شهید نمیشد اکنون همراه و همگام با مدافعان سلامت به جهاد میپرداخت و افتخار دیگری میآفرید.
حاج منصور قاسمی پدر شهید محمدحسن در همین خصوص گفت: محمدحسن همواره نسبت به مردم کشور خود احساس مسئولیت و تعهد میکرد و همانطور که در جبهه مقاومت حضور داشت اگر در حال حاضر زنده بود به عنوان مدافع سلامت ایفای نقش میکرد.
وی بابیان اینکه اسم کارگاه تولید ماسک با عنوان شهید حسن قاسمی به اصرار فعالان بسیجی هیئت یا زهرا (س) نامگذاری شد، تصریح کرد: از آنجاکه محمدحسن از اعضای این هیئت بود بسیجیان به انتخاب خود نام این شهید را برای کارگاه انتخاب کردند تا فعالیتشان با نام و یاد شهدا متبرک شود.
حاج منصور قاسمی با اشاره به ویژگیهای اخلاقی محمدحسن، اظهار داشت: ولایتمداری و مسئولیتپذیری ۲ ویژگی شاخص محمدحسن بود و هیچگاه روضه و عزاداریاش برای امام حسین(ع) ترک نمیشد و با حالت معنوی خاصی برای امام حسین(ع) سینه میزد.
وی با بیان اینکه شهید محمدحسن همواره لبخند بر لبان خود داشت و با دیگران بسیار مهربانانه رفتار میکرد، افزود: این ویژگی محمدحسن سبب شد تا جوانان بسیاری را به ارزشهای دین جذب کند و این ویژگی اخلاقی شهید الگوی خوبی برای همگان است.
وی خاطرنشان کرد: اگر صدها محمدحسن دیگر هم داشتم در راه دفاع از حریم آلالله تقدیم میکردم و افتخار میکنم و یقین دارم راه شهدا ادامه مییابد و هزاران هزار محمدحسنها در این کشور وجود دارند که محکم ایستادهاند و در دفاع از اسلام و انقلاب پایداری میکنند.
ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد چهارمحال و بختیاری که طرح «سه شنبه های تکریم» را از دهه کرامت آغاز کرده است در سومین هفته از اجرای این طرح، خانواده شهید محمدحسن قاسمی را مورد تکریم قرار دادند.
«محمدرضا مظاهری» در این دیدار که مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس نیز حضور داشتند، با گرامیداشت یاد و خاطره شهید محمدحسن قاسمی اظهار داشت: زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و تکریم خانوادههای ایشان یک وظیفه و رسالت مهمی است که بر دوش همه مردم به ویژه مسئولان است و امید است کانونهای مساجد بتواند با برنامههایی که در همین راستا تدوین کرده این رسالت خود را به خوبی انجام دهد.
مدیر ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد چهارمحال و بختیاری ادامه داد: امنیت و آرامش کشور را مرهون خون شهدا از جمله شهدای مدافع حرم هستیم و همه ما مردم وظیفه داریم در تکریم و پاسداشت خانوادههای این بزرگان فعالانه ایفای نقش کنیم.
وی، تداوم راه شهدا و تکریم خانوادههای ایثارگران را از مهمترین برنامههای کانونهای فرهنگی و هنری مساجد عنوان کرد و گفت: شهدا بهترین الگوهایی هستند که میتوان به جوانان و نوجوانان عرضه کرد از همین رو با معرفی این دلاورمردان و تقویت روحیه ایثار و شهادت در جامعه میتوان در تداوم راه شهدا گام برداشت.
مدیر ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد چهارمحال و بختیاری ادامه داد: اعضای کانونهای فرهنگی و هنری مساجد در عرصههای مختلف به ویژه در عرصه فرهنگی نقش موثری در جامعه ایفا میکنند و اکنون با شیوع ویروس کرونا با حضور خودجوش خود مسئولیتپذیری و تعهد خود را نشان دادند و ثابت میکنند که تداومبخش راه شهدا هستند.
منبع: شبستان