مادر شهید - صفحه 2

مادر شهید
گفت‌وگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:

خسرو رفت تا خرمشهر بماند؛ من مادرش هستم و این را با افتخار می‌گویم

سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمی‌های جنگ را مداوا می‌کرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سال‌ها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس می‌کشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.

تجلیل از مادر شهید محمد ربیعی سوارآبادی همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر

در چهارم خردادماه ۱۴۰۴ و در ادامه رزمایش رهروان شهدا، جمعی از مسئولان استان مرکزی با حضور در منزل شهید محمد ربیعی سوارآبادی، از صبر و فداکاری مادر این شهید بزرگوار تجلیل کردند.

خدا را شکر می‌کنم که مادر شهید هستم

مادر شهید «شهریار طاهری» نقل می‌کند: «خواب دیدم و صبح که از خواب بیدار شدم به پدرش گفتم: شهریار دیگه برنمی‌گرده. بعد از چند روز از طرف سپاه به من اطلاع دادند که شهریار شهید شده است. خدا را شکر می‌کنم که مادر شهید هستم.»
خاطره‌‌ای از شهید «شهسوار بهرامی»

دوست دارم نفس و جانم را فدای اسلام کنم

مادر شهید تعریف می‌کند: ‌شهید همیشه می‌گفت؛ شهید شدن لیاقت می‌خواهد، مادر دعا کن لیاقت شهید شدن را داشته باشم، دوست دارم نفس و جانم را فدای اسلام کنم، همان طور که امامم در راه اسلام جنگید.
خاطره‌‌ای از شهید «حبیب ناصری»

شهیدی که هدفش فقط رضای خدا بود

مادر شهید تعریف می‌کند: حبیب پسری بسیار خوش اخلاق و مهربان بود. هر کاری که انجام می‌داد فقط برای رضای خداوند بود. او داوطلبانه به جبهه رفت و شهید شد.
خاطره‌‌ای از شهید «بهرام حیدری»

جنگ هنوز شروع نشده بود، پسرم نام خودش را شهید نوشت

مادر شهید تعریف می‌کند: 5 سال قبل از اینکه به شهادت برسد، روی یک تکه سنگی نوشته بود شهید بهرام حیدری، آن موقع هنوز جنگ هم شروع نشده بود. اینقدر این جوان ایمانش خوب بود که حس کرده بود روزی به شهادت می‌رسد.
خاطرات شفاهی همسر و مادر شهید

پدر شهید هنگام رفتن به سردخانه دلداری‌ام می‌داد

مادر شهید امیر گودرزی و همسر شهید عبدالله گودرزی، خانم بسی اسماعیلی در بیان خاطرات خود می گوید: «بعد از بمباران رفتیم سمت سردخانه، گفتم سردخانه نرویم، گفتتند بیا برویم پیش امیر، امیر زنده است دلداریم می دانند...»
خاطره‌‌ای از شهید «علی یوسف‌زاده»

شهیدی که ادب و احترام سرلوحه زندگی‌اش بود

مادر شهید تعریف می‌کند: او هیچ‌گاه از لباس نظامی‌اش سوءاستفاده نمی‌کرد. وقتی مأموریت داشت تا فردی محکوم را دستگیر کند، همیشه با ملایمت با مجرم برخورد می‌کرد. به سربازها هم تأکید داشت که از خشونت دوری کنند و با آرامش و انصاف با مردم رفتار کنند.

عیادت پزشکیان از مادر شهید آیت الله رئیسی

رئیس جمهور در ابتدای سفر به شهر مقدس مشهد، به عیادت مادر شهید جمهور رفت.

کلیپ «زیر سایه خورشید»

کاروان «زیر سایه خورشید» در روز ولادت حضرت معصومه (س)، با پرچم متبرک امام رضا(ع) در اجتماع مادران شهدا در مسجد صاحب‌الزمان(عج) شهر هشتگرد حضور یافت.
خاطرات شفاهی والدین شهدا

جبهه را دانشگاه ایثار، فداکاری و انسان سازی می‌دانست

مادر شهید معلم «سید حسین غلامی» می‌گوید: به معلمی که آن را شغل انبیاء می‌دانست بسیار علاقمند و در کارش بسیار مصمم بود. با توجه به اینکه جبهه را دانشگاه ایثار، فداکاری و انسان سازی می‌دانست، سه بار به جبهه رفت.
گفت‌گو با مادر شهید معلم «بهنام بختیاری»:

خانواده معلمی که آخرین درسشان را در سنگر پس دادند

پدر و مادر معلم بودند، پسرشان هم معلم شد اما تقدیر نوشته بود که بهنام بختیاری معلم جوان کرجی، آخرین درس زندگی‌اش را نه در کلاس درس که در سنگر اسلحه‌خانه دهلران بدهد. مادرش با چشمانی پر از اشک و دلی پر از غرور می‌گوید: "رفتنش برای دفاع از وطن، بزرگترین درس وظیفه‌شناسی بود که به همه شاگردانش داد". حالا در حوالی روز معلم، یاد این شهید معلم، زنده‌تر از همیشه است.
خاطره‌‌ای از شهید «محمد ذاکری»

لحظه‌ای که خبر شهادت محمد را از رادیو شنیدم

مادر شهید تعریف می‌کند: یک روز که در خانه نشسته بودم، برای لحظه‌ای دلم برای محمد خیلی تنگ شد که اخبار رادیو اعلام کرد تعدادی از رزمنده‌ها شهید شده‌اند. دل تو دلم نبود. قرار بود عصر همان روز رادیو اسامی شهدا را اعلام کند.
شهید ابوالقاسم اکبری؛

شهیدی که به مادرش قول کلید بهشت را داد+ فیلم

«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با مادر بزرگوار شهید «ابوالقاسم اکبری» به مصاحبه پرداخته است. مادر بزرگوار شهید بیان کرد: «به فرزندم گفتم به جبهه نرو و به تحصیل ادامه بده. در جواب گفت: من به سن تکلیف رسیده ام، تنها به دنیا آمدم و تنها میروم. قول کلید بهشت را به من داد و رفت.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
گفت‌وگو با مادر شهید ارتشی مسعود جوادی:

سربازی که کلید ضریح حرم حضرت زینب (س) در دستانش بود

«حمیده نواده‌قره‌سید» مادر شهید «مسعود جوادی»از سی سال چشم به راهی مادر، سی سال انتظار برای بازگشت پسری که عطر نمازش هنوز در خانه می‌پیچید، برای نوید شاهد البرز روایت می‌کند. او از روزهای نوجوانی مسعود تا آن خواب عجیب دوستش که پیش از شهادت، سرنوشت او را با حضرت زینب(س) گره زد، می گوید.
مادر شهید ارتشی:

مادران از فرزندان خود گذشتند تا کشور در آرامش باشد

صبر و پایداری مادران و همسران شهدای هشت سال دفاع‌مقدس و شهیدان راه حق بر هیچ کسی پوشیده نیست، مادر گرانقدر شهیدزینلی می‌گوید: ما مادران شهدا از فرزندان خود گذشتیم تا در کشوری زندگی کنیم که آرامش داشته باشیم.» نوید شاهد به مناسبت روز ارتش مصاحبه این مادر گرانقدر شهید ارتش را منتشر می‌کند.
خاطره‌‌ای از شهید «جهانگیر فاضلی»

شهیدی که دفاع از وطنش را وظیفه خود می‌دانست

مادر شهید تعریف می‌کند: یک روز به شهید گفتم؛ مادرجان، صبر کن حالت بهتر شود، بعد برو. اما جهانگیر با همان آرامش همیشگی‌اش گفت؛ مادرجان، اگر ما نرویم، پس چه کسی باید از این کشور دفاع کند؟ اگر هر جوانی فکر کند دیگری می‌رود، آن‌وقت دیگر کسی در جبهه نمی‌ماند.

برگزاری مراسم تشییع مادر شهید ارمنی «گاگیک طومانیان» در کلیسای «سرکیس مقدس»

مراسم وداع با مادر شهید روز سه‌شنبه مورخ ۲۶ فروردین ماه رأس ساعت ۱۱ در کلیسای «سرکیس مقدس» برگزار خواهد شد. 
خاطره‌‌ای از شهید «عبدالمجید قنبری باغستانی»

روایتی از ایثار و ایمان

مادر شهید تعریف می‌کند: از نانوایی که برگشتم ساک مجید را دیدم، از خوشحالی در پوست خودم نمی‌گنجیدم. چشم می‌چرخاندم تا ببینمش که ناگهان صدای عبدالرضا به گوشم خورد که گفت مجید شهید شده.

وداع باشکوه مردم منطقه ۴ تهران با مادر شهید «مسعود فرشادی»

شهید «مسعود فرشادی» یکم دی ۱۳۴۸، در شمیرانات چشم به جهان گشود. به عنوان بسیجیی در جبهه حضور یافت. ۲۰ دی ۱۳۶۵، در شلمچه شهید شد. پیکر مطهر مادر شهید معظم مسعود فرشادی، پس از برگزاری مراسم تشییع باشکوه، در جوار آستان مقدس امامزادگان پنج تن (علیهم‌السلام) به خاک سپرده شد تا در آرامگاه ابدی خود، همنشین فرزند شهیدش و دیگر شهدای والامقام باشد.
طراحی و تولید: ایران سامانه