کربلای 4 - 3
کربلای4 - 3
✍ راوی تخریبچی مرتضی_شمس
روحیه نیروها آسیب دیده بود و وضعیت سختی ایجاد شده بود . تصمیم گرفتیم به بازسازی گردانها بپردازیم. چند روز بعد دستور کربلای ۵ صادر شد. برای بازسازی نیروها آماده شدیم.
دسته ها آسیب دیده بود، ولی ترکیب اصلی همانی بود که در کربلای ۴ بود. فاصله بین دو عملیات کوتاه بود. به دنبال بازگشت نیروها به پادگان شهید شاهمرادی که البته آن زمان به نام پادگان انرژی معروف بود و بعداً به نام پادگان شهید شاهمرادی نام گذاری شد، به مقرمان که در آن زمان ، محمدیه، ۲۵کیلومتری آبادان بود بازگشتیم و آنجا مستقر بودیم.سازماندهی نیروها آن موقع خیلی سخت بود. هر چند نیروها آمادگی خیلی خوبی داشتند ولی به هر حال حدود شانزده، هفده نفر مفقودالاثر ، تأثیراتی منفی داشت که این به روحیه بچه ها آسیب زده بود. حاج آقای فتاحیان که از طرف فرماندهی به ایشان ابلاغ شده بود، در هر صورت نیروها را سازماندهی و آماده کردند . چند مأموریت در این عملیات داشتیم، یکی مأموریت انفجار پل بود و دیگری مأموریت باز کردن معبر.
دسته ها ونیروها آماده شدند. تجهیزاتی که لازم بود آماده کردیم. مقداری از تجهیزات که در عملیات کربلای۴ به همراه قایق ها از دست رفته بود، مجدداً از مقر دریافت شد.
دوران بسیار خوبی بود. خیلی با ارزش و با صفا بود. روح شهدا اثرات خودش را گذاشته بود.کم کم بچه ها به وادی ایثار و از جان گذشتگی رفتند. برای بچه ها بسیار با ارزش بود. خدا إنشاءالله آن حال و هوا و روحیات را از ما نگیرد و خدا را شاکریم که همچنان در همان حال و هوا و روحیات هستیم با بچه های دفاع مقدس، با شهدا، با جانبازان، و این جای شکر دارد، خدا را ازاین بابت شاکرمپایان
