شهید «جواد مرندجانی» در بخشی از وصیت نامه اش آورده است: پدر و مادر مهربانم! ناراحت نباشید که من زودتر از این دنیا رفتم، چون آرزوی من همیشه جان دادن در راه اسلام و انقلاب بود. شما صبور باشید و بدانید که خون من و شهدای دیگر، برای حفظ این خاک و دین فدا شده است.
شهید«حسن مرزبانی» در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است: خواهر و برادران عزیزم، از شما میخواهم که بر مرگ من اندوه نخورید و راه حق را ادامه دهید. من به خدا ایمان دارم و امیدوارم که شهادت نصیبم شود و شما هم سربلند باشید.
شهید «کیومرث مردانی»، پاسدار دلیر کرمانشاهی، در آستانه عملیات والفجر ۴ در نامهای به مادرش سفارش کرد که پس از شهادتش صبور باشد و تنها به افتخار شهادت به عنوان پیروزی بنگرد. او ضمن درود به امام خمینی و شهیدان، راه ایثار و مقاومت را مسیر حق دانست و از خانوادهاش خواست به فرمان رهبر انقلاب گوش فرا دهند.
شهید «ولی مرادی» در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است: اگر من شهید شدم، گریه و زاری نکنید؛ چون شهیدان در آن دنیا زندگی خوب و خوشی دارند. بدانید که من در راه اسلام، دفاع از آرمانهای امام و حفظ آب و خاک وطنم شهید شدهام. نگذارید دشمن به میهن اسلامی ما نفوذ کند و تجاوز آنها را در نطفه خفه کنید.
شهید «حسین یحیی» در وصیتنامهاش مینویسد: «امت حزبالله! پشتیبان امام عزیزمان باشید و لحظهای او را تنها نگذارید. هرچه او میگوید، همان را مد نظر بگیرید و برای سخنان خود، کردار و رفتار، برخورد، شناخت و انتخاب مدنظر بگیرید.»
شهید «ابوالفضل فلاحشیروانی» در وصیتنامهاش آورده است:«مادر جان! وقتی خبر شهید شدنم را آوردند، ناراحت نشو؛ چون من راه حسین(ع) را رفتم. مادر جان! باید افتخار کنی که من در بستر نَمُردم ...»
شهید «مولا مراد عبدالتاجدینی» در بخشی از وصیتنامه خود نوشت که مرگ با عزت را از خدا طلب کرده و تأکید کرد که ماندن در پشت جبهه و بیتفاوتی، خیانت به اسلام و زمینهساز اسارت است.
شهید «حمید عباسی» در وصیتنامه خود از مردم ایران خواسته است که بیدار باشند، آماده جانفشانی شوند و با همت و ایمان قوی در برابر دشمنان داخلی و خارجی بایستند تا خون شهیدان پایمال نشود و راه حق ادامه یابد.
شهید «مصطفی هژبری» در بخشی از وصیت نامه اش نوشته است: خداوندا، من این راه را انتخاب کردهام و به سوی تو پرواز میکنم. اگر شهید شدم برای من گریه نکنید؛ گریه شما بر اباعبدالله الحسین (ع) باشد که در صحرای کربلا بدون کفن بر خاک افتاده بود.
شهید «مراد علی ویسی» در وصیتنامهاش خطاب به مادر و خانواده تاکید کرده است: مادر! پیامم به تو این است که جز راه امام و اسلام راه دیگری نپیمایی. غم و اندوهی که برای من میگذارید تنها به یاد خدا، اسلام و آزادی باشد و تلاش شما برای پر دوام بودن میهنم باشد.»
توصیه میکند: تا آنجا که برایتان امکان دارد از انقلاب مقدس جمهوری اسلامی ایران حمایت و پاسداری کنید. ما خواست و آرزویمان برقراری حکومت عدل اسلامی در سراسرجهان است و این آرزو خواست همه شهیدان عزیزی است که در این راه جان باختهاند.
شهید حسین خدادادی از شهدای جنگ تحمیلی دفاع مقدس استان بوشهر در وصیت نامهی خود خطاب به امت اسلامی نوشته است؛از برادران و خواهران میخواهم، که اسلام را تنها نگذارند و همیشه دعا برای سلامتی امام امت نور و حقیقت مبارز را فراموش نکنند.
شهید محمدرضا الیاسی در وصیت نامه خود نوشته است که: «پدر و مادر عزیزم تنها آرزویی که دارم این است که بعد از شهادتم از زبان شما چیزی جز "اللهم تَقبل مِنّا هذا القربان" شنیده نشود.»
شهید «فرج اله مرادی» در بخشی از وصیت نامه اش نوشته است: پدر عزیزم! مرا حلال فرما و اگر شهید شدم برای من به هیچ وجه گریه نکن شهید شدن من خواست الهی است و پیمودن این راه بر عهدهی هر یک از ما گذاشته شده است.
بیاییم با نگاهی کوتاه به وصیتنامههای برخی از شهدای دوران دفاعمقدس و شهدای مدافع حرم و وطن، کمی به فکر فرو رویم که چرا در جامعهای که این همه چراغ هدایت وجود دارد، باید معضلی بهنام بدحجابی گریبانگیر فرهنگش باشد و چرا به خود تعهد نمیدهیم که در برابر خون شهدا به اندازه خودمان مسئول باشیم. در ادامه عکس نوشت تعدادی از شهدای استان با موضوع عفاف و حجاب در چند قسمت منتشر می شود.
شهید «مراد علی مرادی» در بخشی از وصیت نامه به یادگار مانده اش آورده است: به همه رزمندگان و امت حزبالله میگویم، بدانید که ما با رشادت خود نشان دادیم، هر کس که با ایران در افتد، قطعاً شکست خواهد خورد.
شهید «حمیدرضا مرادی» در بخشی از وصیت نامه خود با قلبی آکنده از ایمان الهی، شهادت را بر زبان آورده و خواهان محشور شدن با اباعبدالله الحسین (ع) است که در آن مردم را به مبارزه با ظلم و پیروی از ندای «هیهات من الذله» دعوت میکند.
شهید «حشمت قاسمی» در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است: خون من و همه شهدا، پیروزی اسلام و انقلاب را تضمین میکند. از شما میخواهم که همیشه گوش به فرمان امام باشید، نمازتان را ترک نکنید و با صبر و استقامت راه حق را ادامه دهید.
شهید «رضا قاضیپور» در واپسین جملات وصیتنامهاش، از مادر خود خواست تا پس از شهادتش، جمعهها بر سر مزارش حاضر شود و با امید و آرامش در گوش او زمزمه کند: خبر سبز شدن نهال ایران اسلامی را به گوش من زمزمه کنید تا من نیز با خیالی راحت سر بر بالین بگذارم. وصیتی آمیخته با ایمان، امید و آرزوی شکوفایی وطن، که امروز نیز روشنیبخش راه نسلهاست.